کد خبر : 1515
دیدگاه‌ها برای شعبان طلا (اندر حکایت تودیع فرماندار) بسته هستند
تاریخ انتشار : دوشنبه 6 مرداد 1393 - 17:10
-

شعبان طلا (اندر حکایت تودیع فرماندار)

– تو فکری !؟ – به دوران طلایی سبزوار فکر می کنم، نگرانم با رفتن جناب مهندس وضعیت طلایی به برنز که چه عرض کنم به پلاستیک کهنه تبدیل بشه ! – چه دوران طلایی؟ مثلاً امنیتش طلایی بود؟! این همه قتل، سرقت… – ببین برادر! شاخص جهانی امنیت دو چیزه! ۱- نیامدن خون از

shabani– تو فکری !؟

– به دوران طلایی سبزوار فکر می کنم، نگرانم با رفتن جناب مهندس وضعیت طلایی به برنز که چه عرض کنم به پلاستیک کهنه تبدیل بشه !

– چه دوران طلایی؟ مثلاً امنیتش طلایی بود؟! این همه قتل، سرقت…

– ببین برادر! شاخص جهانی امنیت دو چیزه!
۱- نیامدن خون از دماغ کسی
۲- نترکیدن زهره آدم از ترس

درسته! اینجا طرف میزنه با اسلحه شکاری سینه بدبخت رو سوراخ سوراخ می کنه! یا با قمه دست و پای طرف رو قطع می کنه!
در هیچ کدام از این ها خون از دماغ کسی نیامده!

و اما شاخص دوم ترس!
توی یه صحنه وحشتناک وقتی یه نفر می ترسه دست و پاش می لرزه اما تو اون فیلمی که اون بنده خدا رو با تبر لت و پارش می کنن نگاه کن!
طرف هیچ جاش نمی لرزه، اگه می لرزید نمی تونست به اون خوبی فیلم بگیره! باز هم بگم !؟

– سرم درد گرفت شوخیت گرفته!؟

– شوخی چیه مرد حسابی! برو خدا رو شکر کن! تو نا امنی رو ندیدی!

اگه ببینی وقتی یک گروه ملخ گرسنه حمله می کنن به یه مزرعه! یا یک سوسک بزرگ آبکی از ساق پای یه دختر ترسو می زنه بالا! جیغی که اون بیچاره می کشه رو ندیدی! نا امنی به این ها می گن برادر من!
دردشو نچشیدی که بفهمی! تو اصلا یه مرفه بی دردی!
تقصیر این بنده خداست که از سال ۸۸ انواع جک و جونور ها هی اومدن فضا رو نا امن کنن هی نذاشت؛ هی اومدن هی نذاشت
تازه اواسط خدمت ایشون جمعی دلسوز پیشنهاد دادند برای اینکه ایشون چشم نخوره طی یک مراسم باشکوه یه نفر هر طور شده خیلی با ملاحظه بزنه دماغ خودشو خونی کنه!
اصلا می دونستی توی این سال ها تنها پرونده موجود در پزشک قانونی مربوط به جوانیست ۱۸ ساله! این جوان توی یکی از برنامه های نشاط اجتماعی شهر اونقدر خندیده که روده بر شده!
علت بسته نشدن پرونده هم اینه!
شهرداری می گه شهروند منه من دیه اش رو می دم! انجمن هنرمندان می گه الا و بلا من می دم خانواده ی قربانی هم پاشو کرده تو یه کفش که دیه نمی خوام فقط از مسئولین سراسر طلا خواسته این همه برنامه شاد نذارن اگه می ذارن این همه شاد نباشه!

– یاره سبزه بلا! طلا! نقره هر چی تو می گی ول کن غلط کردم از فکر میام بیرون…

منبع: وبلاگ کومش / محمد ابراهیم اکبری

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بسته شده است.