کد خبر : 16440
دیدگاه‌ها برای سبزواری بمانیم! بسته هستند
تاریخ انتشار : چهارشنبه 25 مهر 1397 - 12:40
-

سبزواری بمانیم!

زنگ زده بودم به جایی که درخواستی اداری را مطرح کنم، منتظر بودم گوشی را بردارند. داشتم به صورت ناخودآگاه به این فکر می‌کردم که با لهجه معیار (اصطلاحاً تهرانی یا کتابی) صحبت کنم یا سبزواری؟ به این فکر کردم که همیشه به صورت ناخودآگاه با این دغدغه روبرو هستیم. نه فقط پشت تلفن که

زنگ زده بودم به جایی که درخواستی اداری را مطرح کنم، منتظر بودم گوشی را بردارند. داشتم به صورت ناخودآگاه به این فکر می‌کردم که با لهجه معیار (اصطلاحاً تهرانی یا کتابی) صحبت کنم یا سبزواری؟
به این فکر کردم که همیشه به صورت ناخودآگاه با این دغدغه روبرو هستیم. نه فقط پشت تلفن که حتی در مراودات روزمره! گاهی با لهجه معیار صحبت می‌کنیم و گاهی سبزواری! واقعاً چند نفرمان وقتی می‌فهمیم طرف مقابلمان هم مایل است سبزواری صحبت کند نفس راحتی می‌کشیم؟
بر اثر تجربه‌های شخصی و تجربه‌هایی که از دیگران شنیده‌ام، به این نتیجه رسیده‌ام که ما سبزواری‌ها نسبت به جاهای دیگر، بیشتر به لهجه خودمان وفادار هستیم. حالا صحبت اینجاست که در آینده داریم به چه سمتی می‌رویم؟ به این موارد دقت کنید:
۱) بدون آن‌که نیاز خاصی باشد، معمولاً مکالماتمان را با لهجه معیار آغاز می‌کنیم. تا زمانی که مطمئن نشویم طرف مقابلمان هم مایل به سبزواری صحبت کردن است، از لهجه خودمان استفاده نمی‌کنیم.
۲) با فرزندانمان سبزواری صحبت نمی‌کنیم. بسیاری از نوجوانان، لهجه سبزواری را در فضای دوستانه خود یاد می‌گیرند. بسیاری هم هیچ‌وقت نمی‌توانند به این لهجه صحبت کنند، هر چند بر اثر کثرت سمع، گوششان با آن آشنا باشد.
۳) بسیاری از خانم‌ها ترجیح می‌دهند به لهجه معیار صحبت کنند و حس می‌کنند این مسئله شأنیت دارد. واقعیت این است که لهجه سبزواری اصلاً نشانه بی‌فرهنگی یا بی‌کلاسی نیست! لهجه سبزواری یعنی: خودمان هستیم! همه ما در اطرافمان زنان آزاده، با شخصیت و با شأنیتی را می‌شناسیم که سبزواری صحبت می‌کنند و به جای آن‌که از لهجه، کسب اعتبار کنند، با شخصیت خودشان، مانند خورشید، اعتبار می‌تابانند!
۴) نام‌های اصیل منطقه، رو به فراموشی است. به خصوص در فرایند تعریب، بسیاری از نام‌های زیبا و خوش‌تلفظ سرزمین ما، عوض شده‌اند و جز بومیان محلی، دیگر کسی از آن‌ها اطلاع کافی ندارد. در ششتمد خود ما، روستایی با نام زیبا و خوش‌تلفظ «چیرگ» را با تعریب «طزرق» می‌خوانند و نام‌های «گاچ» و «مچ» که با دارا بودن حروف اصیلِ فارسی، نمایشی از قدمت باستانی خود را در نامشان حمل می‌کنند، «گاج» و «مج» تلفظ می‌شوند! در مناطق دیگر هم همین است. «مغیسه» دارد به «مقیسه» تبدیل می‌شود و ممکن است آیندگان نفهمند این روستا به نام «مغ+سوس» به نام ساسان، مؤسس سبزوار (البته بر اساس بعضی نظریه‌ها) مزین است. بومی‌های هر منطقه بهتر از من از این نام‌های اصلی و تعریب شده خبر دارند.
البته نشانه‌های دیگری هم وجود دارد که مانند زنگ خطری، از خواب ناز بیدارمان کند! لهجه شهر ما (سبزواری، گویش یا زبان نیست) نمایشی از هویت فرهنگی ما است! حفظ آن هم ضروری است هم مفید. هم خودمان باید دست از این «باکلاس» بودن مسخره برداریم و راحت و صادقانه «خودمان» باشیم، هم مسئولان امر به راحتی می‌توانند تصمیم‌هایی بگیرند که باعث حفظ واژگان، عبارات، ضرب‌المثل‌ها، متل‌ها، اسامی مکان‌ها، اوسانه‌ها و … شود! با تصویب و درج نام‌های اصیل مکان‌ها، حمایت از کتاب‌ها، پژوهش‌ها و نویسنده‌هایی که رد این زمینه گام بر می‌دارند و …
بیایید سبزواری بمانیم که افتخار دارد نه شرم!

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بسته شده است.