وحدت حوزه و دانشگاه در مصاحبه با دکتر سیدابوالفضل حسینی
سبزواریان: به مناسبت ۲۷ آذر، روز وحدت حوزه و دانشگاه بخشی از متن مصاحبه دکتر سید ابوالفضل حسینی که توسط نشریه دانشجویی”پله” تهیه شده است، منتشر می گردد: چرا ۲۷ آذر به عنوان روز وحدت حوزه و دانشگاه شناخته می شود؟ در روز۲۷ آذر سال ۱۳۵۸ دکتر محمد مفتح، رییس دانشکده الهیات دانشگاه تهران توسط
سبزواریان: به مناسبت ۲۷ آذر، روز وحدت حوزه و دانشگاه بخشی از متن مصاحبه دکتر سید ابوالفضل حسینی که توسط نشریه دانشجویی”پله” تهیه شده است، منتشر می گردد:
چرا ۲۷ آذر به عنوان روز وحدت حوزه و دانشگاه شناخته می شود؟
در روز۲۷ آذر سال ۱۳۵۸ دکتر محمد مفتح، رییس دانشکده الهیات دانشگاه تهران توسط جوانی از گروه فرقان، به شهادت رسید و چون ایشان شخصیتی حوزوی و دانشگاهی محسوب می شدند، ازسوی آیت الله منتظری، پیشنهاد نامگذاری این روز به نام روز وحدت حوزه ودانشگاه داده شد.
آیا نیازخاصی به انتخاب این روز احساس می شده؟
این موضوع به اوضاع دو نهاد حوزه و دانشگاه و رابطهی این دو با فرهنگ و جامعه برمی گردد. حوزههای علمیه در سنت ما ریشه داشتند. بیش از هزار سال است که این حوزه ها را داشته ایم. بنابراین یک نهاد علمی، فرهنگی، دینی و سنتی است و حتی در زمانهایی حوزهها متکفل اکثر علوم از جمله طب، نجوم، ریاضیات و… بودند، ولی در دورههای اخیر، عمدتاً متکفّل فقه و اصول شده اند.
در دوران جدید، نیاز به پیشرفت جامعه در ابعاد مختلف صنعتی، فرهنگی، پزشکی و… متأثر از پیشرفت در تکنولوژی و علوم دانشگاهی بودند و ما می خواستهایم که علوم دانشگاهی و تکنولوژی حاصل از این علوم را در کشور داشته باشیم، ناچار به داشتن دانشگاه درکشور بودیم.(چنین نیازی در تمام کشورهای دیگر هم بوجود آمده بود.) در واقع این ضرورتها، فلسفهی وجودی این نهادهای علمی و فرهنگی هستند.
هدف از وحدت چه بوده است؟
هدف، استفاده از نقاط قوت هر دو نهاد علمی( سنتی ومدرن) است و شخصیتهایی هم که منادی این وحدت بودند از جمله آیت الله خمینی، شریعتی، مطهری و مفتح و… هر کدام، افراد روشن ضمیری بودند.
مثلاً دکتر شریعتی در کتاب فلسفهی تعلیم و تربیت اسلامی، نقاط قوت سیستم حوزوی را در مقایسه با سیستم دانشگاهی بیان کرده است (انتخاب استاد، عدم محدودیت سنی، مباحثه…). دانشگاه در غرب در یک بستر نسبتاً طبیعی بوجود آمده است، اما در کشور ما تقریباً دانشگاه بیگانه ( نخودی!) تلقی شد و به دلیل عدم شناخت، در برابر آن موضعگیری شد. امروز البته در پس زمینهی ذهن برخی، این نگاه وجود دارد که حوزه، جهت فکر و حرکت را به جامعه نشان بدهد و دانشگاه، ابزار این حرکت باشد. این تفکر زیانهایی برای جامعه در پی خواهد داشت و تسلط یکجانبه را سبب می شود. هدف برخی، اسلامی کردن دانشگاه است که این هم عبارتی مبهم است. اگر در ظواهر بمانیم وضعمان، از این که هستیم بهتر نخواهد شد و اگر نگاهی عمیقتر داشته باشیم، اسیر ظاهر پرستی ها نخواهیم شد.
وحدت حوزه و دانشگاه به چه زمینههایی مربوط می شود؟
این موضوعی هست که در جامعه باز نشده است. آیت الله خامنهای می گویند وحدت حوزه ودانشگاه یعنی وحدت در هدف، به تعبیر ایشان ایجاد یک جامعه اسلامی پیشرفته، هدف هر دو قرار می گیرد. اما این، کلی است و وظایف را مشخص نمی کند باید تقسیم کار صورت گیرد؛ هر دو نهاد مکمل هم دیگر باشند. باید همدیگر را تقویت کنند. حال که نهادهای سنتی را داریم، باید از روشهای علمی دانشگاه استفاده کنیم و سعی کنیم کار تکراری صورت نگیرد.
اکنون بسیاری از حوزویان بویژه در قم براحتی می توانند مدرکهای دانشگاهی هم بگیرند و از مزایای مادی مدارک دانشگاهی استفاده کنند. در این زمینه افراط هم شده است. تبعات این پدیده در آینده بیشتر روشن خواهد شد.
این تأثیرگذاری در زمینهی همه علوم هست یا فقط در حوزهی علوم انسانی؟
علوم اسلامی، بخشی از علوم انسانی است. علوم انسانی جامع تر از علوم اسلامی است و شامل علومی مثل علم سیاست، اقتصاد، حقوق، جامعه شناسی، فلسفه، روانشناسی، تاریخ و جغرافیا و… نیز هست که در حوزهها مطرح نمی شوند و یا کمتر به آن پرداخته می شوند، در صورتی که مورد نیاز حوزویانی است که در این گونه مسائل اظهار نظر می کنند.
مشکل وقتی پیش می آید که حوزه، ادعای جهتدهی داشته باشد و از موضع قدرت (سیاسی…) با دانشگاه سخن بگوید. راه حل در” گفت وگو” ی برابر است، ولی اکنون سالهاست که از طرق مختلف، حوزه در کارِ ارشاد و هدایت دانشگاه است (کارگاه، دوره، کلاس، مصاحبه، نظارت، نهاد و…).
در حالی که بسیاری از علوم انسانی زیر سؤال قرار می گیرند و حتی در دادگاه محکوم می شوند، حوزه نمی تواند جغرافیا، روانشناسی و جامعه شناسی و… تولید کند. (باز هم باید تاکید کنم که کلیتی به نام حوزه در برابر دانشگاه وجود ندارد که چنین ادعایی داشته باشد، امروز بخشی از حوزه به پشتوانهی قدرت سیاسی این ادعاها را دارد.)
درواقع، ادعای اسلامی کردن علوم انسانی، با شکست مواجه شده است، چون که تعریف دقیقی از اسلامی کردن علوم ارائه نشده است. وقتی قرآن به ما می گوید:
– ازچیزی که علم ندارید پیروی نکنید (وبدانید که) چشم وگوش و دلتان مورد بازخواست قرار خواهد گرفت(۱).
– خداوند، پلیدی را بر کسانی قرار می دهد که تعقل نمیکنند(۲).
– بدترین حیوانات، (انسانهای) کر ولالی هستند که از عقلانیت برخوردار نیستند(۳).
پس ما باید بدانیم که منظوراز اسلامی شدن یعنی عقلانی شدن و علمی شدن، یعنی مبارزه با خرافات، یعنی استفاده از عقلانیت و تجربه و روش علمی که دستاورد بشر از آغاز تا امروز است. اسلام ما را به این راه دعوت کرده است. از اسلامیشدن برداشت درستی نشده، به همین دلیل که امروز در حوزهی علوم انسانی، حرف جدی برای دنیا نداریم. باید همین قاعده ای را که فقها هم به آن قائلند سرلوحه کار قرار دهیم که “هرچیز که عقلانی بود، شرع هم آن راتأیید می کند”(۴).
کلید بحث این است که باید به عقل تکیه کرد. عقل رابطهی مستقیمی با علم دارد و علم هم، چیزی است که دستاورد تحقیقات تاریخ علم بشر است. عقل و علم حاصل یک فرآیند جمعی و اجتماع است، نه حاصل فکر یک فرد خاص.
در دانشگاه، در زمینه علوم انسانی پیشرفت اساسی نداریم، به دلیل این که محقق نمی تواند نتایج برخی تحقیقات و یافتههای خود را آزادانه بیان کند و یا باید نتایج مورد دلخواه نهاد قدرت را بیان کند. این مسئله، باعث یک نوع محافظهکاری در علوم انسانی شده و ما شاهد هستیم بسیاری از مقالات و نشریات و سخنرانی ها و میزگردهای علوم انسانی، کم محتوا و تکراری هستند. حتی عناوین همایشها در دانشگاهها، سطحی و تکراری است. امروز هم مثل دورهی قبل از انقلاب، دانشگاه از حاکمیت سیاسی استقلال ندارد.
چه کنیم از این رکود خارج شویم؟
باید نقد کنیم و آسیب شناسی و بازنگری در جایگاههای این دو نهاد و ارتباط این دو با جامعه، حکومت و… صورت گیرد، در غیر این صورت، غلبهی بخشی از روحانیت را بر دانشگاه می بینیم و نه وحدت حوزه و دانشگاه را. امروز حاکمیت یک سویهای از سوی بخشی از روحانیت را بر دانشگاه و علوم انسانی و اسلامی شاهد هستیم.(لازم است که بدانیم “حوزه” با “روحانیت” و با “حاکمیت” کاملا مساوی نیستند.)
در عین حال خود حوزه از دستاوردهای تکنولوژی استفاده کرده و می کنند (برخی شبکههای ماهوارهای از قم و… اداره میشوند) تأثیر علم و تکنولوژی، بر علوم دینی، خود به خود دارد صورت می گیرد، اما در جامعهی ما این روند کُند پیش می رود.
در علوم انسانی، روند به گونه ای است که آزادی فکر و اندیشه و قدرت ابراز نظر را از فرد می گیرد. اکنون باید از خطری که علوم انسانی را در جوامع کمونیستی تهدید می کرد، عبرت بگیریم.
در سرنوشت شهید مفتح می بینیم که به واقع یک دانشمند و عالم به زمان خود بودند (احتمالاً شما عکس حضور شهید مفتح را در تشییع جنازهی دکتر شریعتی در زینبیه دیدهاید)، بعد از چند مورد تبعید و اسارت در زندان، باز به دانشگاه باز می گردند و به تدریس مشغول می شوند. نظام حاکم، اجازه کار به ایشان می داد، اما در حال حاضر کسی که اندکی از سوابق دکتر مفتح را داشته باشد، آیا اجازه کار در دانشگاه را خواهد داشت؟
و کلام آخر؟
دانشگاه در کشور ما، یک نهاد مدرن بوده که ریشه در سنت نداشته و مخالفتهایی که با آن می شد به دلیل این بوده (برخی) حوزویها آن را رقیب خود می دانستند، برای رفع این مشکل باید تفکیک وظایف بین آنها انجام گیرد.
مسئلهی اساسی که وحدت می تواند دنبال کند، رابطه علم و دین است. چه رابطهای باید بین علم و دین برقرار باشد؟
تعامل فقه حوزه با حقوق دانشگاه، کمک به تقویت فقه می کند. حقوق در جا نمی زند دارد به پیش می رود. حقوق بین الملل، حقوق بشر و… آیا فقه می تواند از کنار آنها بیتفاوت بگذرد و یا در برابر آنها نظر دارد؟
نکتهی دیگر این که در سیستم دانشگاهی هیچ کس مافوق نقد نبوده است، ولی اکنون در دانشگاههای ما برخی افراد را نمیتوان نقد کرد.
حتی امروز در دانشگاه نیز سوال و پرسشگری را شبههافکنی تلقی می کنند. اکنون ایراد اصلی که وجود دارد، اعمال قدرت و حکومت بیش از حد بر دانشگاه و حوزه است. دانشگاه و حوزه باید بتوانند فارغ از سلطهی قدرت، با یکدیگر گفت و گوی عالمانه و عاقلانه داشته باشند.
—
۱- “ولا تقف ما لیس لک به علم، ان السمع و البصر و الفواد کل اولئک کان عنه مسوولا ”
۲- “ویجعل الله الرجس علی الذین لایعقلون”
۳- “ان شر الدواب الصم البکم الذین لا یعقلون”
۴- ” کلما حکم به العقل حکم به الشرع “
برچسب ها :اسلایدر ، دکتر سیدابوالفضل حسینی ، دکتر محمد مفتح ، رییس دانشکده الهیات دانشگاه تهران ، شریه دانشجویی پله ، علوم انسانی ، گروه فرقان ، مصاحبه ، وحدت حوزه و دانشگاه
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰