کد خبر : 22561
دیدگاه‌ها برای ساده باشی، سرت کلاه می‌رود! بسته هستند
تاریخ انتشار : پنجشنبه 21 شهریور 1398 - 11:18
-

ساده باشی، سرت کلاه می‌رود!

عصر ایران – مصطفی داننده روز عاشورا به یک حسینیه قدیمی در کرج رفتیم که در آن تعزیه‌ای در حال اجرا بود. رسم این حسینیه در تاسوعا و عاشورا این است که بعد از پایان تعزیه، به مهمان‌های خود غذا بدهند. غذا را هم هنگام خروج به عزاداران امام حسین می‌دادند. جمعیت زیاد بود و جلوی در خروج ازدحام

عصر ایران – مصطفی داننده

روز عاشورا به یک حسینیه قدیمی در کرج رفتیم که در آن تعزیه‌ای در حال اجرا بود. رسم این حسینیه در تاسوعا و عاشورا این است که بعد از پایان تعزیه، به مهمان‌های خود غذا بدهند.

غذا را هم هنگام خروج به عزاداران امام حسین می‌دادند. جمعیت زیاد بود و جلوی در خروج ازدحام شده بود. یکی از مسئولان حسینیه اعلام کرد که عزیزان روی صندلی‌های خود بنشینند و جلوی در ازدحام نکنند که غذا به همه می‌رسد.

برخی با توجه به شخصیتشان و صحبت‌های این فرد، روی صندلی‌های خود نشستند تا کمی خلوت شود و بعد از حسینیه خارج شوند و غذا بگیرند.

حدود ۱۰۰ نفر مانده بودند و کم‌کم به جلوی در رسیدند اما با عذرخواهی میزبان مواجه شدند و به آن‌ها گفته شد که غذا تمام شده است.

برخی از آن‌هایی که مانده بودند زیر لب گفتند اگر می‌دانستیم ما هم همان اول به سمت در خروجی می‌رفتیم.

تمام شدن غذا و بی‌کلاه ماندن سر آن‌هایی که سعی کردند به آرامش فضا کمک کنند به‌شدت شبیه حال‌وروز جامعه ایران است.

متأسفانه در جامعه ما هم آن‌هایی که سعی می‌کنند فضا را شلوغ نکنند، سرشان بی‌کلاه می‌ماند.

آن‌هایی که وارد بازار ارز، طلا، خانه، ماشین نمی‌شوند، تنها با کاهش ارزش پول خود مواجه می‌شوند و لقب ساده و بی‌عرضه می‌گیرند.

پدری بعدازاینکه  پسر دست‌خالی برگشت، گفت: «بی‌عرضه! باز  ادای آدم خوب‌ها را درآوردی؟» پسر بی‌عرضه نبود. او تنها می‌خواست شلوغ نکند تا کسانی که  خدمات می‌دادند در آرامش کار خود را انجام دهند؛ اما از طرف خانواده خود متهم به بی‌عرضگی شد.

برخی از فرزندان، پدران خود را به خاطر زندگی سالمی که داشته‌اند، محکوم می‌کنند و عقب‌ماندگی خود را گردن آن‌ها می‌اندازند: «پدرم اگر عرضه داشت الان وضع زندگی ما اینگونه نبود!».

منظور از باعرضه بودن چیست؟ شاید آن‌ها انتظار دارند وقتی قیمت دلار به آسمان رسیده بود، پدرشان دلار خریدوفروش می‌کردند. یا ماشین ثبت‌نام می‌کردند و بعد دو برابر قیمت در بازار می‌فروختند. یا وقتی قیمت کالاها رو به افزایش بود، انبار خانه را پر از رب، پوشک و گوشت می‌کردند.

باعرضه، به معنای زرنگی است. زرنگ نباشید، سرتان کلاه می‌رود. به نظر می‌رسد بخشی از مردم وجدان خود را پای یک خانه خوب در شمال شهر و ماشین آخرین‌مدل و پول بیشتر قربانی کرده‌اند.

این سبک زندگی کم‌کم باعث می‌شود تعداد آدم‌های خوب و باوجدان در کشور کم شود. چون آن‌ها هم مجبور هستند برای ساختن زندگی خود، چشم خود را بر روی وجدان ببندند و آجر روی آجر بگذارند.

این جامعه به‌سرعت تبدیل به یک جامعه بی‌تفاوت می‌شود که تنها و تنها پول برایش مهم است. هیچ مسئله اجتماعی و یا حتی بحران‌های خانوادگی نمی‌تواند آن‌ها را تکان دهد.

بیایید اجازه ندهیم انسان خوب بودن، به حاشیه برود و انسان‌های خوب برای خوب بودن مجبور به  شنیدن سرکوفت باشند و آن‌هایی که به قول خودشان زرنگ هستند، تشویق شوند.

برچسب ها : ،

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بسته شده است.