کد خبر : 8802
تاریخ انتشار : سه شنبه 16 تیر 1394 - 8:10
-

عقل در کلام علی (ع)

سبزواریان: ضیافت افطاری انجمن اسلامی معلمان سبزوار با سخنرانی دکتر سید ابوالفضل حسینی؛ عضو هیأت علمی دانشگاه حکیم سبزواری با موضوع خرد پایان یافت. به گزارش روابط عمومی انجمن اسلامی معلمان سبزوار؛ مشروح سخنرانی دکتر سید ابوالفضل حسینی بدین شرح است: به نام خداوند جان و خرد  //  کز این برتر اندیشه برنگذرد خداوند نام

سبزواریان: ضیافت افطاری انجمن اسلامی معلمان سبزوار با سخنرانی دکتر سید ابوالفضل حسینی؛ عضو هیأت علمی دانشگاه حکیم سبزواری با موضوع خرد پایان یافت.

به گزارش روابط عمومی انجمن اسلامی معلمان سبزوار؛ مشروح سخنرانی دکتر سید ابوالفضل حسینی بدین شرح است:

به نام خداوند جان و خرد  //  کز این برتر اندیشه برنگذرد
خداوند نام و خداوند رای  //  خداوند روزی ده رهنمای
خرد را و جان را همی سنجد او  //  در اندیشه سخته کی گنجد او؟

اساطیر؛ پُر از نماد و سمبل است و به تعبیر مرحوم دکتر علی شریعتی، اساطیر؛ تاریخ حقیقت است و تاریخی که می خوانیم؛ تاریخ واقعیت. و در حقیقت ها چه معارف بلندی هست که انسان، دلخواهش را در اساطیر توانسته بگوید.

حکیم و فیلسوف نامدار ایران که او را از نظر استعداد، هوش و ذکاوت جزو بزرگ ترین های بشریت می دانند؛ ابوعلی سیناست.

امام خمینی(ره) در مورد هوش و ذکاوت ابوعلی سینا می گوید: «درست است که ابوعلی سینا خطاهای فلسفی دارد ولی با این وجود از جهات هوش و ذکاوت مانند و دومی ندارد.»

بوعلی سینا که سرآمد فلاسفه هست در فلسفه استدلالی مشاء در مورد امام علی(ع) این طور می گوید: «و برای این بود که شریف ترین انسان و عزیزترین انبیا و خاتم رسولان(ص) چنین گفت با مرکز حکمت و فلک حقیقت و خزانه عقل؛ امیرالمؤمنین که: یا علی وقتی که می بینی مردم با انواع خوبی ها به سوی خدایشان می روند و به خدا نزدیک می شوند، تو به وسیله انواع عقل ها به خدایت نزدیک شو که به این واسطه، از آنان سبقت گیری.»

تفسیر ابوعلی سینا از این حدیث این است که: «این چنین خطاب را جز او چنین بزرگی راست نیامد(فرد دیگری لایق چنین سخنی نبود) که او در میان خلق چنان بود که معقول در میان محسوس، لاجرم چون با دیده بصیرت، عقل؛ مُدرک اسرار گشت، همه خلایق را دریافت.»

و برای این بود که گفت: اگر تمام پرده ها برداشته شوند؛ ذره ای به یقین من اضافه نخواهد شد! این ادعای علی است. همان که می گفت: قبل از این که مرا از دست بدهید؛ هر چه می خواهید بپرسید که من؛ راه های آسمانی را از راه های زمین بهتر می دانم. البته ما می دانیم که آسمان؛ نماد است و منظور از راه های آسمانی؛ آن چیزی است که انسان را ارتقا می بخشد و بالا می برد.

بوعلی سینا ادامه می دهد: «هیچ دولت(مکنت و ثروت)، آدمی را زیاده تر از ادراک معقول نیست. بالاترین ثروت؛ ادراک معقول است. بهشتی که به حقیقت آراسته باشد به انواع زنجبیل و سلسبیل، ادراک معقول است و دوزخ با عقاب و اِشغال جسمانی است که مردم در بند هوی افتند و در جحیم خیال بمانند.»

امام علی(ع) بیش از هر مطلبی بر عقل و استدلال و تفکر و علم تأکید کرده است که در این جا به ذکر نمونه هایی از آن می پردازیم:

امام علی(ع) در پذیرش حکومت هم بر اساس استدلال عقلی عمل کرد، یعنی نه نسبتش را با پیامبر بیان کرد، نه نسبتش را با حضرت زهرا(س) بیان کرد، نه این که از قریش هست را مبنای استدلال خود قرار داد و نه حتی غدیر را واسطه تحلیل پذیرش حکومت بهانه قرار داد، فقط گفت اگر شما مردم نبودید.

امام علی(ع) در برابر سه خلیفه پیشین، تننها کسی است که در اجتماع و در حرکت جمعی مردم و بر اساس دموکراسی انتخاب می شود و اتفاقاً سه روز هم جواب نمی دهد، اما خلفای دیگر در سقیفه، با رانت و لابی گری به خلافت رسیدند و البته علی در مشاورت با آن ها هرگز کوتاهی نکرد!

علی؛ روش به حکومت رسیدنش، استثنایی است و این برای ما افتخار است و ما باید از او یاد بگیریم.

در بحث عقل، جناب مولوی در دفتر چهارم مثنوی از قول پیامبر(ص) می گوید:

در حدیث آمد که یزدان مجید  //  خَلق عالَم را سه گونه آفرید
یک گروه را جمله عقل و علم و جود  //  آن؛ فرشته است او نداند جز سجود
نیست اندر عنصرش حرص و هوی  //  نور مطلق، زنده از عشق خدا
یک گروه دیگر از دانش تهی  //  همچو حیوان از علف در فربهی
او نبیند جز که اصطبل و علف  //  از شقاوت غافل است و از شرف
این سوم هست آدمیزاد و بشر  //  نیم او زفرشته و نیمیش خر
نیم خر خود مایل سفلی بود  //  نیم دیگر مایل علوی بود
آن دو قوم آسوده از جنگ و هراس  //  وین بشر با دو مخالف در عذاب
وین بشر هم زمتحان قسمت شدند  //  آدمی شکل اند و سه امت شدند

بنابراین آدمیزاده است که برایش عقل و شهوت هست. شهوت در اصطلاح علمای اخلاق به معنی اشتهاست. غذایی که ما می خوریم نیز جزو شهوت به حساب می آید. در واقع هر چیزی که برای ما کشش و جاذبه داشته باشد؛ شهوت محسوب می شود.

اما اندیشه و عقل چیست؟
عقل در عربی به معنی نهی، ممنوعیت، جلوگیری و بند است. عقل؛ نگه دارنده و ترمز کننده است. عقل؛ مفاهیم مختلفی دارد ولی آن چه که ما بر مبنای فلسفه ارسطویی می فهمیم، عقل؛ به معنی دریافت کلیات است و قدرت استنباط کلیات از موارد جزیی یک دریافت عقلانی است به همین دلیل است که عقلا باید قانون را وضع کنند.

وقتی آدم به کلیات رسید، دیگر لغزش نمی کند یا از دانش و علم دیگران در ذهن خود اندوخته می کند و از آن استفاده می کند که این از نشانه های عقل است.

افلاطون معتقد است که فیلسوف و عاقل می تواند به خود حقیقت دسترسی داشته باشد.

لب به معنی مغز است و اولوالالباب یعنی صاحبان خرد؛ کسانی که از عقل برخوردارند.

امتیاز انسان نسبت به بقیه حیوانات و فرشتگان، همین برخورداری او از عقل است. اگر عقل او بر قوه شهوانی اش غلبه کند از ملائک هم برتر می شود و اگر غضب و شهوتش بر عقلش غلبه کرد؛ از حیوان نیز پست تر می شود.

امام علی(ع) می فرماید: «اصل انسان؛ مغز اوست.»

بنابراین عقل آن قدر جایگاه رفیعی دارد که ما در فرهنگ دینی می گوییم: «کل ما حکم به العقل حکم به الشرع». یعنی هرچه عقل آن را پسندید و درست دانست حتماً شرعی است و شرع بر آن حکم می کند. فقهای شیعه لااقل یکی از منابع اصلی استنباط احکام فقهی را عقل می دانند.

در بین فقهای اخیر مرحوم احمد قابل، شریعت عقلانی را مطرح کرد و در حقیقت در فقه شیعه یک انقلاب به وجود آورد. احمد قابل برخلاف بقیه فقهای شیعه و سنی که معتقدند فقیه و مجتهد تمام تلاش خود را به خرج می دهد تا به نص صریح قرآن و روایات برسد و اگر به آن جا رسید در برابر نص، اجتهاد درست نیست، می گوید: «اصل بر عقل است و اگر عقل در جایی درماند باید به نقل مراجعه کنیم.»

در قرآن این قدر قضیه عقل مهم است که خداوند در آیه ۱۰۰ سوره یونس می فرماید: «و یجعل الرجس علی الذین لا یعقلون» یعنی کسانی که عقل خود را به کار نمی اندازند و از عقلانیت برخوردار نیستند؛ نجس و پلید هستند.

میزان بهره مندی انسان ها از دیانت بستگی مستقیم به میزان برخورداری آن ها از عقلانیت دارد. علم؛ یکی از لشکریان عقل است. به وسیله عقل است که خداوند پرستیده می شود و به وسیله عقل است که انسان به بهشت راه می یابد.

پایه اخلاق در فلسفه اخلاق از یونان قدیم گرفته تا علمای اسلامی، بحث عقلانیت است. یعنی مبنای تدریس علم اخلاق بر اساس عقل است.

البته در دوران مدرن؛ عقل هایی چون عقل خود بنیاد، عقل ابزاری و عقل معاش نیز مطرح شده است که این ها همه در دل عقلی که امام علی(ع) برای ما به شکل های مختلف تبیین کرده است، می گنجد. این گونه نیست که ما با عقل ابزاری یا عقل معاش و یا عقل حسابگر مخالف باشیم برخی صاحب نظران معتقدند که این ها در راستای اهداف اساسی عقل نظری باید باشند.

امام علی(ع) می فرماید: «آفت عقل؛ هوای نفس است. با عقل؛ کنه حکمت به دست می آید. علم و تجربه می تواند عقل را بارور کند. دین و ادب از نتایج عقل هستند. بهترین دلیل بر زیادتی عقل حُسن تدبیر است. خداوند با چیزی برتر از عقل عبادت نشده است و ارزش عبادت انسان ها بستگی به میزان دقیق برخورداری آن ها از عقل دارد. عاقل کسی است که از شهوت ها دوری کرده و دنیا را به آخرت بفروشد. عاقل کسی است که در میان دو شر، بهتر را بشناسد. عقل تو را به سودمندترین روش ها امر می کند. آفت عقل؛ عُجب و خودپسندی است. خشم و غضب؛ عقل ها را تباه می کند. علم عنولن عقل است. عقل؛ سلاح تمام امور است. حلم؛ تمام عقل است. مرز بین اسلام و جاهلیت کلمه حلم است.»

حلم؛ یعنی خویشتن داری و مترادف با کلمه تقوی است که خود از نتایج عقل است. عقل؛ به مثابه جامه تازه ای است که می توانید هر روز آن را نو کنید و هرگز کهنه نمی شود. عقل؛ پایان پذیر نیست.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 1 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۱
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ناشناس سه شنبه , ۱۶ تیر ۱۳۹۴ - ۸:۵۵

خب ایشون در موضوع نهج البلاغه هم صاحب نظر شدند!

نظرات بسته شده است.