دیدگاه‌ها برای زمانه‌ی ما بسته هستند
تاریخ انتشار : پنجشنبه 18 دی 1393 - 17:25
-

زمانه‌ی ما

نمی‌دانم! نمی‌دانم! واقعاً “روزگار غریبی است*”! انسان درمانده می‌شود. دیده‌ها، شنیده‌ها، آدم‌ها، برخوردها، هیچ‌کدام طبیعی نیستند. پشت هر سخن، تصمیمی، اقدامی، حتی پشت هر لبخندی! رازی، هدفی، گاهی نیت‌سوئی نهفته است. کودکان، نوجوانان، جوانان، بزرگسالان در نقشی غیر از خودشان ظاهر می‌شوند. حرف‌ها، قضاوت‌ها کارهایشان به نوعی دخالت یا تجاوز به حریم گروه‌های سنی دیگر

modern-time01نمی‌دانم! نمی‌دانم! واقعاً “روزگار غریبی است*”! انسان درمانده می‌شود.
دیده‌ها، شنیده‌ها، آدم‌ها، برخوردها، هیچ‌کدام طبیعی نیستند. پشت هر سخن، تصمیمی، اقدامی، حتی پشت هر لبخندی! رازی، هدفی، گاهی نیت‌سوئی نهفته است.
کودکان، نوجوانان، جوانان، بزرگسالان در نقشی غیر از خودشان ظاهر می‌شوند. حرف‌ها، قضاوت‌ها کارهایشان به نوعی دخالت یا تجاوز به حریم گروه‌های سنی دیگر است. اصلاً روال طبیعی و ترتیبی قضایا به هم ریخته!
کسی غم کسی را نمی‌خورد، دغدغه‌ی درست و غلط، حرام و حلال، اصلاح و اغفال کم‌رنگ شده. هر کسی سر به گریبان و حیران! افراد فقط به دنبال منافع شخصی، به هر شکل و مقدار هستند!
حریم‌ها شکسته، طمع‌ها سرشار، نیازها در اوج، خانه‌ها آباد ولی روح‌ها سرگشته.
سرها در گریبان و همه گرفتار شش و چهار زندگی. آدمیان چنان درگیر چرخه‌ی زندگی روزانه هستند که حتی فرصت بهره بردن از دست‌رنجشان را هم نمی‌یابند!
برخی چون موش سکه‌خوارند که از برق سکه‌ها خوششان می‌آید وگرنه به کارشان نمی‌آید. برخی برای یافتن سکه‌ای، عذابی دردناک را تحمل می‌کنند.
برخی آن‌چه می‌خواهند، نمی‌یابند و آن‌چه می‌یابند، نمی‌خواهند! خواستن‌ها فراوان و یافتن‌ها دشوار، گفتارها دشوار و رفتارها ناسازگار.
آدمیان گویی سنگ شده‌اند یا چون چرخ‌دنده‌های کارخانه‌ای بزرگ درگیرند! دشت و صحرا، طبیعت، گل و گیاه جذبشان نمی‌کند؛ بهره نمی‌برند، قدر نمی‌دانند یا اصلاً حس نمی‌کنند! فقط سوت کارخانه‌ها وقت ناهار را اعلام می‌کند**. اما وقت محبت، عشق، آرامش و دوستی را کسی نمی‌داند! اصلاً برای اعلام این وقت‌ها طراحی نشده است!
زُمُخت و سرد، سخت به دور خود می‌چرخد و قطعات و دنده‌ها و چرخ‌های دیگر را با خود همراه می‌کند.
زندگی بر محور روزمره‌گی می‌چرخد، اهداف و خواسته‌ها زمینی‌اند. دین، عدالت، آخرت، واژه‌های مقدس هستند؛ در زبان فراوان می‌چرخند ولی کمتر به بازی گرفته می‌شوند. هرگاه با منافع مادی در تضاد باشند، به سرعت زیر پا گذاشته می‌شوند و هرگاه لازم باشد منافعی را تامین کنند، به شدت به آن تظاهر می‌شود!
در گیر و دار خواستن و گرفتن و چاپیدن، کافر و مُسلم با هم فرقی ندارند و حتی از یکدیگر سبقت هم می‌گیرند.
الغرض! پول حاکم مطلق‌العنان است و متری که همه‌چیز و همه‌کس با آن اندازه‌گیری می‌شوند. به میزان برخورداری از آن، هویت و شخصیت می‌یابند. کسی که برخوردارتر است، محبوب‌تر، مقبول‌تر و سرانجام حاکم‌تر است!!

سید جلال سیدان

—–

*- احمد شاملو – شاعر (فقید) معاصر

**- فیلمِ “عصر جدید” – جارلی چاپلین، کارگردان آمریکایی

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بسته شده است.