نغمهای پر شور
دیار سربداران سبزواره / زمینش آسمان افتخاره مزار نور آن شازده شعیبه / قدیمی مسجد آن پامناره دیار شیعه و آیات عظمی / حکیم و کاشفی و عبدالعلی شهیدانش جوانمردان دیناند / که در انگشتری دین نگیناند سلام ای شهر عشق و عاشقیها / صف اسرارها و بیهقیها اگر از آسمون خنجر بیایه / اگر
دیار سربداران سبزواره / زمینش آسمان افتخاره
مزار نور آن شازده شعیبه / قدیمی مسجد آن پامناره
دیار شیعه و آیات عظمی / حکیم و کاشفی و عبدالعلی
شهیدانش جوانمردان دیناند / که در انگشتری دین نگیناند
سلام ای شهر عشق و عاشقیها / صف اسرارها و بیهقیها
اگر از آسمون خنجر بیایه / اگر تیمور با لشکر بیایه
دل از آیین و دینم برندارم / که اهل سبزوارم سربدارم
ای شهر کهن بیهق؛ سرسبز و گلافشان باش / در سایه پرنور خورشید خراسان باش
چون پرچم خسروگرد، از آجر ایمان است / هم مهر تو جاویدان هم عشق تو ایران است
هرچند خیلی این سرود را شنیدهایم ولی باز هم برایمان تازگی دارد، تقریباً چهار سالی میشود که سرود ویژه سبزوار در مراسمهای رسمی ما را مجذوب خود میکند، سرودی، سه ونیم دقیقهای که وقتی در گوش و فضای ذهن طنینانداز میشود تسخیرمان میکند مات و مبهوتی که چه حسی با شنیدنش داری آرام و قرار میگیری یا بیقرار میشوی؟! بههرحال احساس غرور و افتخاری را که موقع شنیدنش به ما دست میدهد مدیون آهنگساز توانمندش هستیم که بیش از یک سال برای ساختنش زمان صرف کرده است. سری زدهایم به آموزشگاه موسیقی نغمه، فضایی که تابلوهای شعر و نقاشی، کتابها و مجلات هنری، تقدیرنامهها و لوحهای سپاس و مهمتر از همه، شوق هنرجویان خردسال برای آموختن هنر موسیقی، همه و همه نشان از هنرمندی تمامعیار دارد که با پشتکار و مهارتی فوقالعاده، لحظهلحظه عمرش را صرف خدمت به جامعه موسیقی این مرزوبوم نموده وسعی کرده رسالت هنری خود را به نیکی ایفا کند. اینک با شما مینشینیم، پای صحبت این عزیز هنرمند.
-ابتدا خودتان را معرفی کنید: محمد امیر استیری، دبیر هنر آموزشوپرورش هستم. رشته تحصیلیام موسیقی است که از محضر اساتید بزرگی چون؛ فرامرز پایور، فرهاد فخرالدینی، حسین دهلوی، هوشنگ کامکار، احمد پژمان و … بهره بردهام. ساز تخصصی سنتور را نزد استاد مقید فرامرز پایور آموختم. در زمینه آهنگسازی از حضور بزرگانی چون شریف لطفی، هوشنگ کامکار و احمد پژمان بهره بردهام و بهطور خاص از استاد عزیزم فرهاد فخرالدینی که چند سال در منزل مزاحم ایشان بودم. موسیقی کودک (ارف) را نزد خانم سودابه سالم به شکل کارگاهی آموختم، اما در حیطه پژوهش با جناب استاد محمدرضا درویش محشور بودهام …
-موسیقی را از کجا شروع کردید؟ دوره راهنمایی و دبیرستان که بودم اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی سبزوار در کنار تشکل ارکستر سنتی که در حال و هوای آن دوران کار بسیار متهورانه و جسورانهای بود در دوران ریاست جناب بهادران_ که آرزوی سلامتی برایشان دارم _اقدام به تشکیل چند مورد کلاس آموزش موسیقی نمود، ازجمله آموزش سنتور جناب ابراهیم ظفر نژاد که بنده در این کلاس ثبتنام نمودم و این طلیعه ورود من به عالم موسیقی بود، پس از یک سال به تهران رفتم و در کلاسهای مرکز حفظ و اشاعه موسیقی ثبتنام نمودم به خاطر سختی رفتوآمد به تهران، پس از مدتی به این نتیجه رسیدم که چارهای جز ادامه مسیر از طریق دانشگاه نیست؛ بنابراین همزمان با تحصیل در مرکز تربیتمعلم به دانشگاه هنر تهران رفتم و دورانی سراسر، حلاوت برایم آغاز شد، در کلاس با هنرمندانی چون خلیل عالی نژاد، بهزاد فروهری، سعید ثابت، کریم قربانی، مسعود غریبنواز، فردین خلعتبری و … نشست و برخاست داشتم برای من غنیمتی بود همنفسی با این عزیزان.
-از سوابق فعالیت هنری خودتان برایمان بگویید: کارهای اجرایی از اوایل دهه هفتاد همزمان با شروع تحصیل آغاز شد، کمتر کسی است از هنرمندان شهرستان سبزوار که در دهه ۶۰ و ۷۰ با گروه هنری هاتف به سرپرستی جناب آقای کاظم کرامت همکاری نکرده باشد، بنده هم از این قاعده مستثنا نبودم، در سالهای بعد همراه جمعی از دانشجویان رشته موسیقی یک ارکستر تلفیقی تشکیل دادیم که اجراهای این گروه در فضای دانشگاه بیشتر انجام میشد. از اواسط دهه ۷۰ همکاری با واحد موسیقی سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی را آغاز کردم. اواخر دهه ۷۰ و دهه ۸۰ به دنبال علاقه وافری که به موسیقی متن تئاتر و فیلم داشتم بیشتر کارهایم در این بخش متمرکز بود، آهنگسازی چند مورد تلهتئاتر برای شبکه چهار سیما و چند مورد فیلم سینمایی و سریال تلویزیونی برای شبکههای مختلف سیما در این سالها انجام شد.
-روند موسیقی در سبزوار و کشورمان را چگونه میبینید؟ روند موسیقی در سبزوار درواقع تابعی است از موسیقی کشور، برخوردها و برداشتهایی که از این هنر شده حاصل دو نگاه کاملاً متضاد بوده است. نخست، نگاهی که موسیقی را بهعنوان هنری که در جذب مخاطب تأثیر بسیار زیادی دارد و بنابراین بهعنوانمثال بیشتر از ۵۰ درصد حجم برنامههای رسانهی ملی را تشکیل میدهد مطرح است و دیگری نگاهی است که موسیقی را جزء هنرهای ممنوعه و خط قرمز قلمداد میکند، کلیهی مخاطبان موسیقی اعم از مردم و حتی خود هنرمندان در بین این دو برداشت سرگردان و بلاتکلیف ماندهاند. { ملاحظه بفرمایید که ارکستر سمفونیک بهعنوان پیشانی موسیقی کشور ۴ سال تحمیل میشود و تمام نوازندگان و هنرمندان آنکه شغل رسمیشان این ارکستر است، بلاتکلیف و بیکار میشوند که البته سال قبل پس از یک وقفهی ۴ ساله، مجدد ارکستر شروع به کار کرد. بههرروی این سرگردانی به اعتقاد من ارتباطی به مسائل فقهی و شرعی ندارد این اوضاع، حاصل برداشتهای شخصی از مسائل و مبانی فقهی ماست که در نتیجه در یک نقطه از کشور مثل تهران بزرگ، موسیقی در ژانرهای مختلف جریان دارد و در یک نقطه دیگر هنرمند را از روی صحنهی اجرا پایین میآورند.
-حفظ و تداوم موسیقی اصیل را در چه میدانید؟ همهچیز برمیگردد به آموزش و تغییر نگرش از سطوح پایین اجتماع، خانواده بهعنوان نخستین نهادی که انسان در آن چشم باز میکند باید محلی برای حفظ و اشاعهی موسیقی اصیل ایرانی باشد، چگونه؟ باید در محیطی که کودکان در حال رشد و نمو هستند، موسیقی اصیل ایرانی جریان داشته باشد. اولیاء به این موسیقی بپردازند و گوش دهند، این مرحله را بهعنوان آموزش غیرمستقیم موسیقی به بچههایمان باید در نظر بگیریم و از گوش دادن به موسیقیهای بدون هویت بپرهیزیم. {در ادامه یکی از مهمترین عوامل برای حفظ و تداوم اجراهای زندهی موسیقی است که بچهها از نزدیک ببینند. امروز شاهد اقبال کودکان و نوجوانان به سمت سازهای غربی هستیم چرا؟ به دلیل اینکه در شبکههای ماهوارهای مدام این سازها قابلمشاهده است و ملموس، اما در رسانههای بعد از ۳۸ سال هنوز ساز ایرانی دیده نمیشود، بنابراین…
-در مورد ساخت و طراحی سرود ویژهی سبزوار برایمان توضیح دهید؟ این پروژه حدود ۵ سال قبل به ابتکار استاندار وقت خراسان رضوی، جناب دکتر صلاحی، استارت خورد و بنا شد هر شهری برای خود یک سرود ویژه داشته باشد که در مراسمات رسمی، پس از سرود ملی پخش شود. این سرود میبایست معرف تاریخ و جغرافیای شهر میبود، سرایش شعر آن حدود یک سال به طول انجامید؛ چرا که باید کاملاً تحت نظر شورای فرهنگ عمومی شهر مراحل، طی میشد، جناب استاد حسین شنوایی که از شاعران توانمند شهرستان و بهعنوان چهره کشوری در این هنر مطرح میباشند به خوبی از عهده این کار بر آمدند.
-مراحل ساخت آهنگ، تنظیم و ارکستراسیون کار، بیش از یک سال به طول انجامید. با استفاده از موسیقی فولکوریک شهرمان و همچنین استفاده ریتمی که برای ما خراسانیها حس نوستالژیک به همراه دارد. ریتم ۸/۵ (ریتم لنگ) به فضای دلخواهم نزدیک شدم و در ادامه با استفاده از سازهای بومی، چون سرنا و دهل در طول کار این حس را تقویت کردم. این کار توسط جمعی از نوازندگان ارکستر سمفونیک و همچنین نوازندگان صداوسیمای جمهوری اسلامی، در یکی از بهترین استودیوهای تهران با کیفیت بسیار عالی ضبط شد. البته گروه کر تالار وحدت در اجرای این کار همکاری داشتند.
. در سالهای بعد به دنبال اقبال عمومی از سرود سبزوار، آهنگسازی برای سرودهای دانشگاه علوم پزشکی، دانشگاه حکیم سبزواری و مؤسسه امیرالمؤمنین به بنده واگذار گردید و انجام گرفت.
متأسفانه، در سبزوار شرایط برای اجرا و ضبط کارهایی با کیفیت بالا فراهم نیست بنابراین مجبورم کارهایم را با استفاده از نوازندگان و استودیوهای تهران انجام دهم. درمجموع قلباً علاقهمندم برای شهر و دیارم کار انجام دهم که این منوط به حمایت و پشتیبانی صاحبان منصب خواهد بود.
*منتشر شده در شماره ۱۵ هفته نامه ستاره شرق
برچسب ها :سبزوار ، ستاره شرق ، شهین شادی ، محمد امیر استیری
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰