بازیهای بومی محلی اندر خم کوچههای فراموشی
سمانه علیاکبری کوچهها با صدای هیاهوی بچهها جان مییافت! جانی به وسعت بازی و سرگرمیهایی که بخش شیرین زندگی ما را در برمیگرفت و حالا تنها به یکی از جذابترین خاطرههای فراموشنشدنی زندگیمان تبدیل شده است. به گذشتهها که فکر میکنم یادم میآید در کنار همه کمبودها و نداشتنهایی که همه مردم به نحوی با
سمانه علیاکبری
کوچهها با صدای هیاهوی بچهها جان مییافت! جانی به وسعت بازی و سرگرمیهایی که بخش شیرین زندگی ما را در برمیگرفت و حالا تنها به یکی از جذابترین خاطرههای فراموشنشدنی زندگیمان تبدیل شده است. به گذشتهها که فکر میکنم یادم میآید در کنار همه کمبودها و نداشتنهایی که همه مردم به نحوی با آن درگیر بودند، بیشتر از هر چیزی صدای خنده و شادیها از پس بازیهای قدیمی از کوچهها و محلات به گوش میرسید! بازیهایی که اکنون جز نام و نشانی در خاطرهها، از بسیاری از آنها چیزی باقی نمانده است.
بازیهای سنتی ایرانی کم نیستند. طبق پژوهشهای تاریخی بیش از ۱۵۰ بازی سنتی در ایران وجود داشته که بیشترشان بهصورت همهگیر در نقاط مختلف کشور رواج داشته، اما برخی از این بازیها بهصورت بومی تنها در یک منطقه یا استان شکلگرفته و رواج داشته است.
بر اساس آمارها در استان خراسان رضوی ۵۰۰ بازی محلی و سنتی شناساییشده، استانی که با دارا بودن ۲۸ شهرستان و بیش از ۱۰۰ روستا، برای ترویج و احیای بازیهای بومی و محلی سنتی با توجه به این گستره وسیع نیاز به حمایت همهجانبه مسئولان امر دارد.
کهن شهر دیار بیهق، سبزوار با قدمتی ۶ هزارساله، همواره خواستگاه تاریخ و فرهنگ و هویت ایرانی بوده است، شهری که بر اساس تحقیقات کارشناسان در این زمینه حدود ۷۰ نوع بازی بومی محلی در آن شناساییشده که در سالهای نهچندان دور در بین اهالی و جوانانش مرسوم بوده و حالا شاید جز اندک بازیهایی از آن باقی نمانده است.
با علی اسراری یکی از شهروندان سبزواری که مویی سفید کرده بود، در مورد بازیهای قدیمی به گفتگو نشستیم، او در ابتدا لبخندی زد و به یک کلمه یادش بخیر بسنده کرد. سپس از شورونشاط آن بازیهای کودکانه گفت: «گال بازی» را بهشدت دوست داشتم، سهپایه به یکی از بازیهای پرجنبوجوش دوران ما تبدیل شده بود. میدانی! بازیهای قدیمی و بومی به نظر من یک ورزش پرجنبوجوش برای ما محسوب میشد و از همه مهمتر نیازی به پرداخت هزینه نداشت، همه بهراحتی در یک گروه پرجمعیت به بازی کردن میپرداختیم.
او افزود: این روزها وقتی نام هرکدام از بازیهای محلی و قدیمی را برای نوههایم میبرم برای آنان خیلی بیگانه است و فقط در مورد بازیهای اینترنتی صحبت میکنند!
حسین نادری یکی از جوانان دهه نوستالژیها، یعنی دهه شصت بود، او گفت: ما در گذشته از کوچکترین فرصت برای بازیهای گروهی و دستهجمعی استفاده میکردیم و لذت میبردیم. بسیاری از مهارتهایی که بعدها در زندگی به کار میآمد را در همین بازیها آموخته بودیم اما متأسفانه امروزه بازیهای کامپیوتری و تلفن همراه سرگرمی اصلی بسیاری از خانوادهها شده و این سبک از زندگی موجب شده صفا و صمیمیت به شکل قدیم در خانوادهها احساس نشود و بچهها بعضاً به کودکانی تنها و گرفتار در دنیای تکنولوژی تبدیل شوند.
صحبتهای مردم قابلتأمل بود؛ برای بررسی این موضوع با یکی از کارشناسان بازیهای بومی و محلی سبزوار که مستندی ۴۰ قسمتی از بازیهای بومی و محلی سبزوار تهیه کرده بود و مستندش در رسانه ملی نیز پخش شده بود، به گفتگو نشستیم. وی دراینباره گفت: بازیهای محلی، بخشی از هر فرهنگ و آداب و سنن هر جامعه محسوب میشوند که متناسب با وضعیت اقلیمی و فرهنگی هر منطقه طراحیشده و همین هماهنگی و همراهی با جغرافیا و فرهنگ، رمز ماندگاری آنها تاکنون بوده است.
سعید خدایی افزود: نگاهی به ورزشهای بومی مناطق مختلف دنیا که امروزه به رشتههای رسمی در سطح جهان تبدیل شده است، به ما ثابت میکند که ترویج ورزش بومی یک منطقه در سطح ملی و حتی بینالمللی، میتواند مردم را به یک وفاق فرهنگی در صحنههای ورزشی هدایت کند.
او ادامه داد: ترویج ورزشهای بومیمحلی در سطح کشور نیز میتواند از این الگو بهرهمند شود و فرهنگ ارزشمند ملی و آیینی اقوام مختلف کشور را به شکل نامحسوس به کل جامعه منتقل نماید.
او همچنین تأکید کرد: بازیهای بومی و محلی تنها مختص کودکان نیستند. بسیاری از این بازیها میتوانند توسط تمامی افراد خانواده اجرا شوند و به تواناییهای ذهنی و جسمی آنان کمک کنند. علاوه بر اینها، بازی میتواند ارتباط بین کودکان و بزرگترها را بهشدت صمیمیتر کند.
خدایی در ادامه گفت: طبق تحقیقات محلی در سبزوار و روستای صدخرو حدود ۷۰ بازی شناساییشده که قدمت برخی از آنها مانند کلاه به خط و کلاه قِج قِج به ۱۵۰ سال قبل برمیگردد.
وی لی لی بازی، دوز، معلق پشتک یا محلق پشتک، گیلی گیلی، آفتاب سایه، گوی آرا، گرگم ورگلت خارده، ملق پوشتک، پادشاه بازی، استای زنجیرباف، چولی چغل، علی جوزک شاهی ماهی وَتِه، برد و بید، پَل بازی، عطار مُطار، کلوخ دَشوَنک، سه پایه بازی، آیا مرا برد؟، مُنا مُنار، سنگ سنگ کِلِه پا، گال بازی، کلاه قِج قِج، تَپ تَپ حبیب اله، دیک دیک خروس، کلاه دِخط، پیراو پیراو، کِ کوپ خُراب، عسل بیا بزو برو، خِنه خدا، لِغی بازی و… را ازجمله این بازیها ذکر کرد.
او دلیل اصلی منسوخ شدن بازیهای بومی محلی را ورود تکنولوژی دانست و گفت: با ورود تکنولوژی کمکم زمینهای بازی بومی محلی ما جای خود را به زمین بازیهای فوتبال، والیبال و… دادند و کمکم در گوی رقابت از گردونه خارج شدند.
این کارشناس با بیان اینکه برخی بازیهای قدیمی متعلق به ایران بوده و اکنون ما آنها را به نام برخی کشورها میشناسیم، گفت: کلاه قج قج ما همان بازی هندبال و کلاه به خط همان بازی فوتبال امروزی و بازی کبدی که هندیها آن را به نام خودشان به ثبت رساندند همان بازی بیژ دِ بیدیک ماست. (این بازی یکی از بازیهای اصیل بوده که حدود ۴۰۰ سال در این منطقه انجام میشد و اکنون منسوخ شده است.)
او با بیان اینکه در گذشته بازیها برای فصول مختلف سال طراحی میشدند، گفت: بهطور مثال بازیهای تپتپ حبیباله، منا منار، هَلنگ هَلنگ و پادشاه بازی برای فصل زمستان و بازیهای گال بازی (الک دولک)، آیا مرا برد، کلاه قِج قِج و کلاه به خط، جزء بازیهای تابستان محسوب میشد.
وی بیان کرد: یکی از نکات جالب این بازیها سبک و سیاق جمعکردن بچهها بود، بچهها با نوای «یا علی!» کشو دَو کو بیا در هم، در یک محل جمع میشدند و یک بازی جذاب را انجام میدادند.
خدایی ادامه داد: درواقع بازیها بسته به شرایط زمانی و مکانی بازی تعریف میشد. مثلاً بازی سهپایه بازی هشت نفره بود. یادم میآید بازی چولی چغل و شاهی ماهی وته وته، زمانی که برای پخش به کشور ایتالیا ارسال شد با زیرنویس انگلیسی برای شبکههای مختلف آن کشور پخش شد.
او گفت: یکی دیگر از ویژگیهای این بازی تفکیک جنسیتی بود. یعنی برخی بازیها متعلق به دختران و بعضی متعلق به پسران بود. بازیها در گذشته به تعداد نفرات بازی، تقویت قوای جسمانی و فکری، شادی و نشاط، سنجش هوش، بهتر شدن قدرت تشخیص و از همه مهمتر در کنار هم و اجتماعی بودن طراحی و تعریف میشد.
این کارشناس گفت: بازی سنگ سنگ کله پا زمانی برگزار میشد که بچهها باهم قهر بودند. بهاینترتیب که استاد برای بچهها مثلاً نام غذایی را میگذاشت و هر دونفری را که صدا میزد باید همدیگر را کول کرده و مسافتی را طی میکردند و در بین راه دیده میشد که بچهها میخندند و باهم آشتی میکنند.
او پیشنهاد تبدیل این بازی را به کتاب و سپس انتشار در کتب درسی را داد و گفت: چه اشکالی دارد اگر کودکان در هر رده سنی در کنار دروسشان با یک بازی محلی نیز آشنا شوند؟ چه اشکالی دارد بچهها در زنگ ورزش بازی سنگ سنگ کله پا را انجام بدهند؟ وقتی شیرینی این بازیها را درک کنند، حتماً به این بازیها نیز در کنار دنیای تکنولوژی رغبت پیدا میکنند.
وی گفت: اداره آموزشوپرورش هم میتواند با برگزاری جشنوارههایی در این زمینه با هر رده سنی، بازیهای بومی و محلی را بهصورت حرفهای برگزار کند. گال بازی و گویآرا جزء بازیهایی هستند که میتوانند تیمی و در سطح جشنوارههایی استانی و کشوری برگزار شوند.
رئیس هیئت ورزشهای روستایی و بومی سبزوار نیز با اشاره به بازیهای بومی محلی گفت: بازیها برگرفته از فضای فرهنگی و جغرافیایی منطقه خود هستند و هر شهر و دیاری ارزشها و مهارتها را از طریق این بازیها در اعضای خود تقویت میکند که لازمه زندگی در آن منطقه است.
علی سعیدمنش با بیان اینکه ظرفیتهای فراوانی در ورزش روستایی و بومی وجود دارد که باید با برنامهریزی مدون و متمرکز، این ظرفیتها به فعلیت تبدیل کرد، افزود: این بازیها در مواقع مختلفی از شبانهروز یا ایام مختلف سال و حتی مراسمی چون عروسیها بهصورت انفرادی یا گروهی برگزار میشده است.
سعیدمنش افزود: در حال حاضر هیئت ورزشهای بومی در رشتههای توپ کشی، پِلُخمون، هفتسنگ مهارتی، والبیال روستایی، دو، فوتسال روستایی، فوتبال دستی و پینگ پنگ بیش از هر رشتههای دیگر فعال است و در این رشته موفق به کسب رتبههای استانی و بعضاً کشوری شده است.
وی با بیان اینکه ما نتوانستهایم آنطور که باید ورزشهای بومی را در بین نسل جوان و خانواده مطرح کنیم، بیان کرد: خانوادهها به دلیل اینکه این ورزشها بُعد قهرمانی ندارند و تنها بعد تفریحی آنها مطرح است به این ورزشها و بازیها نگاه ویژهای ندارند، درحالیکه اگر همانند سایر کشورها بعد قهرمانی این بازیها تقویت شود یقیناً ما هم حرفهایی برای گفتن در سطوح بینالمللی داریم.
به گفته سعیدمنش احیای بازیهای سنتی که بیشترشان فراموششده یا در حال فراموشی است، میتواند علاوه بر افزودن به غنای فرهنگی، در جذب گردشگران خارجی و داخلی و تنوع بخشیدن به گذران اوقات فراغت آنها نقش مهمی داشته باشد.
سعیدمنش با بیان اینکه گامهای اولیه برای شناسایی و ثبت یکی از ورزشهای بومی سبزوار با همکاری دانشگاه حکیم سبزواری آغاز شده، گفت: آموزش این بازیها باید از نسلهای پایه آغاز و مسابقات آن در سطح مدارس و دانشگاهها ترویج داده شود. به نظر من باید حداقل یکی از ساعتهای ورزش به بازیهای بومی و محلی اختصاص یابد تا بتوانیم به اهداف موردنظر خود در این زمینه برسیم.
شاید این مطلب در پایان خالی از لطف نباشد: لذتی که در بازیهای قدیمی و محلی برای ما بود مطمئناً هیچ بازی رایانهای یا معاشرتهای مجازی به کودکانمان نخواهد داد. هیجان و شادی بازیهایی که حالا اندر خم کوچههای دوران کودکی ما جا ماندهاند!
*منتشر شده در شماره ۱۵۴ ماهنامه ستاره شرق
برچسب ها :اسلایدر ، بازی بومی ، بازی محلی ، خراسان رضوی ، سبزوار ، ستاره شرق ، سعید خدایی ، سمانه علیاکبری ، ورزشهای روستایی و بومی
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰