مسافرانی از هیرمند و هامون!
مدتهاست در حاشیۀ بلوار هشتبهشت، واقع در اتوبان شرق سبزوار، شاهد انبوهی از چادرنشینان هستیم با وضعیتی بسیار اسفبار. خاک، فرش زیر پایشان است و چادرهای نیمدار دستدوز منزل و مأوایشان. پریموسهای قدیمی چاره برای فرار از سرمای استخوان سوز این روزها؛ سرمایۀ زندگیشان چیزی نیست جز حجم زیادی از ضایعات تلنبار شده روی هم.
مدتهاست در حاشیۀ بلوار هشتبهشت، واقع در اتوبان شرق سبزوار، شاهد انبوهی از چادرنشینان هستیم با وضعیتی بسیار اسفبار. خاک، فرش زیر پایشان است و چادرهای نیمدار دستدوز منزل و مأوایشان. پریموسهای قدیمی چاره برای فرار از سرمای استخوان سوز این روزها؛ سرمایۀ زندگیشان چیزی نیست جز حجم زیادی از ضایعات تلنبار شده روی هم. عدم دسترسی به آب و بیگانگی با بهداشت، بستری مناسب برای پیدایش و رشد انواع بیماریهای عفونی و واگیردار چون زنگ خطری است برای دوری از آنها.
اینجا خانواده نمود دیگری پیدا میکند، مادرانی که با تکدیگری در کوچهپسکوچههای شهر روزگار میگذرانند و پدرانی که با خریدوفروش بعضی از حیوانات امرارمعاش میکنند، بهیقین دستپروردههایی خواهند داشت به نام کودکان کار. آموختههای این کودکان صرفاً شگردهای خاصی است برای سیر کردن شکم خود به هر بهایی!!! و تضمین زندهبودنشان مشاغل سیاه و کاذبی ست چون: دستفروشی، واکس خریدوفروش مواد مخدر، سرقت و…
این دسته از افراد زابل را خاستگاه جغرافیایی خود عنوان میکنند! آنها ادعا میکنند روزگاری ساکن هیرمند و اطراف هامون بودهاند و بعد از خشک شدن ایندو، مجبور به کوچ و مهاجرت شدهاند. نحوه پوشش و گفتارشان تنها شاهد این مدعاست و از آن روزگار یادگار دیگری برایشان نمانده! و ادّعا میکنند که روزگاری در دیار خود خانه و کاشانهای داشتهاند و آبرومندانه زندگی میکردهاند، کنکاش صحتوسقم ادعایشان و علت مهاجرتشان، گرهی از کار باز نخواهد کرد. آنچه مهم است این است که از آمدن به شهر پشیمان نیستند و برای بازگشت به موطن اصلی خود هیچگونه رضایتی از خودشان نمیدهند.
اطلاق صفاتی چون «بمب ساعتی» و «آپاندیس شهری» به این افراد از سوی برخی صاحبنظران جای بسی تأمل دارد؛ زیرا هرچند امروز به خاطر سیاست «ورودممنوعِ» مسئولین شهری، پشت دروازههای شهر در انتظار ادغام شدن در متن زندگی شهری به سر میبرند. هرچند در زاغههایی که غیرقانونی به تصرف خود درآوردهاند، بیتوته میکنند ولی درنهایت که به رسمیت شناخته شوند و بدون هیچگونه آموزشی ـ حتی آموزشهای ابتدایی و اولیه شهرنشینی ـ شهروندی خواهند بود در کنار بقیه. هرچند این افراد ذاتاً مجرم و خطاکار نیستند (چرا که همیشه فقر مساوی جنایت و انحراف نیست) ولی چون با انواع فقرها رشد کردهاند و قد کشیدهاند ظرفیت بالایی برای ارتکاب انواع آسیبهای روانی و اجتماعی را دارند.
این معضل نیازمند اقدام فوری و جامع مسئولین شهری است و بهراستیکه فردا دیر است. دست روی دست گذاشتن و چشمپوشی از وضعیت نابسامان فعلی این افراد راه گریز این مسئله نیست و جامعه شهری نیازمند سیاستگذاری و تمهید گروهی مدیران و برنامه ریزان شهری برای ساماندهی این بحران است.
برچسب ها :حشیه نشینی ، سبزوار ، سیاه چادرها ، شهین شادی
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰