دیپلماسی آب در دستور کار ایران و افغانستان
روزنامه شرق: دو معاون وزیر امور خارجه راهی کابل شدهاند؛ عباس عراقچی، معاون حقوقی و امور بینالملل و ابراهیم رحیمپور، معاون آسیا و اقیانوسیه. دو معاون با برنامه برگزاری دومین دور مذاکرات افغانستان و ایران و برای تهیه سند جامع همکاریهای راهبردی بین دو کشور که روز یکشنبه در کابل برگزار شد، به افغانستان رفتهاند.
روزنامه شرق: دو معاون وزیر امور خارجه راهی کابل شدهاند؛ عباس عراقچی، معاون حقوقی و امور بینالملل و ابراهیم رحیمپور، معاون آسیا و اقیانوسیه. دو معاون با برنامه برگزاری دومین دور مذاکرات افغانستان و ایران و برای تهیه سند جامع همکاریهای راهبردی بین دو کشور که روز یکشنبه در کابل برگزار شد، به افغانستان رفتهاند.
بر مبنای خبرهای منتشرشده، مشخص است موضوع آب و دستیابی به دیپلماسی آب، در این سفر موضوع محل تمرکز دو طرف خواهد بود. ایران و افغانستان اختلاف چشمگیری بر سر مسئله آب و حقابه ایران از هیرمند و هریرود دارند که با افزایش سدسازیهای افغانستان، شکلی نگرانکننده به خود گرفته است.
ایسنا خبر داده این مذاکرات در قالب دو کمیته همکاریهای امنیتی و آبها برگزار میشود و سه کمیته مهاجران، اقتصادی و فرهنگی در این دور از مذاکرات حضور ندارند و قرار است مذاکرات آنها در روزهای آینده برگزار شود. ابراهیم رحیمپور، مسئولیت هیئت مذاکرهکننده ایران در کمیته امنیتی و همچنین سیدعباس عراقچی، مسئولیت کمیته آب را بر عهده دارد. یکی از ادارات زیرمجموعه معاونت بینالملل در وزارت امور خارجه، به موضوع آب اختصاص دارد.
۵ کمیته
از دور پیشین مذاکرات، سه ماه گذشته و هدف از آن، دستیابی به یک سند جامع همکاریهای راهبردی است. ایران و افغانستان دو همسایهای هستند که مشترکات بسیار، آنها را از دو همسایه ساده متفاوتتر میکند. زبان مشترک، آیینها و فرهنگ مشابه و مسائلی که بهسادگی از مرز هرات و کابل رد میشود و پسلرزههایش به مرزهای ایران میرسد، از مهاجران پرتعداد افغان که بهسادگی مرزهای ایران را درمینوردند تا تحصیل و بهداشت و شناسنامه کودکانشان که مسئله اجتماعی ایران میشود؛ اما موضوعات مشترک در همینها خلاصه نمیشود. مسائل مرزی و تروریسم، قاچاق مواد مخدر، فعالیتهای نگرانکننده طالبان و مسئله آب و سدسازیهای افغانستان و…
ایران و افغانستان در کنار همه اشتراکات و رفاقتها، اختلافهایی هم دارند و مسئله آب یکی از اصلیترین آنهاست. از همینرو در هیئت ۱۵نفره ایرانی که به کابل سفر کردهاند، رحیم میدانی، معاون امور آب و آبفای وزارت نیرو، نیز حضور دارد. بر اساس آنچه رسانهها منتشر کردهاند، مذاکرات درباره همکاریهای امنیتی در مرزها، مبارزه با تروریسم و گروههای افراطی، مواد مخدر، تعریف گروههای تروریستی و همچنین بحث آموزش نیروهای امنیتی افغانستان از محورهای گفتوگوها در کمیته امنیتی است. در کمیته آب نیز مسئله آب هیرمند، هریرود، تالابهای هامون و همچنین همکاریهای مشترک ایران و افغانستان در زمینه آب در محور مذاکرات قرار دارد. اردیبهشت گذشته، جواد در به کابل سفر کرد و در جریان این سفر کمیتههای مذاکراتی پنجگانه بین ایران و افغانستان موظف شدند در سه تا حداکثر شش ماه مذاکرات پنج محور مورد توافق را به نتیجه برسانند و پیشنویس متن سند جامع همکاریهای راهبردی دو کشور را برای امضای مقامات ارشد تهیه کنند.
جواد ظریف پیشتر درباره این پنج کمیته اینطور توضیح داده بود: «کمیته اول مبارزه با تروریسم و افراط و قاچاق مواد مخدر و همکاریهای سیاسی است که با توجه به اشتراک چالشها در این حوزهها بررسی این مسائل مهم است. کمیته دوم مربوط به همکاریهای اقتصادی و ترانزیتی است. سیاست ایران همواره مبتنی بر افغانستانی آباد و توسعهیافته بوده است. از سویی، افغانستان به آبهای ایران نیاز دارد و ایران نیاز دارد خدمات مهندسی ارائه دهد و شرکتهای دانشبنیان ما میتوانند در این زمینه کمککننده افغانستان باشند». او در مورد کمیته سوم که مربوط به حوزه آب و محیط زیست است، توضیح داد: برای محیط زیست منطقه ما این مسئله بسیار حساس است. ما تالاب هامون و حقابه رود هیرمند و هریرود را داریم که باید این، موضوع همکاری و همراهی دو کشور قرار گیرد.
وزیر امور خارجه گفت: کمیته چهارم، همکاریهای آموزشی و فرهنگی است که ایران و افغانستان به عنوان دو کشور همزبان و همدین میتوانند همکاریهای گستردهای در این زمینهها داشته باشند. امروز در ایران ۴۱۰ دانش آموز و ۱۷ هزار دانشجوی افغان داریم که میتوانیم با حضور مؤثرتر در داخل افغانستان و تأسیس شعبات دانشگاه این همکاریها را گسترش دهیم. همچنین همکاری در زمینه میراث فرهنگی و کتب درسی و غیره نیز میتواند مدنظر باشد. او کمیته پنجم همکاریها را در رابطه با میهمانهایی دانست که از افغانستان در ایران حضور دارند و تأکید کرد: باید این مسئله سازماندهی شود. این مسئله به تشریک مساعی نیاز دارد؛ از جمله درباره تهیه برگههای هویتی برای اتباع افغان و ساماندادن به وضعیت مهاجران تا از موج ورود غیرقانونی پناهندگان بکاهیم. این پنج کمیته به توافقاتی میرسند و در چند ماه محقق میشوند. سفر دو معاون وزیر خارجه نیز در همین راستا به کابل انجام شده است.
شکست توافق دلتا
خط مرزی ایران و افغانستان از دهانه ذوالفقار در شمالیترین نقطه تا ملک سیاهکوه، جنوبیترین نقطه آن، ۹۴۵ کیلومتر درازا دارد که در کناره جاده ۹۹ ایران کشیده شده است. رودخانه هیرمند سالهای دور در هر دو کشور افغانستان و ایران جاری بود اما انعقاد معاهده پاریس در سال ۱۸۵۷ و جدایی هرات از خاک ایران و بیمیلی دولت حاکم در افغانستان به جاریساختن رود هیرمند در خاک ایران، مسئله حقابه رودخانه هیرمند را به یکی از مسائل مهم سیاسی، اجتماعی و زیستمحیطی دو کشور مبدل ساخته است. پس از شکست مذاکرات متعدد میان سران حکومتی ایران و افغانستان در سالهای ۱۳۰۹ و ۱۳۲۷، با مداخله سه کشور آمریکا، کانادا و شیلی و با رأی کمیسیون بررسی حقابه هیرمند موسوم به کمیسیون دلتا، قراردادی در سال ۱۳۵۱ میان امیرعباس هویدا، نخستوزیر وقت ایران و موسی شفیق، نخستوزیر وقت افغانستان، در کابل به امضا رسید و مقرر شد در هر ثانیه ۲۶ مترمکعب آب (معادل ۸۵۰ میلیون مترمکعب در سال) سهم سیستان و دریاچه هامون باشد، اما باوجود انعقاد قرارداد حقابه هیرمند، از اواخر دهه ۱۳۷۰ و همزمان با کاهش نزولات جوی و حاکمشدن شرایط خشکسالی بر سیستان، میزان ورودی آب رودخانه هیرمند به دریاچه هامون مرتبا کاهش یافت. انتقال آب هامون برای استفاده در شهر زاهدان به وسیله خط لوله و انتقال و ذخیره حجم عظیمی از آب دریاچه هامون در چاههای زابل و همچنین استفاده آب هامون برای کشاورزی از عوامل اصلی خشکی هامون است. حاکمیتنداشتن دولتی مقتدر در افغانستان، ساخت سد کجکی روی هیرمند و نصب و بهکارگیری انواع پمپ در مسیر رودخانه هیرمند برای کشاورزی از سوی کشاورزان افغان، خشکشدن دریاچه هامون را که هفتمین تالاب بینالمللی جهان است در پی داشته. این مسئله مشکلات گستردهای در سیستانوبلوچستان ایجاد کرده است. میرمحمود موسوی، دیپلمات ایرانی که تجربه کار در افغانستان را دارد، پیشتر در تحلیلی در این مورد به «شرق» گفته: «دولت افغانستان بر سر آب مشکلاتی برای ما، بهویژه در سیستانوبلوچستان، به وجود آورده و به نظر من باید خیلی جدی درباره این مسئله مذاکره شود و هیچ بهانهای هم پذیرفتنی نیست؛ چون مردم سیستانوبلوچستان و شهرهای کشورمان از این قضیه از نظر اقتصادی و کشاورزی متأثر میشوند. برای اینکه مردم بتوانند در آنجا سکنا داشته باشند و ادامه حیات بدهند، آب حتما امر مهمی است. متأسفانه در سالهای گذشته شرایط افغانستان به نحوی بوده که هیچکدام از دولتهای وقت افغانستان، توجهی جدی به مسئله آب نداشتند و متأسفانه باید بگویم از طرف ما هم جدیت لازم مشاهده نشده است. متأسفانه بعضی برخوردها از طرف دولت افغانستان پذیرفتنی نیست؛ چه این رفتارها در ارتباط با ما باشد و چه در ارتباط با پاکستان؛ رفتارهایی که هم مشکلاتی برای خودشان و هم مشکلاتی را برای منطقه بهوجود میآورد. بالاخره بین ایران و افغانستان قراردادی وجود دارد که عمدتا این قرارداد به نفع افغانستان بسته شده است؛ ولی باز آنها به تعهدات خودشان عمل نمیکنند و متأسفانه با حرکتهای مختلف، نمیگذارند آن قرارداد اجرائی شود. بهتازگی هم باز قدمهای بلندتری برداشتهاند و قصد ادامه سدسازی را دارند که این میتواند مشکلات جدیتری برای ما ایجاد کند. من بهعنوان یک شهروند ایرانی، انتظار دارم دولت جمهوری اسلامی ایران خیلی جدی با این مسئله برخورد کند».
چابهار بدون فرازوفرود
ایران و افغانستان با هند، قراردادی سهجانبه بر سر مشارکت و توسعه چابهار دارند که باوجود انعقاد قراردادها هنوز به نتیجهای ملموس نرسیده است. افغانستان و هند با این قرارداد قصد دارند از طریق چابهار به آبهای آزاد دست یابند و در این صورت از وابستگی به بندر کراچی پاکستان رهایی پیدا میکنند. این در حالی است که هند و پاکستان اختلافی تاریخی بر سر منطقه کشمیر دارند که موجب شده دو کشور تمایل داشته باشند خیلی به هم وابسته نباشند.
نگرانی از تکرار مسئله هیرمند در هریرود
فرزاد رمضانیبونش – کارشناس ارشد مسائل افغانستان
سفر آقایان عراقچی و رحیمپور، دو معاون وزیر امور خارجه، به افغانستان را با توجه به دامنه و حجم روابط، همچنین پتانسیلهای دو کشور میتوان از زوایای مختلف مورد بررسی و تحلیل قرار داد.
در بُعد نخست با توجه به دامنه رایزنیهای گوناگون هیئتهای ایرانی و افغانستانی در تهران یا کابل و همچنین مذاکرات مقامات دو کشور در چند سال گذشته، این نکته قابلتأمل است که در کنار افزایش پیوندهای اقتصادی و بسترهای دوجانبه و چندجانبه اقتصادی، دو کشور گاه در برخی مسائل نگاههای متفاوتی در مسائل محیط زیست، آب و حقوق بینالملل آبها و… دارند و برخی چالشها در سطوح مختلف امنیتی و مسئله مهاجران و… ادامه یافته است.
این سفر میتواند به افزایش پیوندهای مختلف فرهنگی، ژئوپلیتیکی و سیاسی دو کشور کمک کند. روابط دو کشور در سالهای گذشته گسترش یافته و ایران و بندر چابهار برای افغانستان بهعنوان شاهراه و کلید دسترسی به آبهای آزاد مطرح بوده است.
در حوزههای گوناگون دیگر هم این پتانسیل وجود دارد و روابط دو کشور میتواند گسترش بیشتری پیدا کند. اگر نگاه مقایسهای داشته باشیم، با توجه به پیوندهای مختلف زبانی، تمدنی، تاریخی، فرهنگی و مذهبی دو کشور باید گفت سطح کنونی روابط ایران و افغانستان با توجه به پتانسیلهای موجود میتواند بیشتر از این باشد، بهویژه رابطه دو کشور در حوزه اقتصادی میتواند بسیار بیشتر از این افزایش یابد. این بستر باید از سوی دولتهای ایران و افغانستان آماده شود.
در بُعد دیگر باید به این نکته توجه کرد که بعد از افتتاح سد سلمان در هرات، باید گفت که در آینده بحث حقابه هریرود به خراسان رضوی میرسد. اگر دیپلماسی آب بهدرستی پی گرفته نشود و توافق همهجانبهای در این زمینه صورت نگیرد، تکرار مسئله هیرمند و چالش هیرمند یا هامون و اختلاف آبی ایران و افغانستان در مورد این رود میتواند در مورد هریرود هم رخ دهد. افغانستان برنامه افتتاح سدهای دیگری را هم روی هریرود دارد که میتواند پیامدهای محیطزیستی برای بخش شمالشرق کشور، سد دوستی و تأمین آب شهر مشهد داشته باشد. با توجه به اینکه توافق آبی در رود هیرمند از قبل از انقلاب وجود نداشته، اکنون دو کشور میتوانند با دیپلماسی آب این مسئله را حل رساند.
در بُعد دیگر، نوع نگاه متفاوت امنیتی افغانستان، بهویژه رویکرد آمریکا در مورد این کشور میتواند مورد توجه مقامات ایرانی باشد. در بُعدهای دیگر ایران میتواند بهنوعی به روند تأمین ثبات به افغانستان کمک کند و در کاهش تنشها و روند گفتوگو بین طالبان و دولت افغانستان یاری کند.
با نگاهی به رابطه دو کشور باید گفت این رابطه تا رسیدن به سطح عالی فاصله دارد، ولی سطح رایزنیها و دیدارهای هیئتهای مختلف دو کشور و تداوم این دیدارها نشاندهنده عزم دو کشور برای کاهش سطوح اختلاف و فراهمکردن نوعی توافق همهجانبه و افزایش راهبردی مناسبات در سطوح گوناگون است؛ مانند قرارداد همکاری در بندر چابهار که در سطح سهجانبه انجام شده است. با توجه به اینکه افغانستان وارد دوره نوینی از توسعه اقتصادی – اجتماعی شده، توافقهای دو کشور میتواند تحولات گستردهای ایجاد کند؛ مثلا در صورت انعقاد یک توافق مناسب میتوان بستری برای تحصیل دانشجویان افغان در دانشگاههای ایران ایجاد کرد. توجه بیشتر مقامات افغانستان به مسئله دریاچه هامون و مسئله آب در سیستان، خراسان، سد دوستی و… میتواند بستری برای افزایش توجه ایران به مسائل دیگر افغانستان شود. اکنون افغانستانیها خواهان افزایش سرمایهگذاری ایران در گستره جغرافیایی افغانستان هستند.
برچسب ها :روزنامه شرق ، عباس عراقچی ، فرزاد رمضانی بونش ، محمدجواد ظریف
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰