روحانی یا جلیلی؟ مسئله این است…
آن روی سکه: تصور کنید خرداد نودودو است و انتخابات شوراها و ریاست جمهوری به سرانجام رسیده و جناب آقای دکتر سعید جلیلی با بیست میلیون رأی ریاست دولت یازدهم را بر عهده گرفته است. ایشان شروع به تغییر و تحول گسترده در بین دولتمردان و مدیران سیاسی و اقتصادی میکند. کابینهای یکدست با استانداران
آن روی سکه:
تصور کنید خرداد نودودو است و انتخابات شوراها و ریاست جمهوری به سرانجام رسیده و جناب آقای دکتر سعید جلیلی با بیست میلیون رأی ریاست دولت یازدهم را بر عهده گرفته است. ایشان شروع به تغییر و تحول گسترده در بین دولتمردان و مدیران سیاسی و اقتصادی میکند. کابینهای یکدست با استانداران و فرمانداران و بخشدارانی بهغایت شبیه و همگون.
در سبزوار ما هم قاعدتاً احمدینژادیهای سابق میروند و تکوتوک رادیکالهای آن طیف باقی میمانند. اصلاحطلبان و اعتدالیون هم که باید چهار سال در انزوا، یواش بروند و بیایند که گربه شاخشان نزند. استاندار و فرماندار و بخشدار و دهیار همه دلواپس! خب حرف حساب این نوشته چیست؟ مگر قرار است غیر از این باشد؟ مردمی که به سعید جلیلی رأی دادهاند مگر همین را نمیخواستهاند؟
قطعاً در نظامهای دمکراتیک عالم، مردم افرادی را انتخاب میکنند که قادر باشند منویات سیاسی و اجتماعی و اقتصادیشان را جامه عمل بپوشانند. تا اینجا که چیز بدی اتفاق نیفتاده است. سعید جلیلی رأی آورده، باید دولت خود را تشکیل دهد و مدیران خود را داشته باشد. بد ماجرا از اینجا آغاز میشود که ما از سعید جلیلی انتظار داشته باشیم وزرای اصلاحطلب را بر کرسی بنشاند و برای سبزوار ما مسئولانی اعتدالی را به خدمت گمارد؛ آیا این منطقی است؟ آیا جلیلی و دوستانش کلی به این خواسته ما نخواهند خندید؟
این روی سکه:
دقت بفرمایید خرداد نودوچهار است و دو سال از روی کار آمدن دولت اعتدالی دکتر روحانی میگذرد. به نظر میرسد انتظار از دولت روحانی در موارد ذکرشده، بیشباهت با خواستههای غیرمنطقی از سعید جلیلی نیست؛ یعنی نه خانی آمده و نه خانی رفته است! آیا واقعاً قطار تدبیر و امید به سبزوار ما رسیده است؟ ما با ریل و سوت قطار مشکل تاریخی داریم، پس بیخیال قطار شویم، سری به پایانه بزنیم و ببینیم اتوبوسی پر از امید و تدبیر در پایانه به چشم میخورد؟ خبر بگیریم این اتوبوس از کمربندی، سبزوار را به مقصد شرق کشور ترک نکرده است؟ آیا اعتدالیون برای نماز و دستشویی و خوردن شام، چنددقیقهای در شهر ما توقفی داشتهاند؟ ریاست ادارات سبزوار فرقی با گذشته کرده است؟
اداره ارشاد سبزوار آنقدر بزرگ است که هنوز فرماندار محترم نتوانسته قبای برازندهای را برای آن اندازه کند. ریاست فلان اداره و فلان اداره که هنوز همانها هستند که بودند. باور کنید بعضی از اینها را جلیلی هم تغییر میداد. جناب فرماندار تابهحال فکر کردهاید اگر شما فرماندار سعید جلیلی بودید با الآن چه فرقی داشتید؟ واقعاً تغییری در نوع برخورد شما با مسائل سیاسی و اجتماعی و فرهنگی شهر به وجود میآمد؟ دقت کردهاید حسن روحانی علیرغم اینکه هیچوقت مظلومنمایی نمیکند و بسیار با اقتدار صحبت میکند؛ چقدر حتی در میان مدیران میانیاش تنهاست؟ حرفها و انتقادهای تند و رادیکال را بهجای اینکه مدیرانش مطرح کنند، خودش مطرح میکند.
دقت کردهاید هیچکدام از استانداران و فرماندارانش در نیشتر زدن به دردها و مصائب اجتماعی در تراز با خودش نیستند. حالا که دولت روحانی در اطلاعرسانی و درد دل کردن با مردم و آگاه ساختن آنها از آنچه بر سر این مرزوبوم میرود، بسیار ضعیف و مبتدیانه عمل میکند؛ جناب فرماندار آیا بهعنوان یک فرد اعتدالی احساس کردهاید نیاز است گاهی به مجامع و گردهماییهای مردمی بروید و از راهبردهای سیاسی دولت تدبیر و امید بگویید. تابهحال به این اندیشیدهاید که سخنران دعوت کنید تا در مقابل آماج حملات شبانهروزی صداوسیما به مذاکرات هستهای، از آن دفاع کنید.
گرفتاری اصلاحطلبان تنپروری آنهاست. فقط گوشبهزنگ لیدرها هستند که چه دستور و بخشنامهای را صادر میکنند تا اینها هم با سلب مسئولیت از خود آن را اجرا نمایند؛ اما متأسفانه اصولگرایان اینگونه نیستند تکتکشان برای آنچه ما باطلش مینامیم و برای خودشان حق مسلم است، دل میسوزانند و درگیرش میشوند. اگر فرماندارند همانگونه که اعتقاد دارند عمل میکنند، اگر مینویسند همانطور که فکر میکنند درست است مینویسند؛ اما اصلاحطلبان و اعتدالیون شهر ما در همه امور از دور دستی بر آتش دارند؛ نان اصلاحات و اعتدال را میخورند ولی حاضر نیستند ذرهای برای این راه هزینه کنند.
کدام پاتوق سیاسی را میشناسید که در آن اعتدالیون و اصلاحطلبان سبزوار جمع باشند و برای نسل جدید حرف و برنامه داشته باشند؟ کدام اصلاحطلب کارکشته سبزواری را میشناسید که برای نسل جدید احترام قائل باشد و با آنها بجوشد و از به خطر افتادن جایگاه خود با ورود نسل جدید نهراسد؟ آیا تابهحال به این فکر کردهاید که چرا آقایان اصلاحطلب سبزوار بعد از نزدیک بیست سال، هنوز یک نشریه و سایت منظم ندارند؟
مهم افراد بهظاهر جاافتاده و شایسته در طیف اعتدال نیست، مهم وجود آدمهایی است که به این راه ایمان داشته باشند و پیروزی این گفتمان را بدون بهرهبرداریهای سیاسی و موقتی خود، به خاطر حقانیت وجودیاش بخواهند. اگر اعتدال بتواند این نیروها را در دل خود پرورش دهد که آینده از آن اوست، اما اگر نتواند باید منتظر هر حادثه ناخوشایندی بود.
آقایان دوره اشکانیان و ساسانیان و سلجوقیان نبود، همین سال ۱۳۸۴ خودمان بود که از دل اصلاحات و دوم خرداد جناب معجزه هزاره سوم سربرآورد و دولت مهرورزش را بنا کرد، دولتی که از همان حفرهای وارد شد که اصلاحات از آن غفلت کرده بود، یعنی توده مردم.
یادمان باشد دکتر صادق زیباکلام استاد علوم سیاسی یک حق رأی دارد و مش گودرز جادوغ آبادی هم یک حق رأی و امان از روزی که بحثهای انتزاعی روشنفکری، ما را از دیدن واقعیتهای جامعه دور کند و شأن خودمان را اجل از گفتگوی رودررو با مردم بدانیم.
منبع: نشریه «ستاره صبح» / ویژهنامه سبزوار / شماره اول
برچسب ها :اداره ارشاد سبزوار ، اسلایدر ، اصلاحطلبان ، اعتدالیون ، انتخابات ریاست جمهوری ، دکتر روحانی ، دکتر سعید جلیلی ، دکتر صادق زیباکلام ، قطار تدبیر و امید
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰