کد خبر : 17154
دیدگاه‌ها برای نتایج یک پژوهش درباره وضعیت علم در ایران در دهه ۸۰ بسته هستند
تاریخ انتشار : شنبه 3 آذر 1397 - 10:15
-

نتایج یک پژوهش درباره وضعیت علم در ایران در دهه ۸۰

در جامعه تعارضات زیادی در خصوص باورها به علم وجود دارد. مثلا نتایج پیمایش‌ها مشخص می‌کند ۷۸ درصد مردم در زندگی اجتماعی خود تقدیرگرا هستند؛ در حالیکه ۲۰-۳۰ درصد علم گرایی در ایران وجود دارد. ۳۴ درصد دانشجویان و ۲۵ درصد غیردانشجویان به نحو بارزی به نظام معرفتی علم باور دارند. به رقم رشد کمی

در جامعه تعارضات زیادی در خصوص باورها به علم وجود دارد. مثلا نتایج پیمایش‌ها مشخص می‌کند ۷۸ درصد مردم در زندگی اجتماعی خود تقدیرگرا هستند؛ در حالیکه ۲۰-۳۰ درصد علم گرایی در ایران وجود دارد.

۳۴ درصد دانشجویان و ۲۵ درصد غیردانشجویان به نحو بارزی به نظام معرفتی علم باور دارند. به رقم رشد کمی علم آموزی در ایران، علم هنوز وارد زندگی ما نشده است.

ایران ارزش‌های فرهنگی یکدست و منسجمی ندارد و ارزش‌های درون جامعه همگرا نیستند. صورت‌هایی از دین‌ورزی در ایران وجود دارد که در آن علم موضوعیت ندارد و حتی مشروعیت را از علم می‌گیرند و علم را معرفتی موجه نمی‌دانند. این وضعیت می‌تواند به این سوال پاسخ دهد که چرا فرهنگ علمی در ایران قوام نمی‌گیرد!

ایران یک جامعه آموزش عالی دیده است. همه خانواده‌ها به نحوی با نظام آموزش عالی درگیر هستند و در اغلب خانواده‌ها، افرادی با تجارب دانشگاهی حضور دارند. با این وجود علم در زندگی فردی و جمعی ما حضور ندارد.

۵۵.۲ درصد جامعه درگیر آموزش عالی هستند. در دنیا رتبه ۳۱ را در نرخ ناخالص آموزش عمومی داریم. رتبه ایران در شاخص لگاتوم در شاخص آموزش ۷۱ است و در این شاخص وضعیت بهتری نسبت به سایر شاخص‌ها داریم.

علم در زندگی ما وارد نشده و در آسمان همانند ستاره‌ها می‌درخشد. نابرابری آموزش در ایران ۳۷.۳ است؛ در حالی که کشورهای دارای توسعه انسانی بالا نمره ۷ را دارند. علم به طور متوازن وارد جامعه ایران نشده است. توانایی ما در جذب استعدادهای درخشان از نمره هفت، نمره ۱.۸ است و در حفظ آنها نمره ۲.۵ را داریم و هنوز نتوانسته‌ایم حاصل علم آموزی دانشگاهی را وارد چرخه کار کنیم.

در ایران این احساس عمومی وجود دارد که پزشکی و مهندسی بیشتر از علوم انسانی بیشتر به درد جامعه می‌خورد. یعنی علوم اجتماعی مسیر دشواری پیش‌روی خود و گویا مردم از این رشته‌ها قطع امید کرد‌ه‌اند؛ احساس مردم نسبت به علوم انسانی مبهم است.

انجمن‌های علمی هفتمین اولویت مشارکت اجتماعی جامعه ایران است. ۱۶.۲ درصد از گذران اوقات فراغت زنان در باشگاه‌های ورزشی است و تنها ۰.۶ درصد از اوقات فراغت آنها در انجمن‌های علمی سپری می‌گشود.

نتایج یک مطالعه ملی نشان می‌دهد در سال ۸۶ ، تنها یک‌هفتم پاسخگویان در فعالیت های علمی مشارکت دارند. به همین ترتیب ۸۵ درصد پاسخگویان در همایش‎های علمی شرکت نمی‌کنند و ۶۱.۵ درصد از دانش آموزان و دانشجویان در ‌ای علمی عضو نیستند و ۷۰ درصد هیچگونه گفتگوی علمی ندارند.

۶۷.۳ درصد دانش آموزان و دانشجویان تمایل دارند به خارج از کشور برای ادامه تحصیل بروند. اینها ذخائر ژنیتیکی هستند. با فرض ثابت بودن این شرایط از هر ده نفری که از کشور خارج می‌شوند تنها ۲ نفر خواهان بازگشت به ایران هستند. بخش کوچکی از استفاده مردم از اینترنت فعالیت های علمی است و بیشتر اوقات به تفریح و سرگرمی می‌گذرد. وضع علم در فرهنگ ایران همچنان مبهم است.

اگر می خواهیم فرهنگ عمومی علم در ایران شکل بگیرد باید اجازه دهیم علم وارد زندگی شود و برای خود حوزه عمومی ایجاد کند و مثلا برنامه‌ای علمی همانند برنامه ورزشی ۹۰ داشته باشد تا سوژه‌های دانشگاهی جدی شوند و نهادهای دانشگاهی به وجود بیایند در چنین شرایطی می‌توان انتظار داشت که فرهنگ علمی، رشد پیدا کند.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بسته شده است.