کد خبر : 3911
تاریخ انتشار : جمعه 30 آبان 1393 - 18:48
-

عاروق: مسأله این است

فرهاد ترابی – عصر سبزوار – یکی از سایت های محلی سبزوار اهدای نشان شوالیه از سوی سفیر فرانسه به محمود دولت آبادی را پاداش حرفهایی دانست که ایشان در ضدیت با جمهوری اسلامی زده بود. اگر این تقدم و تأخر صحیح باشد باید به هوش و ذکاوت فرانسوی ها آفرین گفت؛ چرا که خیلی

asrsabzevar01فرهاد ترابی – عصر سبزوار – یکی از سایت های محلی سبزوار اهدای نشان شوالیه از سوی سفیر فرانسه به محمود دولت آبادی را پاداش حرفهایی دانست که ایشان در ضدیت با جمهوری اسلامی زده بود.

اگر این تقدم و تأخر صحیح باشد باید به هوش و ذکاوت فرانسوی ها آفرین گفت؛ چرا که خیلی سریع واکنش نشان می دهند و سر وقت جوایز عوامل خود را اهدا می کنند.

اصلا چه معنی دارد که نویسنده ای به سفارت یک دولت اجنبی برود. وقتی می توان مثل آب خوردن از دیوار سفارت انگلستان بالا رفت و عکس یادگاری گرفت، چرا به ضیافت شام برویم و با سفیری خوش و بش کنیم.

تا دلواپسی هست ،دیپلماسی کیلویی چند؟؟

فرموده اند که دولت آبادی در آلمان و اسرائیل مست می کند و “عاروقش” را اینجا می زند!

از همین املای آروغ می توان میزان علاقه و تسلط نویسنده به هنر و ادبیات این کهن بوم و بر را دریافت! به هر حال این استاد مسلم ادبیات ایران و جهان پیرو نظریه ی «هدف، وسیله را توجیه می کند» می باشد و از نظر ایشان مهم پیامی است که عاروق منتقل می کند و شخصیتی است که تخریب می شود، بقیه اش همه اداهای روشنفکری است.

البته این مست کردن همان ترجمه ی زوال کلنل به زبان عبری است، که در این صورت تمام نویسندگان مسلمانی که کتاب های دینی نوشته اند هم مرتکب همان عمل قبیحه شده اند. چون مراکز اسلام شناسی اسرائیل برای مقاصد سیاسی خود در منطقه خیلی از کتاب های اسلامی را هر ساله ترجمه می کنند!

اینکه مطلبی را از سایتی بگیری و منبع را ذکر نکنی هم یکی دیگر از شاهکارهای دوستان سلام سربدار است.
البته با توجه به عقبه و سابقه ی رجانیوز می توان نگاه آنها را به مقوله ی روشنفکری هضم کرد، اما اینکه چطور یک سایت محلی با دستپاچگی مطلبی را بدون ویرایش غلط های املایی منتشر می کند و از طریق آن به یک همشهری اهل قلم می تازد جای درنگ و تأمل دارد.

گویا دوستان تمایل شدید دارند سبزوار را با دعواهای دسته جمعی و دی جی هایش بشناسند تا با نویسنده ای که آثارش به زبان های زنده ی دنیا ترجمه می شود و دنیای ادبیات در مقابلش سر تعظیم فرود می آورد.

اینکه دولت آبادی دعوت کشورهای اروپایی را رد می کند و و در ایران می ماند و علیرغم بی مهری ها می نویسد، از نظر دوستان “عاروق ” و درد دل های او، ضدیت با نظام به حساب می آید.

خداوند سایه ی مسؤلان و بزرگان این نظام را از سر مردم کم نکند، چرا که به قول خودمون اگر “داو” دست این دوستان بود، ماننند داعش هر کس می گفت «ببخشید عرضی داشتم » در اسرع وقت سرش از قفا بریده می شد!

به نظر شما حاصل چند سال جان کندن یک نویسنده اگر در کشوی میزهای وزارت ارشاد خاک بخورد و نسخه ی قاچاقش از چاپ خانه های افغانستان سر در بیاورد و در بازار شیراز و مشهد فروخته شود، آقای نویسنده باید مسأله را با وزیر راه و شهرسازی آن هم در خفا مطرح کند یا در یک جمع فرهنگی و اهل کتاب؟

برای خراب کردن یک حقیقت نیازی به این نیست که خوب به آن حمله کنیم، کافی است بد از آن دفاع کنیم!

یادداشت نویس محترم در چند جای یادداشت می نویسد که این نظام جمهوری اسلامی است که اجازه می دهد…

در حالی که جمهوری اسلامی بر مبنای شعار “استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی” به پیروزی رسیده و قطعأ این بزرگوار مستحضر هستند که آزادی در این شعار معطوف به چه چیز است.

کاش دوستان کلیدر را در غربت خوانده بودند!
وقتی شبگیر سبزوار را با صدای پای اسب مارال بر سنگ فرش های بیهق با تمام وجود بغض کنی، در می یابی که خالق این اثر شایسته ی بالاترین و ناب ترین احترام هاست.

به قول سپهری: «بد نگوییم به مهتاب، اگر تب داریم»

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 3 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۳
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ناشناس شنبه , ۱ آذر ۱۳۹۳ - ۱۵:۳۱

زیاد سخت نگیرید.باید با مهندس علی آبادی هماهنگی صورت بگیره تا یه دوره کلاس اکابر براشون برگزار کنه.

جاوید شنبه , ۱ آذر ۱۳۹۳ - ۱۹:۲۹

قابل توجه دوستانی که با همه چیز مخالفند به خصوص با وجود اندیشه باید بگوییم که اندکی صبر
بزرگانی چون دولت آبادی اهل حرکت اند و خوش می روند و دریادلی را برای ما هدیه می آورند و مخالفان اندیشه روز به روز مردابی تر شدن خود را به تماشا خواهند نشست .

شاهین جمعه , ۷ آذر ۱۳۹۳ - ۰:۰۴

واقعاآدم میمونه چه جوابی به این آدمای مغرض بده من شخصا فکرمیکنم یکی ازدلایلی که شهرما درجا میزنه وجود همین تفکرات نخ نما وپوسیده است

نظرات بسته شده است.