کد خبر : 17977
دیدگاه‌ها برای معرفی کتاب «شهر … آورد» (مجموعه داستان نویسنده های سبزواری) در روزنامه ایران بسته هستند
تاریخ انتشار : یکشنبه 9 دی 1397 - 8:48
-

معرفی کتاب «شهر … آورد» (مجموعه داستان نویسنده های سبزواری) در روزنامه ایران

روزنامه ایران در ستون معرفی کتاب خود در شماره یکشنبه ۹ دی‌ماه، کتاب «شهر … آورد» را معرفی کرد. در این مطلب نوشته شده: شهر… آورد آثار اهالی فرهنگ و ادب شهرستان‌ها حاصل تلاش علاقه‌مندان حوزه ادبیات در نواحی دور از پایتخت است که معمولاً در شرایط سخت به کسب تجربه و ممارست در راستای

روزنامه ایران در ستون معرفی کتاب خود در شماره یکشنبه ۹ دی‌ماه، کتاب «شهر … آورد» را معرفی کرد. در این مطلب نوشته شده:
شهر… آورد
آثار اهالی فرهنگ و ادب شهرستان‌ها حاصل تلاش علاقه‌مندان حوزه ادبیات در نواحی دور از پایتخت است که معمولاً در شرایط سخت به کسب تجربه و ممارست در راستای روشن نگه‌داشتن چراغ محافل ادبی خود مشغول‌اند. مجموعه داستان «شهر… آورد» از جمله همین آثار و محصول چهار سال فعالیت داستان‌نویسان جوان اهل شهرستان سبزوار است که شامل هجده داستان کوتاه از هشت نویسنده این خطّه است. حسن کی‌قبادی، اعظم اسراری، صفورا تقوی مقدم، محمد فارسی‌نژاد، علی رمضانی، علی ششتمدی، حمید ابارشی و زهرا ممتحنی نویسندگان این مجموعه هستند که داستان‌هایی نظیر تکثیر پر دردسر؛ انکار درد؛ رختخواب؛ آقای حمیدی آرام و قرار نداشت؛ بازم نتونستم؛ وقتی قلبت می‌تپد؛ شب، هتل، گرگ و پایان تجسم را در این مجموعه به رشته تحریر درآورده‌اند. مضامین داستان‌ها گوناگون است و اگر بخواهیم یک عبارت کلی را به‌عنوان ویژگی مشترک آنها به‌کار ببریم، تغییر سبک زندگی و روابط انسان‌ها در عصر حاضر از اشتراکات قصه‌های مورد اشاره است. بدیهی است که کاربرد برخی واژه‌های بومی و منطقه‌ای در چند داستان مجموعه نیز از شاخص‌های این مجموعه به شمار می‌رود که برای خواننده اهل خراسان آشناست و احتمالاً برای سایر خوانندگان نیز خالی از لطف نیست. در بخشی از داستان وقتی قلبت می‌تپد نوشته علی ششتمدی می‌خوانیم: «… تکه‌های سنگ را که دست مندلی می‌دادم سعی می‌کردم نگاهم سمت کرِز نیفتد. جایی که تو و معصومه و زن‌های دیگر آمده بودید در آفتاب بعدازظهر پاییزی ظرف‌ها را به آب بزنید؛ اما چه‌کار می‌شود کرد وقتی تمام وجودت تو را به نگاه کردن فرا می‌خواند! نگاهم را به سنگ‌ها قفل کرده بودم، مبادا که وسوسه دیدن تو آن را از من بدزدد، ببرد میان زن‌های دور و بر کرِز…»مجموعه داستان «شهر… آورد» به همت حسن کی‌قبادی از میان آثار اعضای حلقه داستانی کویر تحت حمایت مؤسسه شهرستان ادب جمع‌آوری شده و توسط انتشارات امید مهر منتشر شده است.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بسته شده است.