جمع بندی و ارزیابی نمایشگاه توانمندیهای رسانههای سبزوار
سلام سربدار – علی نورآبادی: نخستین “نمایشگاه توانمندیهای رسانه ای سبزوار” این هفته به خیر و خوشی برگزار شد. اگر میخواهیم این نمایشگاه ان شاء الله در سالهای بعد هم ادامه داشته باشد حتماً باید آن را بررسی و ارزیابی کنیم. در همین زمینه چند نکته قابل ذکر است: ۱- نفس برگزاری چنین نمایشگاهی بسیار مبارک
سلام سربدار – علی نورآبادی: نخستین “نمایشگاه توانمندیهای رسانه ای سبزوار” این هفته به خیر و خوشی برگزار شد. اگر میخواهیم این نمایشگاه ان شاء الله در سالهای بعد هم ادامه داشته باشد حتماً باید آن را بررسی و ارزیابی کنیم. در همین زمینه چند نکته قابل ذکر است:
۱- نفس برگزاری چنین نمایشگاهی بسیار مبارک و بجا بود. این نمایشگاه خوبیها و فواید زیادی داشت که در مدت برگزاری آن بارها به آن اشاره کردند و نیاز به تکرار آنها نیست. فقط همین قدر بگوییم که چنین نمایشگاهی در نوع خود بی نظیر است. غیر از نمایشگاه بین المللی مطبوعات و خبرگزاریها که هر سال در تهران برگزار میشود، تا کنون در کمتر شهری شاهد برپایی چنین نمایشگاهی بودهایم. همچنان که سعید سرابی مدیر کل ارشاد خراسان هم در اختتامیه گفت: “درصددیم تا نمایشگاه توانمندیهای رسانه شرق کشور را در مشهد برگزار کنیم که متاسفانه هنوز توفیق این مهم حاصل نشده و امیدواریم برگزاری نمایشگاه رسانه در سبزوار گام اول برگزاری آن باشد. برپایی چنین نمایشگاهی سرآغاز ایجاد نمایشگاه رسانه در دیگر شهرستانها خواهد بود. بالاترین بازدید کننده در یک پایگاه خبری و فعالیت هشت ساله یک رسانه نشان از ظرفیتهای رسانههای شهرستان است. این نمایشگاه در صورت استمرار میتواند وسعت بیشتری داشته باشد و بخش عظیم تری از استان را تحت پوشش خود قرار دهد. برگزاری این نمایشگاه ایده بسیار ارزشمند و جالبی بود که آغازی برای برگزاری نمایشگاه توانمندیهای محلی را در استان شد تا ظرفیتهای رسانههای شهرستان محک زده شود.”
جا دارد به همه مسئولان، برگزار کنندگان و دست اندرکاران این نمایشگاه خسته نباشید گفت؛ اما همه اینها نباید موجب غرور شود. چون غرور موجب ایستایی و ندیدن کمبودها و ضعفها خواهد شد.
۲- این نمایشگاه هنوز کمبودها و ضعفهای جدی داشت که باید در سالهای بعد برطرف شود. نداشتن سالنی برای جلسات و نشستها، ضعف اطلاع رسانی و تبلیغات، برخی ناهماهنگیها، غیبت بخشهای و رسانههای دیگر شهرستان، ضعف برنامه ریزی و دقیقه نودی کار کردن و غیره از جمله کمبودها و ضعفهای نمایشگاه بود. مثلاً رسانههای شهرستانهای منطقه سبزوار غایب بودند و یا رسانههای روستاها نیامده بودند. جای خالی نشریات دانشجویی و دانشگاهی منطقه بهشدت احساس میشد. چه ظرفیت بالایی در نشریات دانشگاهها و دانشجویی سبزوار هست که متاسفانه در این نمایشگاه دیده نشد. حتی برخی از رسانههای شهرستان هم نبودند. البته خود این رسانهها هم فکر نمیکردند نمایشگاه به خوبی برگزار شود و گر نه قطعاً میآمدند. سبزوار هنوز ظرفیتهای دیده نشده زیادی دارد که باید این ظرفیتها را دید و شناخت و فعال کنیم. برای همین نمایشگاه رسانهها را هم از کمی و هم از نظر کیفی بسیار بهتر از اینها میتوان برگزار کرد. حتی میشود در سالهای آینده علاوه بر نمایشگاه همزمان به جشنواره رسانهها هم فکر کرد. یعنی جشنواره ای در بخشهای مختلف و به صورت رقابتی داشته باشیم. رقابتی شدن موجب ارتقای سطح کیفی رسانهها هم خواهد شد. به هر حال در نمایشگاههای بعدی حتماً باید این ضعفها را برطرف و این کمبودها را جبران کنیم. ان شاء آ…
۳- خوب
بدون شک “خوبترین و زیباترین” جلوه این نمایشگاه در کنار هم قرار گرفتن، کار گروهی و جمعی و همفکری سلیقهها و دیدگاههای مختلف همدیگر بود. در این نمایشگاه یکبار دیگر تحمل اندیشهها و دیدگاههای متفاوت را تمرین کردیم. در این نمایشگاه یاد گرفتیم که میشود سلایق مختلف داشت اما در عین حال با یکدیگر همکاری و همفکری کرد. یاد گرفتیم که میشود دیدگاههای مختلف داشت اما نشست و بدون دعوا با همدیگر گفتگو کرد. آموختیم که تبادل نظر و بحث هیچ نیازی به هیاهو و سر و صدا ندارد. یاد گرفتیم که چگونه به صورت گروهی و جمعی کار کنیم. چه کسی چنین چیزی را پیش بینی میکرد؟ حتی کسانی هم که در برگزاری این نمایشگاه تردید داشتند شاید مهمترین نگرانی و ترسشان همین مسئله بود اما دیدیم که اگر کمی خردمندانه تر و مدبرانه تر عمل کنیم همه اینها ممکن است. این مهم بدون تردید از ثمرات خوب فعالیت سه چهار ساله اخیر رسانهها است. بالاخره این که با برگزاری این نمایشگاه آموختیم برای انجام کارهای خوب و موفق باید همفکری، همکاری و کار جمعی داشته باشیم. دانستیم که برای رشد و پیشرفت شهرستان هیچ راهی جز این نیست و این رویهها باید در همه بخشها، مدیریتها، برنامهها و فعالیتهای شهرستان تسری پیدا کند.
۴- بد
هیچ چیزی “بد”تر از این نیست که با دست خالی به نمایشگاه بیاییم و چیزی برای ارائه به مخاطبان نداشته باشیم. تقریباً همه رسانههایی که در نمایشگاه حاضر بودند دست خالی آمده و چیزی برای عرضه به مخاطبان خود نداشتند. علت این مسئله بخشی به کم تجربگی آنها برمی گشت و بخشی هم به این که واقعاً چیزی برای عرضه نداشتند. چیزی برای عرضه نداشتند چون خودشان تولیدی نکرده بودند. تولید نکردن و به عبارتی کپی کردن از جاهای دیگر یکی از ضعفهای اصلی رسانههای شهرستان است. رسانههای سبزوار حتماً باید برای این مسئله فکری اساسی بکنند چون در یک عرصه جدی فهمیدند که دستشان خالی است و مهم تر این که مخاطبانشان به تهی بودن چنته آنها پی بردند. وقتی این وضع در عرصه محدود شهرستان باشد، حال اگر این رسانههای بخواهند در میدانهای بزرگتری مانند نمایشگاههای استان و ملی حضور یابند چه خواهند کرد؟ رسانههای سبزوار برای این که در سالهای آینده بتوانند با دست پر و با قدرت در نمایشگاههای استان و حتی نمایشگاه مطبوعات کشوری در تهران شرکت کنند باید تولیدات مختلف رسانه ای داشته باشند.
۵- زشت
قطعاً “زشتترین” جلوه نمایشگاه غیبت انجمن صنفی خبرنگاران و دفتر خبری سبزوار بود. این دوستان حتی اقداماتی هم برای برگزار نشدن و یا کم رونق بودن نمایشگاه تلاشهایی کردند. چه چیزی زشت تر از این که نمایشگاه رسانهها برگزار شود و انجمن صنفی خبرنگاران شهرستان و دفتر خبری سبزوار حاضر
نباشند. درباره این دوستان چه میتوان گفت؟ مسئولان انجمن حتی اگر مخالف برگزار کنندگان نمایشگاه هم بودند باید شرکت میکردند چون انجمن یک جایگاه حقوقی است نه یک صندلی شخصی که دلبخواهی باشد و اگر میل آقایان کشید بیایند و اگر نکشید نیایند. انجمن به جای این که مدافع و حامی حقوق صنفی خبرنگاران و رسانهها باشد با آنها درمی افتد؛ و به جای این که مشوق و پیش قدم چنین فعالیتها و کارهایی باشد نه تنها شرکت نمیکند بلکه کارشکنی هم میکند. آیا این نقض غرض و در تضاد با اهداف و فلسفه وجودی انجمن نیست؟ برای همین انجمن با این کارش مشروعیت و مقبولیت خودش را از دست داد. چه مشروعیت و مقبولیتی برای انجمن میماند وقتی خبرنگاران و رسانههای شهرستان بر خلاف نظر آنها حضوری پررنگ و پرمعنا در نمایشگاه دارند؟ به هر حال نمایشگاه به خوبی برگزار شد و تنها آه و افسوس و حسرت و دریغ برای آنهای باقی ماند که خودشان را کنار کشیدند. و دیدیم که چگونه این دوستان منزوی شدند.
۶- ناگفته نماند که هنوز هم سازهای مخالفی هستند که گاه و بیگاه تک مضرابهایی خارج از رویه همفکری، همکاری و تعامل میزنند و موجب اختلاف و تفرقه میشوند. علتش هم آن است که این حضرات هنوز ذهنیتهای دهه ۶۰ و ۷۰ خود را پاک نکردهاند و هنوز هم از پشت عینک غلیظ سیاسی و جناحی خود نگاه میکنند. اما این سازهای مخالف باید دو چیز را بدانند: یک این که مطمئن باشند این نگاهها و این کارها قطعاً کمکی به رشد و پیشرفت منطقه سبزوار نخواهد کرد. مگر نه این که یکی از عوامل عقب افتادگی و عقب ماندگی سبزوار همین اختلافها و دعواهای سیاسی و جناحی بی اساس و بی جهت در سه دهه گذشته بوده است. آیا میخواهند همچنان به این مسئله ادامه دهند؟ و دوم، آنها باید بدانند خیلی از فضای شهرستان، منطقه و استان عقب ماندهاند. چون مانند گذشته نیست که همه بود و نبود و مقدرات شهرستان در دست آنها باشد و هر کاری که بخواهند بکنند. نسل جدید و نیروهای فعال شهرستان خیلی فراتر از محدوده تنگ شهرستان فکر میکنند و تا حدود زیادی هم پیش رفتهاند و دیگر همه چیز در اختیار آنها نیست. امروز جوانان سبزوار با استان ارتباط دارند و حتی در سطح ملی کار میکنند. آری، بسیاری از سدها شکسته شده است و آنها نمیتوانند جلوش را بگیرند. برگزاری همین نمایشگاه نشانه روشن این مسئله است. بنابراین بهتر آن است که آنها هم با این فضا همراه شوند و اگر کاری از دستشان برمی آید برای جبران عقب ماندگیهای شهرستان بکنند. بهتر آن است که آنها هم با همکاری و تعامل قدمی برای پیشرفت سبزوار بردارند. شکی نیست که اشتراکات ما بسیار بیشتر از اختلافات است. هر نظر و عقیده و دیدگاهی که داشته باشیم قطعاً بر سر دو مسئله پیشرفت سبزوار و حل مسائل و مشکلات شهر اختلافی نداریم. همین دو مهم کافی است که با هم و در کنار هم تعامل و همکاری داشته باشیم.
۷- همه میدانستیم اما نمایشگاه به خوبی نشان داد که سبزوار در زمینه رسانههای مکتوب چقدر نحیف و ضعیف است. هر چند در رسانههای مجازی وضع مان نسبتاً خوب است اما در عرصه مکتوب واقعاً حرفی برای گفتن نداریم. حتی میتوان گفت هنوز چیزی به نام نشریه و یا کلاً مطبوعات کاغذی در سبزوار شکل نگرفته است. قطعاً به چند تا “ویژه نامه” و “گاه نامه” نمیتوان نام مطبوعات داد. کلمه “مطبوعات” وقتی مصداق دارد که دست کم چند تا نشریه مکتوب با سابقه چند ساله داشته باشیم. به نظر میرسد شکل نگرفتن مطبوعات در سبزوار دو عامل مهم داشته باشد: نبود یک تیم حرفه ای و مسئله مالی. نشریه یا روزنامه هم منبع مالی دائمی و مطمئنی میخواهد و هم یک تیم حرفه ای و با تجربه. مطبوعات مکتوب مانند رسانههای مجازی نیست که بدون هزینه باشد و یا با یک نفر و دو نفر بتوان راه اندازی کرد. بنابراین اگر مسئولان و فعالان رسانههای شهرستان میخواهند در زمینه نشریات مکتوب کاری بکنند اول باید این دو مشکل را حل کنند. هم باید یک تیم حرفه ای و با تجربه پیدا کنند و هم برای هزینه مالی آن را فکری بکنند.
۸- در نمایشگاه نشستهای خوبی برگزار شد. یکی از آنها نشست “آسیب شناسی رسانههای سبزوار” بود. در این نشست همه آزادانه و محترمانه و با دقت رسانههای همدیگر را نقد و تحلیل کردند. حرفه ای نبودن، تولید نداشتن، مردمی نبودن، مسائل اقتصادی از جمله مهمترین دغدغهها و مشکلات رسانهها عنوان شد. اگر خبرنگاران و رسانههای شهرستان این مسائل را جدی بگیرند و کار کنند قطعاً تا نمایشگاه بعدی رشد قابل توجهی خواهند داشت. در آن نشست گفته شد که مطالب و نوشتههای منتشر شده در رسانههای شهرستان ضعفهای جدی دارند که باید بر طرف شود. در آن نشست گفته شد که رسانهها به مسائل جزئی، سیاسی و جناحی و گروهی بیشتر میپردازند و تقریباً همه از کم توجهی رسانهها به مسائل و مشکلات مردم انتقاد داشتند. این مسئله مهمی و در واقع زنگ خطری برای رسانههاست. رسانه اگر به درون جامعه نرود و مشکلات شهر مطرح نکند منزوی خواهد شد. رسانه اگر زبان مردم نباشد بعد از مدتی به یک بوق محفلی و گروهی تبدیل خواهد شد و قطعاً مردم هم چنین رسانه ای را از آن خود نخواهند دانست.
۹- مسئولان با این که فکر نمیکردند نمایشگاه رسانهها به این خوبی برگزار شود اما تقریباً همه آنها از نمایشگاه بازدید کردند. آقایان در بازدیدهایشان حرفهایی زدند و وعدههایی دادند؛ امیدواریم که این قولها و حرفها عملی شود. مثلاً وعده دادند پاسخگوی رسانهها باشند. قول دادند از رسانهها حمایت کنند و غیره. بارزتر از همه پیشنهاد آقای طالبی بود که گفت: هر کدام از رسانهها طرحی را برای شهر ارائه کنند؛ ما این طرح را در شورا به تصویب میرسانیم و اجرا میکنیم. امیدواریم این وعدهها و حرفها عملی شود.
۱۰- بالاخره این که خبرنگاران و رسانههای سبزوار نباید خودشان در حد شهرستان محدود کنند. خبرنگاران سبزوار باید افق ملی را ببینند و به گونه ای کار کنند که مطالب و تولیداتشان در رسانههای کشوری منتشر شوند. این که خودمان بنویسیم و در رسانه خودمان و در فضای محدود شهرستان منتشر کنیم هنر نکردهایم. رسانههای سبزوار باید خود را با رسانههای سراسری مقایسه کنند و به آن حد و اندازه برسند. لازمه این دو امر، حرفه ای شدن رسانهها و حرفه ای نوشتن خبرنگاران سبزواری است. تا حرفه ای نشویم نمیتوانیم سبزوار را در سطح ملی مطرح کنیم. حرف مان وقتی در سطح ملی شنیده میشود که حرفه ای کار کنیم و حرفه ای بنویسیم. خبرنگاران و رسانههای سبزوار در سه چهار سال گذشته با عشق و علاقه شخصی شروع کردند و به صورت تجربی کارشان را ادامه دادند. سه چهار سال برای کار تجربی و هیئتی کافی است و از این به بعد دیگر این گونه کار کردن از رسانهها پذیرفته نیست. بنابراین این نمایشگاه باید آغازی برای حرکت به سمت حرفه ای شدن خبرنگاران و رسانههای سبزوار باشد.
برچسب ها :سعید سرابی ، علی نورآبادی ، نمایشگاه توانمندیهای رسانه ای سبزوار
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰