مذاکرات و توافق با ۱+۵
سبزواریان – دکتر سید ابوالفضل حسینی: ۱ – دیدگاهها نسبت به مذاکرات دیپلماتیک بین ایران و پنج کشور دارای حق وتو در شورای امنیت (۵) و آلمان (۱)، در کشور ما و نیز آمریکا از جهاتی قابلمقایسهاند. در ایران حسن روحانی با اعلام مواضع راجع به حل مسئلهی هستهای روی کار آمد و رییسجمهور شد. مردم
سبزواریان – دکتر سید ابوالفضل حسینی:
۱ – دیدگاهها نسبت به مذاکرات دیپلماتیک بین ایران و پنج کشور دارای حق وتو در شورای امنیت (۵) و آلمان (۱)، در کشور ما و نیز آمریکا از جهاتی قابلمقایسهاند.
در ایران حسن روحانی با اعلام مواضع راجع به حل مسئلهی هستهای روی کار آمد و رییسجمهور شد. مردم از سیاستهای زمان احمدینژاد که در موضوع هستهای با مدیریت جلیلی (و یا درستتر بگوییم با سخنگویی جلیلی) اداره میشد، روی برگرداندند. در دولت روحانی چه بایست صورت میگرفت؟ این رویگردانی از روند دیپلماسی خارجی، برای بسیاری از حاکمان بهمثابه میزانالحرارهای عمل کرد که با وضعیت جدید تا حدّی کنار بیایند. این روش البته برای کارکشتگان سیاسی و برای حفظ قدرت کاری موجه مینماید!
۲ – رهبری نظام در مواقع متعددی نظرات خویش را در خصوص مسائل هستهای بیان کردهاند. برداشتها از سخنان ایشان در این موضوع، تقریباً خیلی متفاوت نبوده است. ایشان با مذاکره موافقت کردهاند، در غیر این صورت غربیان هم چندان بیکار نبودهاند که تا این حد روی آن وقت بگذارند. برای غربیان، نظر این مجلس دربارهی مذاکره، محلی از اعراب ندارد! آنان میگویند در ایران آنکه حرف آخر را میزند، آیتالله خامنهای است. ایشان هم همیشه تأکید کردهاند که آمریکا قابلاعتماد نیست.
حتی در یکی از آخرین بیاناتشان بر استکبارستیزی (که آمریکا را مصداق استکبار دانستند) تأکید داشتند، بهگونهای که دانشجویان را به آمادگی برای مبارزه با آن فرا خواندند. البته در عالم سیاست بینالمللی اعتماد، چندان جایگاهی ندارد. مگر طرفهای مذاکره به ایران اعتماد دارند؟ آنها سخن از “راستی آزمایی” به میان میآورند. باید چشمها را باز کرد. قواعد و حقوق بینالمللی را شناخت و افراد عاقل و باتجربه را به کار گماشت.
نتیجهی مذاکرات ابوموسی اشعری و عمرو ابن عاص را در صفین که از یاد نبردهایم. اگر ابوموسی به نبرد دیپلماتیک با عمرو ابن عاص برود، ممکن است باز هم نتیجه همان باشد که شد! عرصهی سیاست بینالمللی جایی نیست که به خاطر ریشسفیدی و شیخوخیت و تقوا و… به کسی آوانس بدهند! آنجا مسابقه برای منافع ملی است.
۳ – اگر از اینطرف آمریکا همچنان مظهر و نماد استکبار نامیده میشود، در آنسو هم سناتورها و نمایندگان جمهوریخواه آمریکا نیز گرچه دیگر اصطلاح بوش، یعنی “محور شرارت” را برای ایران بکار نبرند، ولی حتی مشکلات فراوانی بر سر راه رییسجمهوریشان، اوباما ایجاد کردهاند. اکنون صدای مخالفت جمهوریخواهان آمریکا از دلواپسان پایداری حفظ قدرت خودشان! در ایران بیشتر است.
آنان اوباما را تهدید به عدم تصویب توافق و نتایج مذاکرات در مجالس آمریکا میکنند. به یاد داریم که در مجلس ایران نیز حرکتهایی در همین زمینه انجام گرفت؛ که نمونهی بارز آ ن طرح دوفوریتی (که با تقلب یکی از نمایندگان سه فوریتی شد) حتی میخواست اصل مذاکرات را متوقف کند. منطق در هردو طرف یکی است: قدرت، به دست آوردن و یا از دست ندادن آن، مسئله این است!
۴ – اوباما دارد سبکی دیگر از ریاست جمهوری آمریکا را در جهان مطرح میکند و ظاهراً موفقتر از شیوههای جنگ افروزانه جواب میدهد. او اکنون با رهبران کمونیست کوبا و ویتنام هم مشکلات فیمابین را دارد حل میکند. البته که مایل است تا با ایران نیز مشکلات را حل کند. رقابت در بین احزاب دموکرات و جمهوریخواه آمریکا جدی است. به نظر میرسد که در ایران برخی مسئولان هنوز این شرایط را خوب درک نمیکنند.
کشور ما یکبار در زمان خاتمی – کلینتون فرصت حل دیپلماتیک مشکلات بین ایران – آمریکا را از دست داد. ماههای پیش رو اگر خوب مورد بهرهبرداری قرار نگیرند، موش دوانی صهیونیستهای اسراییل و مخالفتهای جمهوریخواهان آمریکا و همدستی ناخواستهی کج اندیشان داخلی، در ایران، دستاوردهای دیپلماسی عاقلانهی موجود را به باد خواهند داد. (کاریکاتور روزنامه هاآرتص اسراییل را که نهایتِ انتقاد به مذاکرات را منعکس میکند و تحقیرِ تحریکآمیز آمریکائیان است، ببینید)
۵ – در ایران اصلاحطلبان مواضع مشخصی در این مورد داشتهاند. گرچه در فضای عمومی کشور، نقد سیاستهای هستهای تقریباً ممنوع بوده است، بااینحال در جبههی اصلاحات آدمهای متفکر و کاردان زیادتر از اصولگرایان اند و در درون خودشان سیاستهای معقولی را تبیین میکنند. سود و زیان ملی، اولویتبندی در برنامههای توسعهای و…در نظر اصلاحطلبان جایگاهی در تحلیلهایشان دارد. بینش، واقعبینی و آیندهنگری و تجربهی آنان باعث شده است که بهاندازهی چند دهه از اصولگرایانِ خوب هم جلوتر بیندیشند. بالعکس در جبههی اصولگرایان قرار نبود که از سلیقههای متعدد، فکرهای نو (در زمینهی سیاست هستهای) برخیزد، این بود همه یک سخن را تکرار میکردند.
در میان خود برای حفظ وحدتشان سیاستهای عوامزده را نقد نکردند تا اینکه پسازآن که بخشی از قدرت در قوهی مجریه را که از دست دادند، از دل اصولگرایان، بخشی تندرو بیرون آمد که وارث شعارهای توخالی (خطاب به ملت) و خارج از نزاکت (خطاب به مجامع بینالمللی) احمدینژاد در زمینهی انرژی هستهای بود. اینها که همان جبههی پایداری و دلواپسان بودند تا این روزهای اخیر بر همان دندهی لج بودند (عکس برخورد آنان را در مجلس با ظریف ببینید).
بهانهشان این بود که رهبری نظام، آمریکا را غیرقابلاعتماد دانستهاند؛ اما بالاخره اینان هم در این روزهای منتهی به پایان مذاکرات در “وین” از تیم مذاکرهکننده حمایت کردند. دستشان درد نکند. آنها هم از همین کشورند. اگر آنها هم منافع ملی را در عرصهی بینالمللی بر منافع جبههایشان ترجیح دهند، رفتارشان باید مورد تحسین قرار گیرد. اکنون با وحدت نظر ملی و حمایتِ تمامی جریانات داخل کشور از وزیر امور خارجه – جناب آقای ظریف – و تیم مذاکرهکننده، وضع ما از آمریکا – از این نظر – بهتر است.
۶ – یکی از بهترین دستاوردهای تفاهمنامه “لوزان” سویس و توافق “وین” لغو تمامی قطعنامههای مصوب شورای امنیت سازمان ملل متحد در زمینهی محدودیتهای مرتبط با انرژی اتمی کشورمان است. قطعنامههایی که حتی روسیه و چین که تاکنون باجها گرفته و از کشور ما سودها بردهاند، در تصویب آنها از حق وتوی خویش به نفع ایران استفاده نکردند!
۷ – تحریمها، نکتهی مهم دیگری در مذاکرات بوده است. اصولاً ایران بیش از بقیهی موارد به خاطر لغو تحریمها تن به مذاکره داده است. چرا که سیستم تجارت خارجی ما تقریباً قفل شده بود و ثروت ملی ما از طریق بابک زنجانیها به ثمن بخس به فروش گذاشته میشد. پول مردم بهجای آنکه از طریق بانکهای رسمی به دستشان برسد، اندکی از آن از طریق شرکتهای ساختگی که البته در بخشی از حاکمیت ریشه داشت واصل میشد.
حتی چین هم تا میتوانست در ازای نفت، بهجای دلار، جنس بنجل به ما غالب میکرد. از یاد نبردهاید که کشوری مثل هند در ازای دلار حاصل از فروش نفت، برنج به ما میداد و “تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل”.
در چنین فضایی است که فساد در بخشهایی از حاکمیت که اتفاقاً نورچشمی و قابلاعتماد! هستند، زمینهی ظهور و گسترش مییابد و چنین هم شد. در چنین شرایطی است که اختلاسهای کلان صورت میگیرد و چنین هم شد. در شرایط نابرابر اقتصادی و ویژه خواری است که فعالیت تولیدی بهصرفه نخواهد بود و سرمایههای ملی بهسوی قاچاق با شرایط خاص رانتی سوق داده میشود و چنین هم شد.
۸ – اخیراً یکی از ُخطبای کشور گفتند که اصطلاح ” کاسبکاران تحریم ” را بکار نبرید. کاری به انگیزهی خطیب مذکور ندارم اما واقعیت این است که دیپلماسی دولت احمدینژاد در هماهنگی با همین کاسبکاران تحریم بود. توافق با ۱+۵ چون برای لغو تحریمهاست، بیشترین سنگاندازیها از سوی همین کاسبکاران صورت میگرفت. یکی از تأکیدات مهم رهبری نظام که جزء اصول توافق است، لغو تمامی تحریمهاست. این نکته، پشتوانهی خوبی برای تیم مذاکرهکننده بود.
۹ – اگر سخن از نتایج برد- برد است، برای همه طرفهاست. اکنون در آمریکا شرکتهای هواپیمایی برای فروش هواپیما و قطعاتی که تا دیروز براثر تحریمها فروششان به ایران ممنوع بود، آمادهشدهاند و همچنین بقیهی صنایع … کشورهای توسعهیافته، ایران را بهعنوان بازار خود میبینند و میخواهند، چرا ما نتوانیم آن کشورها را به چشم بازار تولیدات خود ببینیم؟ چرا نتوانیم از همهی توانمندیهایمان برای کسب درآمد برای مردممان استفاده کنیم؟ اگر نگاه تنگ، کنار گذاشته شود و امنیت توریستها فراهم شود، ایران هم میتواند معادل نفت از توریستهای همان کشورها درآمد داشته باشد.
از اینسو هم ایران دیگر مشتریان نفتش را نه در اقیانوسها و از میان دلالان که در روابط تجاری رسمی با کشورهای جهان تعیین میکند. دیگر نباید شاهد رفتن پول نفت به حساب شخصی برخی نورچشمیها باشیم.
۱۰ – از نکات مهم در تحریمها که در این اواخر بیشتر مورد تأکید مقامات ایران قرار گرفت، تحریم تسلیحاتی ایران بود. از آنسو تلاش برای استثناء کردن این تحریمها، به بهانهی قدرت گرفتن ایران در منطقه، تهدید اسراییل و مخالفتهای رقبای منطقهای ایران تا حدّی جدی شد که احتمالاً بیشترین صرفِ وقت در روزها و ساعات پایانی مذاکرات را به خود اختصاص داده است، بهگونهای که اگر این موضوع نبود، شاید زودتر و در جلسات قبل به توافق میرسیدند و کار تا این حد به درازا نمیکشید.
۱۲ – یکی از آخرین موضوعات که محل اختلافنظر جدی بین ایران و طرفهای مذاکره بود، نظارت بر محیطهای نظامی ایران به بهانهی ممانعت از گسترش فعالیتهای اتمی در آنجاهاست که این هم بر اساس مقررات آژانس بینالمللی انرژی اتمی قابلحل مینمود.
۱۳ – وزیران خارجه ایران و آمریکا صبر و استقامتی بینظیر از یکدیگر در این مذاکرات از خود نشان دادند. امید است که مردم و نظام قدر فداکاری نمایندگان خود را بدانند. شواهد حاکی از این هم هست تا آنجا که پلیس توصیه کرده است که ابراز احساسات در چارچوب قانون و موازین اسلامی باشد!
۱۴ – پس از توافق، نکات مهمی برای گفتوگو وجود دارند که در شرایط آرامش میتوان به آنها پرداخت. ایران میتواند پسازاین نقش بسیار فعالتری در جهان داشته باشد. سیاستهای منطقهای د۰ولت قبلی، باعث وارد شدن هزینههای زیادی بر مردم وارد شده است. اکنون با دیپلماسی قوی از آن هزینهها باید پرهیز شود.
برچسب ها :استکبارستیزی ، اوباما ، توافق ، حسن روحانی ، دکتر سید ابوالفضل حسینی ، دلواپسان ، کاریکاتور ، گروه 1+5 ، لوزان ، محمدجواد ظریف ، مذاکرات
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰