موسسه ثامنالحجج، بحران مجوز را چگونه مدیریت خواهد کرد؟
سبزواریان – علی نورآبادی: «میزان» که نامیزان شد، مردم خراسان ازجمله سبزواریها برای چندمین بار به علت اعتماد به مؤسسات مالی و اعتباری بیاعتبار نقرهداغ شدند. هنوز زخم «میزان» التیام نیافته، انگار قرار است ضربه سنگین دیگری از موسسه ثامنالحجج بخوریم. این روزها اخبار ضدونقیضی از این موسسه به گوش میرسد. مسئولان موسسه هم سیاست سکوت
سبزواریان – علی نورآبادی: «میزان» که نامیزان شد، مردم خراسان ازجمله سبزواریها برای چندمین بار به علت اعتماد به مؤسسات مالی و اعتباری بیاعتبار نقرهداغ شدند.
هنوز زخم «میزان» التیام نیافته، انگار قرار است ضربه سنگین دیگری از موسسه ثامنالحجج بخوریم. این روزها اخبار ضدونقیضی از این موسسه به گوش میرسد. مسئولان موسسه هم سیاست سکوت مطلق را در پیش گرفتهاند که این سکوت به ابهامات و شایعات بیشتر دامن میزند. آخرین اظهارنظر رسمی را درباره موسسه ثامن از مسئولان بانک مرکزی داشتیم که اعلام کردند در حال بررسی و حسابرسی این موسسه هستند و نتایج آن را اعلام خواهند کرد.
رییسکل بانک مرکزی همچنین در تازهترین سخنانش ابراز امیدواری کرده است که این موسسه بتواند به فعالیتش ادامه دهد: «موسسه ثامنالحجج که قبلاً مجوزی از بانک مرکزی نداشته است، اما اکنون با هماهنگی که بین چند دستگاه از جمله بانک مرکزی در حال انجام است، بهتدریج مسائل مربوط به این موسسه حلوفصل میشود. تمام تلاش دستگاههای مرتبط بر این است که حتیالامکان بتوان پول سپردهگذاران را به آنها برگرداند که اگر در این مسیر همراهی کاملی وجود داشته باشد، ممکن است موسسه بتواند به حیات خود ادامه دهد».
بههرحال «غیرقانونی بودن» جدیترین بحران دوران حیات موسسه ثامن تاکنون به حساب میآید. همه مؤسسات و شرکتهای مالی و اقتصادی (حتی بزرگترین مؤسسات بینالمللی) به علل مختلف در دورههایی با بحران مواجهه میشوند اما مؤسساتی موفقاند که بتوانند با درایت و کفایت این بحرانها را پشت سر بگذارند. هنر و توانایی مدیران موفق در درست مدیریت کردن این بحرانها مشخص میشود وگرنه در شرایط عادی که مشکلی نیست. اگر موسسه ثامن نیز بتواند این بحران را با تدبیر و مدیریت صحیح پشت سر بگذارد قطعاً دوباره میتواند بهعنوان بانک یا موسسهای قوی و قدرتمند در سطح ملی قد علم کند. این به هنر مسئولان موسسه و حتی مسئولان و مدیریت شهری سبزوار بستگی دارد. باید منتظر بود و دید.
اما از زاویه دیگر هم میتوان به این مسئله نگاه کرد؛ چرا ما از این اتفاقها درس و عبرت نمیگیریم و دوباره چهار روز بعد که موسسه دیگری سر کوچه و خیابانمان یکشبه سبز میشود و یک درصد سوده بیشتری میدهد فوراً مشتریاش میشویم و پولهایمان را در آنجا میگذاریم؛ یعنی همه اینها فقط برای یکی دو درصد سود بیشتر است؛ تازه اگر همان را هم درست بدهند. چرا مسئولان و مدیریت شهری فکری برای پولهای مردم نمیکنند؟ مسئولان بارها و بارها گفتهاند و میگویند: سبزوار نقدینگی و سرمایه زیادی دارد؛ و یا نقدینگی سبزوار جزو چند شهر اول کشور است و یا پولی که در سبزوار هست از بسیاری از استانها بیشتر است.
هرچند شاید کسی آمار دقیقی از حجم نقدینگیها و سرمایههای موجود در سبزوار نداشته باشد و کسی هم تا حالا آمار دقیقی در این زمینه نداده است اما از تعداد زیاد بانکها و مؤسسات مالی و اعتباری که مانند قارچ سر هر کوچه و خیابانی سبز شدهاند میشود حدس زد که این وضع و این صحبتها تا حدودی درست است؛ اما روی دیگر سکه آن است که فایده اینهمه بانک و موسسه مالی و اعتباری برای منطقه سبزوار چه بوده است؟ آیا وجود اینهمه سرمایه موجب پیشرفت شهرستان شده است؟ آیا وجود اینهمه موجب رونق سرمایهگذاری در سبزوار شده است؟ آیا وجود اینهمه سرمایه موجب رونق کار و تولید در منطقه شده است؟ سؤالها را میتوان اینطور هم پرسید: چرا با وجود اینهمه سرمایه و نقدینگی، منطقه سبزوار هنوز از بسیاری از مناطق مشابه عقبماندهتر است؟ چرا با وجود اینهمه سرمایه، تقریباً هیچ سرمایهگذاری عمدهای در شهرستان نداریم؟ چرا با وجود اینهمه سرمایه، میزان بیکاری سبزوار از میانگین استانی و کشوری بالاتر است؟ چرا با وجود اینهمه سرمایه، جوانان سبزوار مجبورند برای کار به شهرهای دیگر مهاجرت کنند و غربت و آوارگی را به جان بخرند؟ چرا با وجود اینهمه سرمایه، سبزوار اینهمه حاشیهنشین دارد و با داشتن ۱۸۵ هکتار بافت فرسوده بعد از مشهد رتبه دوم را دارد؟ چرا با وجود اینهمه سرمایه، متأسفانه بنیه اقتصادی مردم شهرستان اینقدر ضعیف است؟
مردم سبزوار مارگزیدهاند؛ انبوه بانکها و مؤسسات مالی و اعتباری تاکنون نهتنها سهم زیادی در رونق و پیشرفت منطقه نداشتهاند بلکه با ورشکستی این مؤسسات غیرقانونی، مردم هر از چند گاه نقرهداغ شدهاند. بههرحال اینها سؤالات اساسی است که متأسفانه تاکنون کسی نپرسیده است.
بانکها و مؤسسات مالی و اعتباری شهرستان تاکنون بهجای یاد دادن ماهیگیری به مردم تنها ماهی دادهاند. ماهی این مؤسسات هم وامهای خرد و کلان و یا چند درصد سودی است که به مردم میدهند. در سبزوار مؤسسات مالی غیررسمی داریم که حتی از بانکهای رسمی و دولتی نیز سرمایه و رونق بیشتری دارند؛ یک نمونه آن صندوق قرضالحسنه جاویدان است. این صندوق با سابقه طولانی بدون شک یکی از موفقترین و پررونقترین صندوقهای قرضالحسنه در کشور است. حتی میتوان گفت گاه اعتماد مردم به این صندوقهای غیررسمی از بانکهای رسمی و دولتی بیشتر است. صندوقهایی مانند قرضالحسنه جاویدان – که تعدادشان هم در سبزوار کم نیست- با دادن تسهیلات راحت و ارزان تاکنون مشکلات مردم را برطرف کردهاند؛ اما نباید فراموش کنیم که دادن این وامها تنها بهصورت موقتی، زودگذر و غیر ریشهای مشکل مردم را حل میکند؛ درست مانند همان ماهی است که تنها یک وعده، گرسنگی را بر طرف میکند. وقتی به گرسنهای ماهی (وام) داده میشود تا سیر است با شما کاری ندارد اما همینکه چند ساعت بعد گرسنه شد دوباره برمیگردد و باز هم دستش برای گرفته ماهی (وام) دیگر دراز است. دادن چند میلیون وام نهایت کاری است که این مؤسسات و صندوقها میکنند که البته این وام هم از سپردههای خود آنهاست. تازه این مثلاً شقالقمر مؤسسات و صندوقهای مالی و اعتباری در صورتی است که هیچ تخلفی نکنند و کار غیرقانونیای نداشته باشند.
اگر مشکلات مردم با دادن این وامهای خرد و کلان و با سیر کردن یک وعده، حل شده بود که باید تاکنون تعداد مراجعهکنندگان به این صندوقها کمتر میشد؛ اما شاهدیم که روزبهروز مراجعهکنندگان و محتاجان به این مؤسسات بیشتر و بیشتر شده است. مردم تقصیری ندارند؛ آنها گرفتارند و از سر اضطرار و اجبار در این مؤسسات حساب باز میکنند یا وام میگیرند. این قصور یا تقصیر مسئولان شهری است که نمیتوانند از این سرمایهها و سپردهها بهدرستی استفاده کنند. وجود این حجم سرمایه و نقدینگی ظرفیت و فرصت بینظیری برای هر منطقه و شهرستان است اما مدیریت شهری ما متأسفانه تاکنون نخواسته یا نتوانسته است از این ظرفیت برای پیشرفت منطقه سبزوار استفاده کند. همچنین صاحبان این بانکها و مؤسسات درباره استفاده درست از این سرمایهها فکری نکردهاند. آیا این صندوقها تاکنون به علت افزایش وامگیرندگانشان فکر کردهاند؟ علتش روشن است، چون وام تنها یک وعده ماهی است و وامگیرنده برای وعده بعدی خود چیزی برای خوردن ندارد بنابراین مجبور است وام دیگری بگیرد. آیا صاحبان و مسئولان این صندوقهای موفق در سبزوار به حل ریشهایتر و اصولیتر مشکلات مردم و مراجعهکنندگانشان فکر کردهاند؟ چرا مؤسساتی مانند صندوق جاویدان، ثامن یا دیگر مؤسسات تاکنون به فکر حل ریشهایتر و اصولیتر مشکلات مردم نیفتادهاند؟
حل ریشهای و اصولی مشکلات مردم آن است که به آنها ماهیگیری یاد بدهند؛ یاد دادن ماهیگیری یعنی سرمایهگذاری، یعنی ایجاد کار و تولید. سرمایهگذاری این مؤسسات و صندوقها چند مزیت عمده دارد:
۱- موجب پیشرفت شهرستان و منطقه سبزوار میشود. سبزوار در بسیاری از زمینهها از جایگاه واقعیاش عقبتر است و سرمایهگذاری این مؤسسات، موجب پیشرفت سبزوار حتی تا سطح ملی میشود.
۲- موجب رونق کار و تولید میشود. منطقه سبزوار در زمینه کارهای تولیدی، صنایع تبدیلی و گردشگری ظرفیتهای زیادی دارد که سرمایهگذاری در این حوزهها سبزوار را به یکی از قطبهای کشاورزی و دامداری در کشور تبدیل میکند. اتفاقاً سرمایهگذاری در این زمینهها به سرمایههای خیلی کلانی نیاز ندارد و با سرمایههای همین مؤسسات و صندوقها هم میتوان این ظرفیتها را فعال کرد. سبزوار منطقه کشاورزی و دامداری است؛ واقعاً عجیب است که هنوز چند برند معتبر در زمینههای تولیدی، کشاورزی و صنایع تبدیلی در سطح ملی ندارد!
۳- موجب کاهش قابلتوجه آمار بیکاری شهرستان میشود. هر شغلی که با سرمایهگذاری ایجاد شود، یک خانواده نجات پیدا میکند. با سرمایهگذاری دیگر شاهد اینهمه شغل کاذب در سبزوار نخواهیم بود.
۴- موجب بالا رفتن بنیه اقتصادی مردم میشود. چون با سرمایهگذاری، تولید ثروت صورت میگیرد و با ایجاد ثروت، سطح درآمدی مردم بالاتر میرود. دیگر شاهد حجم بالای مراجعهکننده به این مؤسسات و صندوقها برای گرفتن چند میلیون تومان وام نخواهیم بود. بنیه اقتصادی مردم که بالا رفت کمتر شاهد اینهمه بافت فرسوده و حاشیهنشین یا محلاتی مانند کوی گلستان، عیدگاه، صالحآباد و غیره نخواهیم بود. دیگر شاهد اینهمه کمیته امدادی و مؤسسات خیریه و ایتام در شهرستان نخواهیم بود. آیا تاکنون از خود پرسیدهایم در شهری مانند سبزوار که اینهمه ظرفیت و فرصت کار و تولید وجود دارد، چرا باید اینقدر موسسه خیریه و ایتام داشته باشیم؟
۵- موجب معکوس شدن مهاجرتها خواهد شد. دیگر جوانان و نخبگان سبزوار برای پیدا کردن کار به شهرهای دیگر نمیروند بلکه جوانان و نخبگان سبزواری که در آن شهرها آوارهاند به زادگاه خود بازمیگردند.
۶- مدیریت شهری حتی میتواند با همفکری، رایزنی و تعامل با مؤسسات و صندوقهای مالی و اعتباری آنها را برای سرمایهگذاری در یکی از زمینهها تشویق کند. مسئولان موظفاند زمینههای لازم برای سرمایهگذاری را فراهم کنند. مدیریت شهری حتی میتواند برای مؤسسات و صندوقهایی که میخواهند در سبزوار فعالیت کنند نوعی شرط بگذارد که دستکم بخشی از سرمایههایشان را برای سرمایهگذاری اختصاص دهند. عامل اصلی ورشکستگی میزان چه بود؟ این موسسه که مردم خراسان و سبزوار را اینگونه نقرهداغ کرد، ۳۰۰ میلیارد تومان به شرکت پدیده شاندیز وام داده بود آن طرح عظیم را بسازد. وقتی موسسه میزان ۳۰۰ میلیارد تومان به پدیده شاندیز وام میدهد که جای دیگر را آباد کند، چرا این موسسه که چندین شعبه در سبزوار دارد در خود شهرستان سرمایهگذاری نکند. چرا باید پولهای مردم سبزوار برای آبادانی مناطق دیگر استفاده شود و خود شهرستان اینقدر عقب بماند؟ اینهاست که مدیریت شهری باید رصد و مدیریت کند.
۷- این هنر و عرضه مسئولان دستگاهها و نهادی مختلف است که بتواند سرمایهها و سپردههای مردمی موجود در منطقه را در جهت پیشرفت شهرستان به کار گیرد. نهتنها هنر، بلکه وظیفه و مسئولیت سنگین مدیریت شهری سبزوار است که سرمایههای مردم را به جای حبس در بانکها و مؤسسات مالی در جهت تولید و ایجاد کار هدایت کند.
اگر مسئولان در این زمینه کمکاری یا کوتاهی میکنند چرا مؤسساتی مانند ثامن، جاویدان و دیگر صندوقها در زمینه سرمایهگذاری و استفاده مفید و بجا از سپردههای مردم پیشقدم نشوند و زمینه پیشرفت منطقه را فراهم نکنند؟
۸- بدیهی است اگر مؤسسات و صندوقهای مالی و اعتباری سبزوار بخواهند وارد عرصه اقتصادی و سرمایهگذاری شوند باید اقتضائات این عرصه را هم در نظر بگیرند و رعایت کنند. برای اینکه آن عرصه هم موفق باشند باید لوازم کار اقتصادی را در نظر بگیرند و به آن پایبند باشند. این مؤسسات و صندوقها اگر میخواهند مانند حالا نزد مردم اعتبار داشته باشند و به آنها اعتماد کنند باید قوانین شرعی و قانونی را رعایت کنند.
منطقه سبزوار ظرفیتها و فرصتهای خوبی برای تولید ثروت دارد اما نتوانستهایم این ظرفیتها را فعال و از این فرصتها استفاده کنیم. به عبارت سادهتر انگار راههای پول درآوردن را بلد نیستیم. همه ما برای اینکه کاری کنیم دربهدر دنبال سرمایهای گنده یا حمایتی خاص هستیم. باید راههای تولید ثروت را هم یاد بگیریم. با توجه به اینکه منطقه سبزوار از لحاظ کشاورزی، دامداری و تجاری وضع خوبی دارد برای همین شهرستان بهویژه در زمینه صنایع تبدیلی و جانبی، فرآوری محصولات و گردشگری ظرفیتهای کمنظیری دارد. «تولید ثروت» بیشتر از آنکه امکانات، شرایط و حمایتهای ویژه و خارج از عرفی بخواهد؛ خلاقیت و هوشمندی، جرئت و جسارت،تلاش و پشتکار و کمی صبر و حوصله میخواهد. این مسئله هم در اندازه کارهای فردی و گروهی صدق میکند و هم در سطح کارهای کلان شهرستان. جان کلام این است که: «تولید ثروت» کوتاهترین مسیر پیشرفت سبزوار است و تولید ثروت هم با رونق تولید و ایجاد کار میسر است.
۹- بههرحال آن سؤالات و این وضع نتیجه عملکرد دو دهه مسئولان و مدیریت شهری سبزوار است. این کارنامه بیست سال گذشته ماست هر چه هم آمار و ارقام درباره رونق تولید و ایجاد اشتغال بدهیم تغییری در این وضع ایجاد نخواهد شد. این عملکرد به بنبست تعطیلی تولید، بیکاری، مهاجرت و دیگر معضلات اجتماعی منجر شده است؛ بنابراین مسئولان و مدیریت شهری باید با درس گرفتن از عملکرد گذشته خود، راه جدیدی را آغاز کنند. دو دهه رفتن در آن مسیر به بنبست ختم شد، حال باید با تغییر فکرها، بلند کردن افق نگاهها و باز کردن چشمها مسیر تازهای را بپیماییم. مدیریت شهری باید با برنامهریزی درست، پیگیری و تلاش مضاعف افق روشنی را برای مثلاً ده سال آینده (تا چشمانداز ۱۴۰۴) شهرستان ترسیم کند.
برچسب ها :بانک مرکزی ، علی نورآبادی ، غیرقانونی ، مؤسسات مالی و اعتباری ، موسسه ثامنالحجج ، موسسه میزان
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰