نمکیه… نمکی…!
خوب یادم میآید حدود بیست و اندی سال قبل، صدایش برای ما به یک موسیقی کلامی تبدیل شده بود، از کسی میگویم که کارش صبح و ظهر و شب نداشت، صدای خشدارش را ته حلقش میانداخت و داد میزد نمکیه… نمکی… وقتی صدایش را میشنیدیم بیشتر بچهها، از خانهها بیرون میآمدند و خودشان را به
خوب یادم میآید حدود بیست و اندی سال قبل، صدایش برای ما به یک موسیقی کلامی تبدیل شده بود، از کسی میگویم که کارش صبح و ظهر و شب نداشت، صدای خشدارش را ته حلقش میانداخت و داد میزد نمکیه… نمکی…
وقتی صدایش را میشنیدیم بیشتر بچهها، از خانهها بیرون میآمدند و خودشان را به نمکی میرساندند و در عوض دادن نان خشک یا پول میگرفتند یا بستههای نمک. البته در آن دوران بازار نمکیها حسابی داغ بود و مردم برای بستههای نمکشان خردهنانهای غیرقابلخوردنشان را جمع میکردند.
خوب یادم هست نانی که پدر و مادرها همیشه از قداست آن میگفتند را بهقصد اینکه اضافهای داشته باشد بدخور میکردیم تا با فروش آن به نمکی از او نمک یا پولی بگیریم و اینگونه معاملهای میکردیم و بهنوعی بزرگ شدن و زرنگ بودن خودمان را به خانواده و دوستان اثبات میکردیم.
درجایی خوانده بودم قبلترها، نمکیهای دیروز ابزارشان یک چرخدستی آهنی قدیمی با چرخهای لقلق کنانی بود که معمولاً با دو گونی بزرگ حاوی نان خشک پر شده بود. قدیمها آمدنشان را در محلههای قدیمی با داد زدن عبارت «نمکیه… نمکی» به اطلاع همه میرساندند و بعدها خودشان را «نون خشکی» معرفی کردند.
البته در حدفاصل زمانی که از نمکی به نون خشکی تغییر نام دادند کمکم بستههای نمک از چرخهایشان رخت بربست و جایش را پول نقد در ازای نان خشک گرفت. هر چه زمان به جلو حرکت کرد، کار و کسب نان خشکیها هم دستخوش تغییرات بسیار شد و کمکم چرخهای بزرگ و کوچکشان حاوی اجناس دیگری بهجای نمک شد.
این اتفاق بیشتر در اوایل دوران جنگ تحمیلی رخ داد، وقتی کارخانههای تولید کالاهای پلاستیکی در کشور پا گرفتند و دمپایی و لگن پلاستیکی و … جای نمکها را در چرخدستی کوچک نمکیها گرفت. مردم هم که تازگی این اجناس تازه به بازار آمده، برایشان جالبتوجه بود عزم و جزمشان برای جمعکردن ضایعات نان سفرههایشان بیشتر و بیشتر شد تا آنجا که یک گونی تحت عنوان گونی نان خشکی در همه خانهها تعریف شد برای جمعکردن ضایعات نان!
از دهه ۸۰ که دولت به فکر افتاد با گران کردن نان از ضایعات این محصول در جامعه بکاهد، کسبوکار نان خشکیها یکجورهایی آجر شد. مخصوصاً در اوایل اجرای این طرح که حتی زمزمههایی از ورشکستگی نان خشکیها به گوش رسید و عدهای به حمایت از این قشر سنگشان را به سینه زدند و عدهای از خارج شدن این قشر از گردونه مشاغل سیار و مزاحم خوشحال شدند.
اما نان خشکیها بیکار ننشستند و با تغییر شیوه کار خود کوشیدند تا در سایه شیوههای درست و غلط زندگی شهرنشینی جایگزینی را برای نان خشک پیدا کنند. آنوقت بود که جمعکردن ضایعاتی چون پلاستیک و بطریهای یکبارمصرف را در دستور کارشان قرار دادند.
چرخها به نیسان و وانت و موتورهای سهچرخه تبدیل شد و فریاد «نان خشکیه» معروف به «ضایعات، آهن، پلاستیک و دمپایی پاره میخریم» بدل شد.
وقتی کار و بار نان خشکیها بعد از اجرای طرح هدفمندی یارانهها کمی از رونق افتاد، بخشی از آنها تصمیم گرفتند هر زباله ارزشمندی را که میتوانند در کارگاههای بازیافت زباله به پول نقد تبدیل کنند از داخل سطلهای بزرگ و کوچک شهر خارج و آنها را راهی این کارگاهها کنند.
رئیس سازمان مدیریت پسماند شهرداری سبزوار در این رابطه گفت: بیتوجهی ضایعات جمع کنها به ماهیت زبالههایی که در میان آنها دنبال پول میگردند باعث میشود تا همواره این افراد با خطرات زیادی در بخش آلودگیهای میکروبی روبهرو باشند.
مجید معنوی زاده افزود: علیرغم این مهم، سازمان پسماند سبزوار توانسته با مدیریت صحیح، دستیابی ضایعات جمع کنها به زبالههای بیمارستانی را به صفر برساند، کما اینکه در این زمینه محفظههایی جدا در داخل حدود ۲۰۰ مطب پزشکی جانمایی کرده که همین امر کار را برای این افراد سخت کرده است.
او گفت: البته جمعآوری زبالههای بیمارستانی توسط خودورهای جدا و دستگاه مبارز جمعآوری و درون ترانشههایی با عمق زیاد در مرکز دفن زباله سبزوار دفن میشود.
وی در ادامه افزود: اما برای زبالههای شهری هرچند که فرهنگسازیهای شهروندی در تفکیک زباله خوب جواب داده است اما بعضاً متأسفانه شاهد ریختوپاش زبالهها توسط ضایع جمع کنها در سطح شهر هستیم.
معنوی زاده تأکید کرد: در برهه از زمان ما کار ساماندهی ضایع جمع کنها را در دستور کار قراردادیم اما متأسفانه این افراد زیاد تابع قانون نیستند و همین امر کار را نهتنها در سبزوار که در کشور با اماواگرهایی مواجه کرده است.
رئیس سازمان پسماند شهرداری سبزوار گفت: ما در این زمینه محدودههای مکانی را در نظر گرفتیم تا در آن محلها ضایع جمع کنها اقدام به جمعآوری ضایعات کنند اما چون بحث درآمد و پول برای این افراد در میان است این طرح نیز زیاد راه بجایی نبرد. حالا موضوع را از زاویهای دیگر بررسی میکنیم؛ آنجایی که رئیس سازمان میادین و مشاغل شهری شهرداری سبزوار میگوید: کار ساماندهی نان خشکیها بر عهده این سازمان نیست چراکه جزو لیست اعلامشده از سوی هیئتوزیران برای مشاغل و اصناف مزاحم شهری محسوب نمیشود و البته در هیچ جایی نیز بهعنوان شغل مطرح نشده است.
احسان امامی بابیان اینکه نیروی راهور به دلیل مزاحمتهای شهروندی میتواند به بحث ساماندهی آن ورود پیدا کند، افزود: بر اساس مصوبه هیئتوزیران که در بهمنماه سال گذشته به سازمان شهرداریها و دهیاریهای کشور طی آئیننامه ساماندهی مشاغل و اصناف مزاحم شهری ابلاغ شد فعالیت ۲۵ شغل و صنف مزاحم را به دلیل آلودگی و مزاحمت زیاد و همچنین شرایط نا ایمن در محدوده شهر ممنوع کرد که در این میان نامی از نان خشکیها و خودروهای سیار در سطح شهر به چشم نمیخورد.
وی تولید کاشی و سرامیک، تولید گچ و آهن، کشتارگاه دام طیور، پایانههای بار و انبار مؤسسات باربری، مرغداری و پرورش انواع طیور صنعتی، سنگبری، سنگکوبی، انبار انواع پسماند و ضایعات قابل بازیافت، مراکز بازیابی اوراق انواع خودرو، موتورسیکلت و ماشینآلات، همه ریختهگریها و ذوب فلزات و… ازجمله آن است.
در پایان باید گفت: امروزه به دلایل زیادی ازجمله مشغله افراد، رشد جمعیت، فشارهای روحی و روانی، فشارهای اقتصادی و اجتماعی افراد به دنبال فرصتی برای آرامش و استراحت در کنار خانوادهها هستند که در بعضی مواقع عزیزانی با بوق و بلندگوهای قوی صداهای گوشخراشی به وجود میآورند برای خریدوفروش مایحتاج روزانه، وسایل کهنه و نو و تعمیر وسایل منزل که سبب از بین رفتن این آرامش میشوند.
بهراستی چه باید کرد؟ شاید به این فکر کنیم که به علت نبود شغل این افراد نیازمند هستند که روزی خود را اینگونه به دست آورند و از طرفی دیگر آیا خانوادهها نیاز به آرامش ندارند؟ اگر این کارشان را روزی حلال و تلاش برای خانوادههایشان بدانیم پس اصنافی که ماهانه یا سالانه بهای عوارض صنفی خود را به شهرداری یا مالیات و دارایی و اجاره آب برق… مغازههایشان را پرداخت میکنند چه میشود؟
قطعاً با تشکیل کارگروهی از نیروهای انتظامی، دادگستری و شورای شهر و شهرداری و مجمع امور صنفی و همچنین بافرهنگ سازی از طریق رسانههای گروهی و جمعی تا حدود زیادی میتوان جلوی این ناهنجاری را گرفت تا در آینده تبدیل به عادت و هرجومرج غیرقابلکنترل نگردد.
*منتشر شده در شماره ۱۳۱ هفته نامه ستاره شرق
برچسب ها :اسلایدر ، سبزوار ، ستاره شرق ، سمانه علی اکبری ، مجید معنوی زاده ، نان
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰