مردی که خاک را به هنر کیمیا کرد
از تورنتوی کانادا تا سبزوار: سمانه علی اکبری هوای مسیر کمی مهآلود است، مقصد گزارش ۵۵ کیلومتری سبزوار، روستای اولر. وصفش را شنیده بودم، میگفتند بهواسطه تلاش و همتش یک منطقه لمیزرع تبدیل به آبادی وصفنشدنی شده است. به منطقه اولر رسیدیم. مسیر گزارش، توسط جادهای خاکی و البته پرپیچوخم از جاده اصلی جدا میشود.
از تورنتوی کانادا تا سبزوار:
سمانه علی اکبری
هوای مسیر کمی مهآلود است، مقصد گزارش ۵۵ کیلومتری سبزوار، روستای اولر. وصفش را شنیده بودم، میگفتند بهواسطه تلاش و همتش یک منطقه لمیزرع تبدیل به آبادی وصفنشدنی شده است. به منطقه اولر رسیدیم. مسیر گزارش، توسط جادهای خاکی و البته پرپیچوخم از جاده اصلی جدا میشود. در سمت چپ جاده، صدای آب به گوش میرسید. جاده خاکی را به سمت قرار ملاقات کمی تندتر ادامه دادیم. پیرمردی جلو در منزل منتظرمان بود. پس از یک احوالپرسی گرم توسط پیرمردی خوشمشرب و خندهرو وارد منزل شدیم. در نگاه اول، منزل متفاوت به نظر میرسید. ما را به درون منزل هدایت کرد. صدای پرندگان، اسبها، دیگر حیوانات در کنار صدای سوسوی باد موسیقی متفاوتی از طبیعت برایمان تداعی میکرد.
گذشتهام را دوست دارم
دفتر کارش توسط چند پله از ورودی اصلی منزل جدا میشد. وارد محل کار شدیم. گفت با کفش وارد شوید، اولین چیزی که در این اتاق تو را درگیر میکرد عکسهای فراوانی بود که به دیوار کوبیده شده بود. شروع کرد به صحبت. در سبزوار متولد شدهام؛ زادگاهم سبزوار را بسیار دوست دارم. نامم عباسعلی کوشکی است. در سال ۴۲ مدرک دانشگاهی مدیریت را گرفتهام (با لبخند) و البته جز یک مورد تاکنون برای هیچ کاری از آن استفاده نکردهام. پس از اخذ مدرک چون در یک شرکت معتبری کار میکردم راهی تورنتوی کانادا شدم و سالهای سال در آنجا زندگی کردم. پس از گذشت سالها، باهدفی خاص و مشخص تصمیم به بازگشت به ایران و زادگاهم سبزوار گرفتم.
دو فرزند دارم؛ یک دختر و یک پسر. دخترم دکتری آیتی دارد و ساکن تورنتوی کاناداست و استاد دانشگاه. پسرم در انگلیس تحصیلکرده با اینکه میتوانست در اروپا مشغول به فعالیت شود اما چون به کشاورزی و طبیعت علاقه داشت و کار من هم در اینجا توسعه پیدا کرده بود، مسیر بهتری ـ به نظر من البته ـ به ذهنش رسید و همراهی با من را در اینجا انتخاب کرد.
این عکسها نمادی از گذشته من است و هرکدام یادآوری دورانی از زندگیام. از دوران سربازی تا لوحهای تقدیر، مدالها و تبدیل اینجا به مجتمع کشاورزی. باید این عکسها باشد تا بدانم که راه را از کجا آغاز کردهام و اکنون پس از سالها به کجا رسیدهام.
آغاز کار با ۲۰ میلیون تومان سرمایه
داستان این مزرعه از یک حلقه چاه و سرمایهای ۲۰ میلیون تومانی آغاز شد، در ابتدا زمینها واقعاً خشک و لمیزرع بودند، دو سه سالی طول کشید تا زمینها آماده کشت شدند، سختیهای زیادی بود اما هیچچیز سدی برای رسیدن ما به اهدافمان نبود.
هدفی که ما برای خودمان تعریف کرده بودیم راضی نشدن به کارهای معمولی بود، باید کارهای جدید انجام میدادیم و تحولی ایجاد میکردیم. هنوز هم بیشترین توجه من تحول کاری و تغییر فرهنگ کار است. اینجا با تلاش شبانهروزی و کار گروهی و البته با مدیریت صحیح گسترش پیداکرده و الآن تبدیل به یک مجتمع کشاورزی شده است. در حال حاضر ۶ حلقه چاه با ۷۰۰ هکتار زمین وجود دارد و فعالیتهایی مختلفی همچون گاوداری، دامپروری، پرورش مرغ، ماهی و باغها در آن انجام میشود.
اشتغال ۵۰ نفر در این مجتمع کشاورزی
خانه واقعاً حال آدم را خوب میکرد، در دو قسمت خانه استخرهای کوچک آب وجود داشت. کوشکی گفت: این خانه را خودم طراحی و ساختهام، برخی از پرندگان مهاجر به این خانه رفتوآمد میکنند اما شکار آنها در این خانه کاملاً ممنوع است.
به خاطر اینکه هوای این منطقه خشک است، سعی کردم خانه را در کنار آب درست کنم که رطوبت کافی داشته باشد. چند بانو از روستا کارهای خانهداری و آشپزی اینجا را رتقوفتق میکنند.
درمجموع، ۵۰ نفر در بخشهای مختلف این مجتمع مشغول به کار هستند. از اصول مهم کار در اینجا معتاد نبودن، روراست بودن، اهمیت به کار، درستکاری و صداقت است. اگر ببینم کارگران پشت سر هم حرف میزنند یا در کار صداقت ندارند از کار بیکار میشوند. برای همین است که در اینجا هر فردی که مشغول کار است سعی میکند کارش را به نحو احسن انجام دهد.
بخوروبخوابی در کار نیست…
گشتی در مزرعه میزنیم، به بیابانهای آباد شده و درختان سر به فلک کشیده سری میزنیم؛ اینجا همهاش کار است و بخوروبخوابی در کار نیست! یکی از اهداف ما زندگی سالم است. ورزش نقش اصلی در این زندگی دارد. من از کودکی به اسب علاقه داشتم و هر جا بودم از تهران تا تورنتو، اسب یکی از دوستان صمیمی من بوده است. به سوارکاری علاقه دارم زمانی هم که به اینجا آمدم اولین کاری که کردم خرید اسب بود، اسبها نژاد ترکمن هستند و موردعلاقه من.
برای خوب زندگی کردن باید برنامه داشت
در این منطقه هیچ درختی نبود. میدانید کار کشاورزی طول میکشد تا به ثمر برسد. میگویند برای احداث باغ ۵ سال زمان لازم است. زمانی که به اینجا آمدم، زمینها؛ زمینهایی فقیر ازلحاظ تغذیه خاک بودند و میبایست بافت خاک عوض میشد. پروسه این کار ۱۵ سال طول کشید و الآن شما ماحصل آن را که زمینهایی حاصلخیز است، میبینید.
۳۰۰ هکتار زمین باغها از میوه «به» تا میوههای مختلف با آبیاری تحتفشار و قطرهای آبیاری میشود. آب در حال حاضر نهتنها در کشور ما که در جایجای دنیا با بحران جدی مواجه است. آب همیشه در کشاورزی حرف اول را میزند، لذا ما استفاده از شیوههای نوین در توسعه و تجهیز را در دستور کار قرار دادهایم. شما در هیچ جای این مجتمع نمیبینید که آب به هدر برود. ۳۰ هکتار از زمینهای چغندر هم با استفاده از این شیوه آبیاری میشود.
در چند سال گذشته ما بستر خوبی برای کارهای کشاورزی، دامداری و پرورش ماهی انجام دادیم، متأسفانه با خبرهایی که هست و تغییرات جوی مخصوصاً کمآبی و خشکسالی فکر میکنم که باید تغییرات اساسی در برنامههایمان برای آینده انجام دهیم و خودمان را برای تغییرات آماده و با شرایط منطبق کنیم.
در حال حاضر کاهش بخشی از باغها را در دستور کار قرار دادهایم و داریم درختانی که زیاد اقتصادی نیستند را حذف میکنیم و بر روی دو یا سه نوع میوه تمرکز میکنیم. با توجه به تجربهای که پیدا کردیم؛ بهترین میوهای که در اینجا کاشته میشود و به ثمر مینشیند، «به» است. البته در کنار این مهم، ایجاد صنایع تبدیلی و جنبی آن نیز برای این محصول و دیگر محصولاتمان نیز در دستور کار ما قرار گرفته است. ما در تلاش هستیم واسطهها را حذف کنیم و مستقیماً خودمان محصولات را به دست مصرفکنندهها برسانیم.
گوسفندداری را افزایش میدهیم
در گاوداری ما ۳۰۰ رأس گاو نگهداری میشوند که تعداد زیادی از آنها اصلاح نژاد شده هستند، متأسفانه در بخش گاوداری مشکلات زیادی وجود دارد. مسئله اصلی خوراک گاو و تهیه مواد اولیه است که روزبهروز در حال افزایش است و درصدد کاهش این بخش از مجتمع هستیم؛ اما در بخش دامپروری و نگهداری گوسفند به خاطر جو و گندمی که خودمان کاشت میکنیم در تأمین علوفه مشکل خاصی نداریم لذا قصد داریم پرورش گوسفندان را که کارآیی بهتری برای ما داشتهاند را افزایش دهیم.
پای خاویار هم به این مجتمع کشاورزی باز میشود
در این مجتمع ۶ استخر ماهی ماهیان سرد آبی و گرمابی وجود دارد. از ماهی قزلآلا بگیر تا کپور و سفید. در حال حاضر بیشترین تولید ما در بخش ماهیان سرابی و قزلآلا است که به خاطر تغییرات اقلیمی و نیاز این ماهی به آبوهوای سرد، با نظر کارشناسان در تلاش هستیم ماهی خاویار را که سازگاری بیشتری با آبوهوای سبزوار دارد را پرورش دهیم.
ما سعی میکنیم حداکثر استفاده را از طبیعت و نعمتهای خدادادی داشته باشیم. غذای اصلی سفره ایرانیها نان است، نان سفره ما در این مجتمع از گندم خودمان است، البته تمام مایحتاج ما در این مزرعه از گوشت تا نان از محصولات کاملاً ارگانیک خودمان است که این جای تشکر از همه افرادی دارد که در این مزرعه کار میکنند.
از جوانان ایدهپرداز حمایت میکنم
معتقدم برنامه و هدف به زندگی جانی دوباره میدهد. نه اینکه در این راه سختی نبود نه، اما چون هدف بزرگی برای خودم تعریف کردم و باید به آن میرسیدم پس هیچوقت ناامید نشدم بلکه هر بار که سدی مانع راهم میشد، گامها را محکمتر از قبل برمیداشتم. میگویند پول همهچیز است اما من میگویم این تلاش و امید به آینده است که در صدر اهداف قرار دارد که راه را برایت ترسیم میکند.
راستش به نظرم جوانان امروزی کمی زود ناامید میشوند و هدف را رها میکنند اما غافل از اینکه برای رسیدن به هدف هزار راه نرفته وجود دارد. من از جوانانی که ایدههای ناب و بدون تکرار بدهند حمایت میکنم و از دادن هر کمک و راهنمایی به آنها دریغ نخواهم کرد.
ایران و از همه مهمتر سبزوار دارای ظرفیت، پتانسیلها و نعمتهای خدادادی بیشماری است که تلاش جوانان را میطلبد.
- منتشر شده در شماره ۱۴۰ هفته نامه ستاره شرق
برچسب ها :اسلایدر ، سبزوار ، ستاره شرق ، سمانه علی اکبری ، عباسعلی کوشکی ، کارآفرینی
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰