تاریخ انتشار : سه شنبه 20 خرداد 1393 - 22:32
-

جوابیه دکتر رحیمی به بداخلاقی های رسانه ای

جوابیه دکتر رحیمی به بداخلاقی های رسانه ای اخیر  ——   چنین رفتاری،با هیچ کس، نه منصفانه و نه… است [پیشاپیش به یاد می آورم که خطاب این نوشته، نه به اعضای محترم انجمن اسلامی، بلکه فقط به آن تفکری است و عزیزان گاهنامه ی فرهنگی سیاسی انجمن است که با پیروی از چنین تفکری- که

dr-rahimi02

دکتر رحیمی – استاد دانشگاه حکیم

جوابیه دکتر رحیمی به بداخلاقی های رسانه ای اخیر 

——
 
چنین رفتاری،با هیچ کس، نه منصفانه و نه… است

[پیشاپیش به یاد می آورم که خطاب این نوشته، نه به اعضای محترم انجمن اسلامی، بلکه فقط به آن تفکری است و عزیزان گاهنامه ی فرهنگی سیاسی انجمن است که با پیروی از چنین تفکری- که دلایل غیرمنصفانه بودن آن آشکار خواهد شد-دوستان و هم سرنوشتان را به مثابه ی نادوستانِ نا همراه می شمارند و…شاید حتی بی آن که بدانند]

دانشجویان عزیز گاهنامه فرهنگی سیاسی انجمن اسلامی
سلام…و خوبی ها و انصاف ها، برایمان و برایتان… این منصفانه نبود.

شما خود به خوبی می دانید که در چاپ مصاحبه ای که در نشریه دو کلمه حرف حساب، که عجبا ناحساب شد، وقتی می گویم منصفانه و… نبود، منظور و مقصود من چیست.شما عزیزان بر خلاف عهد و پیمانی که با شما داشتم، نه تنها در شکل(فرم)، که در محتوا نیز به انصاف رفتار ننمودید و این،یعنی چه…؟
خود شما به راستی و انصاف پاسخ دهید!

در این میان آن چه باعث تاسف است،آن است که شماری از دوستان، تنها به آن چه شما در نشریه آورده بودید، بسنده کردند و دردا که به زودی قضاوت کردند و…

راستی می دانید چرا شما چنین رفتاری دارید؟
زیرا شما احتمالا به واسطه ی فضای خاص گفت و گوهای تشکیلاتی خود و نیز تجربیات محدود خویش(تعبیری بود محترمانه برای سن و سال)، معلمانی مانند من را، که تنها صداهایی اندکند، در نقد و نقادی، در برابر این همه صدا، صداهای پشتیبان هم، همراه هم، تایید کننده ی هم و…، در برابر این همه صداها، شما معلمانی چون من را، رویاروی خود فرض می کنید؛ اصلا رویاروی هم باشیم، این دلیل نمی شود که ما نسبت به هم بی انصافانه رفتار نماییم.

آنچه مهم است، انصاف ورزیدن، در شرایط تفاوت، مخالفت و حتی دشمنی است؛ همان مفهومی که در میانه ی من و ما نیست.
این در حالی است که من خود را دوستدار شفیق شما، دوستدار شفیق مردم و همه آنانی می دانم که به شماری از رفتارهایشان نقد داشته و همچنان نقد دارم و بی درنگ از خدای مهربانان می خواهم که هم شما و هم آن صداهای بسیار را و هم صداهایی مانند من را، با هم، برای پیشرفت جامعه نگاه دارد.

راستی هیچ فکر کرده اید که رحیمی، این معلمی که می خواهد حرفی در راستای راستی ها بگوید، به کدام نان و نوا، از این سخنان و از این موضع گیری ها رسیده است؟
پاداش او –که البته نزد حضرت حق هست- از این سخنان و از این موضع گیری ها، دراین زندگی چه بوده است؟

جز… و جز…

نمی گویم، تا مبادا کسی از رنج های حقیقت خواهی بهراسد و از گام نهادن در راه خیر خواهی همگانی باز ماند.

اگر به دنبال حقیقتیم- که امید دارم چنین باشم و شما نیز چنین باشید-، اگر به گفته های خود باور دارید- که امید است چنین باشد- و اگر دل سپرده ی حقیقت و درستی هستید و هستیم، دعوت می کنم شما را به گفت و گویی آشکارا و روشنی بخش؛ به مناظره.

حال اگر گمان می نمایید این مناظره از توانتان خارج است- که این گمان طبیعی است که به ذهن شما عزیزان برسد- هر آن کسی را که خواستید، هر آن عزیزی را، برای مناظره دعوت نمایید تا گفتنی ها، گفته شود، تا من و نیز شما، چیزهایی فرا بگیریم، تا جان هامان- به یاری حضرت حق- به هم نزدیک تر شود، تا این چنین، شماری از دانشجویان عزیز، به آسودگی و راحتی تحت تاثیر فضایی که به وجود آمده قرار نگیرند، تا معلمی که گمان می کند جز خیرخواهی همگانی نمی خواهد، حرفش را بزند و …

پس منتظر دعوت شمایم، که این گفت وگوی آشکار،مناظره، از جانب من با رویی گشاده پذیرفته می شود، که توفیقی بزرگ و خدایی شمرده می شود.پس به جای هر پاسخی- که پناه بر او، می تواند باز توجیهی شود برای رفتاری غیر منصفانه و…- درخواست رفتاری پسندیده، مدنی و… را دارم: مناظره ای حقیقت طلبانه.

دوستانم!

در این لحظات، با دلی،عجبا هم غمزده و هم شادمان،غمزده از بی انصافی دوستان وشادمان از این که در راه حقیقت گام بر می دارم، از خدای خوبان، خدای مهربانان و پروردگار دادگران، برای خود، برای شما عزیزان بی انصاف، برای همه و به ویژه منتقدان، که فراتر از این، برای مخالفان احتمالی خویش، که همه برادران و خواهران ارجمند منند، همه ی خوبی ها را درخواست دارم.
بادا که سخن آحاد جامعه ی ما همراه با حق جویی، در برابر آنانی که چون ما نیستند و چون ما نمی اندیشند، به جای تندی، خشم و…، سخنی چنین مشفقانه، دوستانه و مدارا گرایانه باشد:

dr-rahimi01

دشمن ما را، سعادت یار باد  //  روزوشب با عزُّ و نازش کار باد
هر که کافر خواند ما را، گو بخوان  //  او میان مومنان دین دار باد
هر که خاری می نهد در پای ما  //  خار ما در پای او گلزار باد
هر که چاهی می کند در راه ما  //  چاه ما در راه او هموار باد
هر که ملک و مال ما را حاسد است  //  ملک و مالش در جهان بسیار باد
هر که را مستیِّ زرکوب آرزوست  //  گو که ما مستیم و او هشیار باد

خوبی ها برایمان و حقیقت طلبی ها توشه حیاتمان باد.

برادرتان- ابوالقاسم رحیمی

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 1 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۱
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
قاسم صادقی منش چهارشنبه , ۲۱ خرداد ۱۳۹۳ - ۲:۱۶

برای شنا کردن به سمت مخالف رودخانه قدرت و جرائت لازم است

وگرنه هر ماهی مرده ای هم میتواند از طرف جریان اب حرکت کند.

نظرات بسته شده است.