دیدگاه‌ها برای آثار «سبزوار شناسی» در سبزوار هم پیدا نمی‌شوند! بسته هستند
تاریخ انتشار : سه شنبه 9 تیر 1394 - 16:26
-

آثار «سبزوار شناسی» در سبزوار هم پیدا نمی‌شوند!

سبزواریان – علی نورآبادی: علاوه بر کتابخانه مرکزی مجموعه سازمان صداوسیما، معاونت سیاسی – یا همان معاونت خبر در دوره مدیریت جدید- نیز کتابخانه نسبتاً کوچک و جمع‌وجوری در همان ساختمان شیشه‌ای معروف داد. چون این کتابخانه ویژه همین معاونت است بیشتر کتاب‌های آن در حوزه‌های سیاسی، ارتباطات و روزنامه‌نگاری،‌ حقوق،‌ تاریخ، علوم اجتماعی، جامعه‌شناسی، تاریخ کشورها

ali-noorabadi01سبزواریان – علی نورآبادی: علاوه بر کتابخانه مرکزی مجموعه سازمان صداوسیما، معاونت سیاسی – یا همان معاونت خبر در دوره مدیریت جدید- نیز کتابخانه نسبتاً کوچک و جمع‌وجوری در همان ساختمان شیشه‌ای معروف داد. چون این کتابخانه ویژه همین معاونت است بیشتر کتاب‌های آن در حوزه‌های سیاسی، ارتباطات و روزنامه‌نگاری،‌ حقوق،‌ تاریخ، علوم اجتماعی، جامعه‌شناسی، تاریخ کشورها و غیره است.

مراجعه‌کنندگان این کتابخانه بیشتر خبرنگاران، گزارشگران، برنامه‌سازان، پژوهشگران معاونت پژوهشی و سیاسی و مدیران این بخش‌هاست. مهم‌ترین مزیت این کتابخانه در دسترس بودن و نسبتاً کامل بودن آن در حوزه‌های تخصصی و مرتبط با کار معاونت خبر است. چند قفسه از آثار این کتابخانه درباره تاریخ و جغرافیای مناطق و شهرهای مختلف کشور است که موقع نوشتن متن‌ها و یا ساخت برنامه‌هایی درباره این مناطق استفاده می‌شود.

بااینکه همیشه به این کتابخانه مراجعه می‌کردم اما به کتاب‌های این قفسه‌ها دقت نکرده بودم؛ تا این‌که برای نوشتن گزارشی درباره یکی از مناطق سری به این آثار زدم. به ذهنم رسید ببینم کتابی هم درباره منطقه سبزوار وجود دارد یا نه. متأسفانه هر چه گشتم هیچ کتابی پیدا نکردم و سبزوار ازجمله شهرهایی بود که هیچ اثر مستقلی درباره آن در کتابخانه نبود. در عوض درباره برخی شهرها چندین کتاب قدیمی و جدید وجود داشت.

بیشتر کتاب‌های این بخش هم اهدایی کارمندان صداوسیما بود. چون می‌دانستند که از این آثار برای ساخت برنامه‌های سازمان خیلی استفاده خواهد شد. خیلی متأسفم شدم که درباره سبزوار هیچ کتابی نبود. عید که به سبزوار آمده بودم تصمیم گرفتم چند اثر دراین‌باره با پول خودم بخرم و به کتابخانه اهدا کنم.

چشمتان روز بد نبیند تقریباً همه کتاب‌فروشی‌های شهرستان را گشتم و فقط جلد سوم «دائره‌المعارف سبزوار» اثر محمود بیهقی را در یکی از کتاب‌فروشی‌های پاساژ ارم پیدا کردم که خیلی کهنه و پر گردوخاک بود.

همه کتاب‌فروشی‌ها گفتند نداریم،‌ تمام شده است. تعجب کردم. با خودم گفتم اگر این آثار را در سبزوار پیدا نکنیم پس کجا باید دنبالشان بگردیم. خلاصه دست‌خالی برگشتم تهران. بااین‌وجود حتی اگر کسی این کتاب‌ها را برای خودش هم که بخواهد پیدا نخواهد کرد. با توجه به همه این‌ها چند پیشنهاد برای نهادهای شهرستان به نظرم رسید:

۱- شورای شهر اعتبار ویژه‌ای برای تجدید چاپ آثار معتبر درباره سبزوار مانند «تاریخ بیهق»، سربداران و کتاب‌های محمود بیهقی تصویب کند. پس از تصویب هم پیگیری و نظارت کند که این کتاب‌ها با کیفیت خوب منتشر شوند. البته نهادهای فرهنگی و دانشگاهی دیگر (مانند ارشاد و دانشگاه‌ها) هم حتماً باید در این مسئله همکاری و همیاری کنند. مثلاً جمع‌آوری، تدوین، تصحیح و نقد آثار مربوط به نهضت سربداران با حضور و همکاری دانشگاه حکیم سبزواری و ضمن همایش سربداران صورت گیرد.

واقعاً تعجب‌آور است، اگر اداره ارشاد سبزوار این کارها را نکند پس چه کسی باید بکند؟ پس بودونبودش برای چیست؟ اگر اندکی در کتاب‌هایی که درباره سربداران نوشته شده است غور کنیم به آشفتگی‌ها و اختلافات و بعضاً تناقضات متعدد درباره این نهضت تاریخی پی خواهیم برد. چه کسی غیر از استادان سبزواری باید این آثار و منابع را گردآوری، بررسی و نقد کنند؟‌ و یا اگر دانشکده‌های ما این کارها را نکنند پس این بارهای علمی زمین‌مانده را چه کسی باید بردارد؟ تهیه و تدوین، بازخوانی انتقادی و ارائه آثار علمی جدید ابتدایی‌ترین کار یک همایش علمی است؛ اگر همایش سربداران این کار اولیه را هم نکند پس برای چه برگزار می‌شود؟ و این هم سروصدا و هزینه برای چیست؟

۲- کتاب «تاریخ بیهق» ابوالحسن علی بن زید بیهقی چون یک اثر تخصصی است جایی مانند دانشگاه حکیم سبزواری باید آن را تجدید چاپ و احیا کند. احتمالاً بدانید که «تاریخ بیهق» یک‌بار بیش از ۶۰ سال پیش یعنی در سال ۱۳۱۷ با تصحیح احمد بهنیار استاد دانشگاه تهران چاپ شده بود که الآن نایاب است.

من خیلی پس و جو کردم و این کتاب را حتی در دست‌فروش‌ها و کتاب‌فروشی‌های دست‌دوم راسته خیابان انقلاب هم پیدا نکردم. درحالی‌که این دست‌فروش‌ها هر کتاب و مجله‌ای را که بخواهید حتی اگر مال ۵۰- ۱۰۰ سال پیش هم که باشد برایت پیدا می‌کنند. دانشگاه حکیم باید اعتبار و عنایت ویژه‌ای برای احیای «تاریخ بیهق» داشته باشد چون این کتاب اثر بسیار خاصی است. «تاریخ بیهق»‌ قدیمی‌ترین و معتبرترین کتاب درباره تاریخ و جغرافیای منطقه سبزوار و حتی ناحیه خراسان است.

همچنین این اثر از نظر ادبی یکی از آثار برجسته نثر فارسی است. برای درک بهتر اهمیت این اثر فقط دو نقل‌قول از استادان برجسته معاصر ادبیات فارسی می‌آوریم. ملک‌الشعرا بهار در کتاب «سبک‌شناسی» خود درباره «تاریخ بیهق» می‌نویسد:

-«تاریخ بیهق یکی از کتب بسیار مفید و سودمند فارسی است که نظیرش از دو الی سه تجاوز نمی‌کند، چه از حیث سبک و اسلوب و چه از حیث ثقه بودن و چه از حیث پر بودن از مطالب تاریخی و ادبی و علمی بسیار مفید است که عالم خود بی‌نظیر است.» (ج ۲، ص ۳۶۵)

همچنین علامه قزوینی در مقدمه‌ای که بر «تاریخ بیهق» نوشته می‌آورد:

-«بیهق نام قدیم ناحیه‌ای است از خراسان که سبزوار حالیه شهر عمده آن است و علما و فضلای لایعد و لایحصی در هر عصر و قرنی همواره از این سرزمین برخاسته‌اند؛ که کتب تواریخ و رجال و تذکره‌ای شعرا و معاجم شیوخ و طبقات محدثین و فقها مشحون به ذکر آن‌هاست؛ مانند ابوبکر احمد بن الحسین بیهقی از اشهر مشاهیر علمای اهل سنت صاحب «سنن و دلایل النبوه» و مانند محمد بن الحسین بیهقی دبیر غزنویان و مورخ مشهور صاحب تاریخ مسعودی معروف به «تاریخ بیهقی» و مانند ابوالحسن علی ابن زید بیهقی صاحب همین «تاریخ بیهق»… موضوع «تاریخ بیهق» چنانکه اسم آن حاکیست عبارت است از تاریخ این ناحیه از ایران و تراجم مشاهیر رجالی که بدان جا منسوب‌اند از هر قبیل از علما و ادبا و شعرا و وزرا و سادات و کتاب و حکما و اطباء و غیرهم و انساب خانواده‌های مشهور که از قدیم در آنجا توطن داشته یا از مواضع دیگر بدان جا هجرت نموده‌اند، و نیز تااندازه‌ای از جغرافیای این ناحیه…» (ج ۲، ص ۷۶)

متأسفانه «تاریخ بیهق» بر خلاف سه‌قلوی خود یعنی «تاریخی بیهقی» و «تاریخ جهانگشای جوینی» بسیار غریب و مهجور است. آن دو بارها تصحیح و تجدید چاپ‌شده‌اند اما این‌یکی مهجور مانده است درحالی‌که اهمیت این نیز چه از نظر تاریخی و چه از نظر ادبی کمتر از آن‌ها نیست. درباره آن دو کتاب‌ها و مقاله‌های زیادی نوشته شده است اما درباره «تاریخ بیهق» به‌جز چند مقاله کوتاه و قدیمی پژوهشی صورت نگرفته است.

چه کسی غیر از دانشگاه‌ها و استادان سبزواری باید این اثر فاخر زبان فارسی را از غربت درآورند. مگر نه این‌که همه دانشگاه‌های سبزوار رشته‌های ادبیات فارسی و تا حد دکتری دارند. اگر آن‌ها نتوانند کتاب معتبری مانند «تاریخ بیهق» را احیا کنند پس به چه کار می‌آیند؟ راستی اصلاً «تاریخ بیهق» چقدر در دانشگاه‌های سبزوار شناخته شده است؟ آیا کتابخانه‌های دانشگاه‌های سبزوار این کتاب را دارند؟ و آیا دانشکده‌های ادبیات فارسی پایان‌نامه یا مقاله‌ای درباره این اثر منحصربه‌فرد نوشته‌اند؟ حتی جا دارد پس از یک سال کار علمی روی این اثر، دانشگاه حکیم با همکاری دانشگاه آزاد همایشی علمی برای معرفی و پژوهش درباره این اثر برگزار کنند.

خلاصه این‌که تجدید چاپ و احیای «تاریخ بیهق» قطعاً بر جایگاه و اعتبار دانشگاه حکیم سبزواری در محافل علمی و ادبی خواهد افزود و این دانشگاه را بر سر زبان‌ها خواهد انداخت. امیدواریم تجدید چاپ «تاریخ بیهق» هم به سرنوشت مرکز ملی بیهقی پژوهی که دو سه سال پیش در نکوداشت بیهقی پیشنهاد شد و دکتر علوی مقدم هم سال گذشته برای ایجاد آن اعلام آمادگی کرد؛ گرفتار نشود. سرنوشت آن مرکز فراموشی بود؛ و یا امیدوارم انتشار این کتاب هم به سرنوشت ثبت روز بیهقی در تقویم گرفتار نشود.

۳- یک یا دو دوره از این آثار را با واسطه و یا از طریق ارتباطاتی که دارند به کتابخانه‌های معتبر کشور (کتابخانه ملی ایران، کتابخانه آستان قدس رضوی، کتابخانه آیت ا… مرعشی نجفی قم، کتابخانه دانشگاه تهران، کتابخانه ملی ملک و غیره) ارسال و یا اهدا کنند. چرا راه دوری برویم آیا این آثار در کتابخانه‌های دانشگاهی و غیردانشگاهی سبزوار وجود دارد؟ بعید می‌دانم.

۴- جا دارد مسئولان و نهادهای سبزوار همراه با کلوچه خوشمزه و کشک و زرشک که به مهمان‌هایشان هدیه می‌دهند، یک دوره از این کتاب‌ها را هم به آن‌ها هدیه دهند.

mahmoud-beihaghi01۵- و بالاخره این‌که هشتم تیر چهارم سالگرد درگذشت محمود بیهقی است. سال گذشته -هرچند خیلی دیر یعنی سه سال بعد از فوتش- همایشکی برای نکوداشت او گرفتیم اما به نظرم تجدید چاپ ۶ جلد کتاب و احیای آثار او بیشتر روحش را شاد خواهد کرد. حتی در همین همایش هم گفته شد «تاکنون ۶ جلد کتاب از زنده‌یاد محمود بیهقی منتشر شده است. نخستین آن؛ سبزوار شهر دیرینه‌های پایدار نام گرفت. دومین کتاب؛ سبزوار شهر دانشوران بیدار و چهار جلد از کتاب دایره‌المعارف بزرگ سبزوار به زیور طبع آراسته شد. برای چاپ جلد پنجم این دایره‌المعارف به همکاری و مساعدت دوستان نیاز داریم.»

هر چند ما با این همایشک به‌نوعی عذاب وجدان خود را کمی تسکین دادیم اما فراموش نکنیم که وصیت‌نامه دردناک او برای همیشه برملا کننده کم‌کاری و غفلت ما خواهد بود و بر گرده ما سنگینی می‌کند. او نوشته بود:

«… این از بیگانگان بود که لطف دارند ولی همشهریان من کم‌لطفی کردند، خستگی برادر معرف شهرستان فراموش نموده و کتاب‌هایم را نخریده‌اند مخصوصاً از جناب فرماندار و روسای محترم ادارات و سازمان‌ها و روسای دانشگاه‌ها که این کتاب‌ها بهترین هدیه برای مهمانان همایش‌ها و جایزه دادن به دانشجویان از بهترین‌هاست انتظار دارم از کتاب‌هایم خریداری نمایند تا زیرزمین کلبه خرابه‌ام که به انبار کتاب تبدیل‌شده خالی شود.» والسلام.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بسته شده است.