کد خبر : 18803
دیدگاه‌ها برای برگردیم به«گفت‌وگو» مثل اول انقلاب بسته هستند
تاریخ انتشار : یکشنبه 14 بهمن 1397 - 11:00
-

برگردیم به«گفت‌وگو» مثل اول انقلاب

روزنامه آرمان در آستانه چهلمین سالگرد انقلاب، می‌توان انقلاب اسلامی سال ۵۷ را از زوایای مختلفی آسیب شناسی کرد. از سویی طی سال‌های اخیر از برخی تریبون‌ها صداهایی به گوش می‌رسد که در انقلاب و بحبوحه نهضت امام برکناره بودند و همراهی نمی‌کردند اما اکنون داعیه‌دار انقلاب شده‌اند. صداوسیما هم سال‌هاست که در اختیار یک

روزنامه آرمان
در آستانه چهلمین سالگرد انقلاب، می‌توان انقلاب اسلامی سال ۵۷ را از زوایای مختلفی آسیب شناسی کرد. از سویی طی سال‌های اخیر از برخی تریبون‌ها صداهایی به گوش می‌رسد که در انقلاب و بحبوحه نهضت امام برکناره بودند و همراهی نمی‌کردند اما اکنون داعیه‌دار انقلاب شده‌اند. صداوسیما هم سال‌هاست که در اختیار یک طیف خاص سیاسی قرار دارد و هر کاری که صلاح و مصلحت خود بداند انجام می‌دهد. انقلابیون ۵۷ اکنون یا از دنیا رفته‌اند یا در حاشیه قرار دارند و برخی نیز با بی‌مهری تریبون‌داران مواجه‌اند و حرف و سخن و عکسی از آنها در میان نیست. قدرنشناسی نسبت به «السابقون» انقلاب باعث رنجش بسیاری از مردم شده است. برای مرور برخی آسیب‌ها و شعارهای انقلاب، با حجت‌الاسلام سیدرضا اکرمی عضو جامعه روحانیت مبارز تهران و نماینده چند دوره مجلس گفت‌وگویی داشته‌ایم که می‌خوانید.

در طلیعه چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی، شما به عنوان یکی از چهرهایی که از ابتدای انقلاب همراه نهضت امام خمینی(ره) بودید. نگاه کلی شما به انقلاب چگونه است؟

در اسلام ناب محمدی(ص) به مرور تاریخ و گذشته توصیه شده است. رسول اسلام می‌فرماید: «هر کسی برای دیگری تاریخ را بگوید، او را احیا کرده است.» حدود دوسوم قرآن مجید، بیان تاریخ است که برای مردم گذشته و حال و حتی آینده را در میان می‌گذارد. بنابراین پرداختن و مرور تاریخ یک وظیفه، و استفاده از تجربیات تاریخی، تکلیف است. نکته دوم این است که ایران اسلامی دارای تاریخی پر فراز و نشیب است. در طول تاریخ حکومت‌ها، خاندان‌ها، طایفه‌ها و افراد مختلفی آمده و رفته‌اند که گاهی از خود خوشنامی و گاهی بدنامی به جای گذاشته‌اند. آخرین حکومتی هم که قبل از انقلاب روی کار آمد، خاندان پهلوی بود که بدنامی از خود به جای گذاشتند. شاهان خاندان پهلوی سرسپرده بیگانگان بودند و برای تامین خواسته‌های بیگانه تلاش می‌کردند. به‌ویژه محمدرضا شاه پهلوی، نهایت توجه را به آمریکا و انگلیس داشت. نکته سوم اشاره به خواست مردم دارد. مردم ایران به برکت یک روحانی دانا، توانا، آگاه و شجاع و انسانی مکلف و مؤمن به نام امام خمینی(ره)، قیام کرد و ایران را از بدنامی و وابستگی به بیگانه نجات داد.

قطعا حضرت امام راحل برای قیام خود در سال ۵۷ و نهضت، اهدافی داشت. اهداف ایشان از برپایی نهضت چه بود؟

امام سه هدف در قیام خود داشت و این اهداف را برای خود متصور بود. اول نجات کشور از استبداد داخلی، دوم نجات کشور از استعمار خارجی و سوم ارائه چشم اندازی برای جهان اسلام تا ظهور امام عصر(عج). در مورد هدف اول یعنی نجات کشور از وابستگی به موفقیت رسیدیم و در بحث «استبداد داخلی» هم دیگر چنین امری وجود ندارد. اکنون در ایران آزادی قلم، بیان، اعتقادات و غیره وجود دارد. در این ۴۰ سال بیش از ۳۰ انتخابات برگزار شده است؛ انتخابات متعدد ریاست جمهوری، ۱۰ دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی، ۵ دوره شوراهای شهر، چندین دوره انتخابات مجلس خبرگان یا انتخابات برای بررسی و تصویب و تعیین قانون اساسی و غیره. اینها خودش رهاوردی است از انقلاب. امروز ایران به درجه استقلال رسیده است و زیر پرچم هیچ کشوری نیست و مستقل از بیگانگان فعالیت می‌کند. در امور سیاسی و بین‌المللی که استقلال کشور به طور کامل برقرار شده است و امیدواریم کشور هرچه زودتر به استقلال اقتصادی، تجاری، صنعتی و فرهنگی هم برسد و به تدریج در این راه گام بردارد و به پیش برود. فقط در چهلمین سالگرد انقلاب باید به وحدت و اتحاد و اتفاق و همبستگی ملی بیندیشیم و تلاش شبانه‌روزی داشته باشیم تا در ابعاد اقتصادی و صنعتی هم به استقلال کامل برسیم.

طی سال‌های اخیر برخی رسانه‌های جریان اصولگرا و یا صداوسیما، رفتار و رویکرد مناسبی را با نیروهای اصیل و پرسابقه انقلاب یا به‌عبارتی «السابقون» انقلاب نداشته است. فارغ از گرایشات سیاسی و فکری افراد، احترام بزرگان انقلاب چندان حفظ نمی‌شود و حتی نامی نیز از این افراد برده نمی‌شود مانند مرحوم آقای هاشمی که صداوسیما درباره امثال ایشان، نامهربان است. چه ارزیابی از این رفتارها دارید؟

البته این نکته را مدنظر داشته باشید که در کشور ما تریبون فقط صداوسیما یا مطبوعات نیست. حتی تریبون‌ها و نشر افکار و عقاید تنها در دست آموزش و پرورش و دانشگاه و بازار امثالهم نیست. خوشبختانه در سراسر کشور تریبون‌های فراوانی مانند مساجد وجود دارد. ایام بزرگداشت شعائر اسلامی و شیعی وجود دارد یا ایام دهه فجر، نمازهای جمعه و… بسیار است. از تمام این تریبون‌ها باید برای آگاه‌سازی مردم از امور مختلف استفاده کرد. به مردم از رفتارها و سیاست‌های دشمن و کشور‌های دیگر علیه کشور آگاهی داد و افشاگری کرد. تمام اینها از تریبون‌های دیگری جز صداوسیما و غیره هم قابل نشر است. باید از این تریبون‌ها، السابقون انقلاب به نیکی یاد کرد. چه آنها که از دنیا رفته‌اند و چه آن‌هایی که در قید حیات هستند. باید از پیشکسوتان و بزرگان نهضت امام راحل نام برده شود و قدردانی صورت بگیرد. خدمات این افراد باید بازگو شود. اشتباهاتی هم داشته‌اند که امری است طبیعی و در زندگی هر انسانی فراز و نشیب وجود دارد. در کشور گاهی برخی رفتارها، گفتارها و عملکردها فراموش می‌شود و گاهی هم برخی عادت دارند تا به سمت جناح یا فرد خاصی غش کنند! باید از تمام تریبون‌ها استفاده کرد و خدمات و اشتباهات هر فرد را منصفانه و بر طریق حق بیان کرد. خوب صداوسیما تریبون و رسانه‌ای فراگیر است که باید افراد و اشخاص پرسابقه را دعوت کند و وقت در اختیارشان بگذارد تا حقایق را با مردم در میان گذارند. دشمن را معرفی کنند و مردم را هوشیاری و آگاهی دهند تا آماده خدمت به میهن باشند. از سویی مهم است که خدمات و زحمات افراد صدیق و فداکار و وفادار به نظام و انقلاب از صداوسیما بیان شود از جمله مرحوم آیت‌ا… هاشمی رفسنجانی که باید از خدمات و جایگاه ایشان که به واقع از افراد مهم و تاثیرگذار در پیروزی انقلاب اسلامی بود، به نیکی یاد شده و به نسل جوان با بیانی صحیح و واقعی ارائه شود.

برخی با دور شدن از سال ۵۷ و دوران انقلاب، طور دیگری مسائل را نشان می‌دهند در حالی که این افراد در کوران انقلاب نبودند، امروز مسائل را به گونه‌ای دیگر روایت می‌کنند. تحلیل شما از شعارهای انقلاب به چه شکل است؟

شعارهای اصلی انقلاب در طول ۴۰ سال گذشته؛ چه آن زمانی که هنوز خبری از پیروزی انقلاب نبود و چه بعد از به ثمر نشستن انقلاب و ادامه آن تا به امروز، همان شعار «خدا، قرآن، خمینی»، «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» و همان شعار «نه شرقی نه غربی» است. اینها شعارهای اصلی انقلاب بود. اما باید معنای آنها را هم مدنظر داشت و بدان‌ها توجه نمود. آن شعارها هم سیاسی بود، هم اقتصادی، فرهنگی، دینی و اجتماعی بود. «استقلال» یعنی اینکه نمی‌خواهیم کشور زیر یوغ استعمار کشور دیگری و یا قدرتی نباشد. استقلال یعنی آنچه که بر سر سفره ما می‌آید، حاصل دسترنج ایرانی باشد. کالای مصرفی منزل ما ایرانی باشد. استقلال یعنی، مدارس ما، دانشگاه‌ها، پالایشگاه‌ها، کارخانه‌ها، صنایع، محصولات و منسوجات از آن خود ما و ایرانی باشد. این معنای استقلال است. اینکه خودروی ما خارجی باشد و شعار «استقلال» سر داده شود، با هم مطابقت نخواهد نداشت. تمامی لوازم منزل و مصالح ساختمانی منزل ما خارجی و مارک دار باشد و شعار استقلال بدهیم! این شدنی نیست. باید معنای استقلال برای افراد و آحاد جامعه، باز تعریف شود. نمی‌توان گفت می‌توان صددرصد خودکفا بود و در تمام عرصه‌ها خودکفایی را به چشم دید اما باید در راه خودکفا بودن قدم گذاشت و اصل را بر این مهم بنیان نهاد. در آن صورت است که می‌توان به استقلال رسید و حال برخی لوازم را هم از خارج تهیه کرد. خودکفایی یعنی باید خودمان، مردم، مسئولان، مدیران و اقشار جامعه بنشینند و تصمیم بگیرند که برای کشور، مسائل و مشکلات، نقاط ضعف و قوت، صادرات و واردات و غیره چه باید کرد و راهکار ارائه داد. عقلای کشور باید در این موارد فکر کنند، تصمیم‌گیری کنند، به مرحله اجرا در بیاورند و مدیریت کنند. نباید زیر بار زور و قدرت طلبی و فشار بیگانه رفت اما باید تعامل کرد و با کشور‌های جهان ارتباط داشت. نه می‌توان دور کشور سیم خاردار کشید و به همه جهان در افتاد و خود را تنها انگاشت و نه می‌توان در همه چیز متکی به خارج و کالاهای خارجی و واردات بود و از درون نابود شد و صنعت و کشاورزی و اقتصاد را نابود کرد. راه اعتدال و میانه را باید برگزید. درباره «جمهوری» که سخت گفته می‌شود، یعنی همان «مردم» و رأی و تصمیم مردم. اسلام هم که مشخص است. روش قرآن و سنت و پیامبر و ائمه است که در سخن، عمل و خلاق باید بدان توجه کرد زیرا راه را نشان داده‌اند. یا اینکه انقلاب برای رفع تبعیض بود این سخن را هر کسی بیان کند، گزافه گویی نکرده است. نباید بین مردم و اقشار و طبقات مختلف جامعه تبعیض قائل بود. البته باید حد و حدود خادم و خائن به کشور و نظام و مردم مشخص باشد. تفاهم و دوستی و اخوت در جامعه نیز از شعارهای انقلاب بود. همه اینها باید بازخوانی شود و برای مردم تبیین شده و مورد خوانشی نو قرار بگیرد. هر فردی باید تمام آیت ،شعارها و شعائر را در نزد خود مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد که آیا می‌خواهد «بار» مردم و کشور و جامعه خود باشد و یا «یار» و همراه هموطنان خود باشد؟ باید تفهیم شود و برای نسل جوان این مسائل شفاف سازی شده و به پرسش‌های آنها پاسخی درخور داد.

در اوایل انقلاب مباحثی که مطرح کردید، به خوبی برای آحاد مردم تبیین می‌شد. با اینکه ۴۰ سال قبل ابزارهای رسانه‌ای تا این اندازه پیشرفت نکرده بود و رجوع اصلی مردم به روزنامه‌ها بود اما بحث‌ها گفت‌وگو‌ها بین نحله‌ها و افکار و عقاید مختلف جامعه، نسبت به امروز جامعه ایران، پیشرفت و اوج بی‌مانندی داشت.

بله؛ درست است. آن زمان شهید بهشتی به تبیین امور و میزگردها و گفت‌وگوهای سیاسی بسیار اهتمام می‌ورزید و توجه ویژه‌ای داشت و میزگردهای زیادی در تلویزیون با افکار و عقاید و نحله‌های مختلف سیاسی برگزار می‌کرد و گفت‌وگوهای دونفره و چند نفره را بنیان نهاد. اما اکنون در جامعه، در دانشگاه‌ها و رسانه صداوسیما جای آن میزهای گفت‌وگو خالی است همچنانی که جای شهید بهشتی هم خالی است. باید نشست و صحبت کرد. افکار و عقاید هم را شنید. معنای جمهوری اسلامی همین است که در دانشگاه‌ها، رادیو و تلویزیون و… میزگرد برپا کرد و به گفت‌وگو نشست. باید این کرسی‌ها را احیا کرد. کشور مانند یک کشتی است که همه باید در حرکت دادن آن کوشا باشند. نمی‌توان هر سوراخی به کف کشتی زد و انتظار غرق شدن آن را هم نداشت. اگر همه فکر هم باشند و با سعه صدر کنار هم بنشینند و سخن بگویند، قطعا مشکلات رفع خواهد شد. راه تعامل را نباید بست. یقینا خداوند برای مردم ما فقر و گرفتاری نمی‌خواهد. برای آرامش و آسایش و رفاه در کشور، کوشید.

اخیرا اشخاصی از تریبون‌های مختلف، مردم را به صبوری در برابر مشکلات اقتصادی دعوت می‌کنند. آیا اساسا فقر و تنگدستی با صبر رفع می‌شود؟

در قرآن آیاتی در تمجید صبر و استقامت و بردباری وجود دارد اما از سعی و کوشش هم سخن می‌گوید. خداوند حتی به پیامبر خود توصیه می‌کند که در ایام فراغت هم کار کند. امروز مشکلات کشور زیاد است و معیشت مردم با مشکلات عمده‌ای رو‌به‌روست. یک سرپرست خانواده به تنهایی نمی‌تواند از خرج و مخارج زندگی بر‌آید. تامین هزینه‌های زندگی برای، زن و مرد، پیر و جوان سخت شده است. شرایط به گونه‌ای است که همه اعضای خانواده باید در تامین هزینه‌های زندگی کمک کنند. بنابراین رفع برخی سوءتفاهمات و سخنان نادرست را می‌توان در همان میزگردها و گفت‌وگوهایی که پیشتر عرض کردم مطرح کرد تا برخی مدعیان با ادله و پرسش و پاسخ، حرف خود پس بگیرند و شعارهای انقلاب و مطالبات اساسی مردم را نفس نکنند و بر آنها صحه بگذارند.

برخی هدف انقلاب را رفع فقر و محرومیت وانمود می‌کنند؛ اگر اینگونه باشد، انقلاب اسلامی چه تفاوتی با انقلاب‌های مارکسیستی و لیبرالیستی داشت؟ آیا این سخن را می‌پذیرید که مردم تنها برای اسلام قیام کردند برای رفع فقر و تبعیض اعتراضی نداشتند؟

این سخنان کاملا بی‌ربط و بی‌پایه است و برخلاف آموزه‌های قرآنی است. نمی‌توان این نظر را پذیرفت که مردم از فقر و تبعیض در رژیم گذشته راضی بودند! قرآن می‌فرماید آب و جنگل کوه دشت و بیابان را برای زینت و رفاه مردم آفریده و در اختیار مردم قرار داده است. باید از نعمات خدواند برای رفاه و آسایش استفاده کرد، اما در جهت درست و صحیح آن. بنابراین سخن برخی که مردم از فقر و تبعیض در دوره شاه سخنی نمی‌گفتند، به واقعیت نزدیک نیست.

به نظر شما مهم‌ترین آسیب‌های انقلاب که می‌تواند به نظام و کشور ضربه وارد کند و حتما باید در رفع آنها کوشید، چه مواردی است؟

ما که در بهشت زندگی نمی‌کنیم که جز خوبی چیزی نبینیم. آدم‌های دور و بر ما هم همه صالح و عبادالرحمن نیستند. اگر بخواهیم قرآنی سخن بگوییم دنیا دنیاست و ما در ایران خودمان مشکلات زیادی داریم. آسیب‌هایی مانند، فساد، رانت، رشوه، اختلاس‌ها و… واقعا آمار نگران کننده‌ای دارند که باید فکری برای رفع آنها کرد. بخواهیم خود را کنار یمن و کره شمالی بگذاریم که خب، البته وضعمان خیلی خوب است. امنیت ما ظرفیت‌های بسیار بالا و قابل توجهی دارد. مشکل ما شعارزدگی است. اهل شعار هستیم تا عمل. آن مقداری که باید تلاش کنیم تا شعارها را به عمل تبدیل کنیم، این مشکل است و برای تحقق شعارها و عملی شدن آنها، هنوز دچار اشکال هستیم که باید در رفع آنها تلاش جدی صورت بگیرد.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بسته شده است.