پیر بِشو لعنتی!
علی ششتمدی همراه با ادبیات اینستاگرامی فراگیر شد و به آنهایی که ـ از هنرمند و هنرپیشه تا سرمایههای اجتماعی ـ دوستشان داشتیم نوشتیم: «پیر نشو لعنتی!». ولی بعضیها را باید خواهش کنیم دست از «جوان» بودن یا همان «خودجوانپنداری» بردارند و به آنها بگوییم: «شما پیر بشو لعنتی!». دهۀ شصتیها به میانۀ عمر خود
علی ششتمدی
همراه با ادبیات اینستاگرامی فراگیر شد و به آنهایی که ـ از هنرمند و هنرپیشه تا سرمایههای اجتماعی ـ دوستشان داشتیم نوشتیم: «پیر نشو لعنتی!». ولی بعضیها را باید خواهش کنیم دست از «جوان» بودن یا همان «خودجوانپنداری» بردارند و به آنها بگوییم: «شما پیر بشو لعنتی!».
دهۀ شصتیها به میانۀ عمر خود رسیدهاند و هنوز گرفتار نسل قبل هستند! نهفقط نسل دوم که حتی نسل اول انقلاب هم دست از سر کرسیها و صندلیها برنمیدارد! در همین شهرستان سبزوار و ۴ شهرستان همسایه، چند مدیر و رئیس داریم که بالا ۱۰ سال است در پست خود باقی مانده؟ بالای ۱۵ سال چطور؟ باورتان میشود ما مدیرانی داریم که ۲۰ سال است مدیر ماندهاند؟ یعنی در زمان دولت سازندگی ابلاغ ریاست گرفتهاند، با دو دوره دولت اصلاحات سر کار ماندهاند، در دو دوره دولت پاکدستان هم همچنان مشغول «خدمت» در میز مدیریت بودهاند و الآن در دو دوره دولت اعتدال هم مشغول تدبیر هستند و امید به باقی ماندن مقام ریاستشان! اینها دیگر ریشه زدهاند و با تودیع و معارفه هم نمیتوان برکنارشان کرد!
وزیر دهه شصتی که آمد، نمایندههای دهه شصتی که آمدند، همه خوشحال شدیم که یک «روند» شروع شده و بالاخره نوبت ما دهه شصتیهاست! اما خیلی زود فهمیدیم که این موارد، «اتفاق» بودهاند و هنوز هم نوبت ما نیست! شاید روزهای پیری و مرگ ما که برسد، تازه بعضی از نسلِ قبلیها، تصمیم بگیرند «پیر» شوند و کناره بگیرند! بازنشستههای ادارات و سازمانهای دولتی و حکومتی، دست از سر مناصب که برنمیدارند، هیچ؛ حتی با وجود اعمال قانون منع بهکارگیریشان، هنوز هم اطراف ادارات و سازمانهایشان میپلکند! علتش را که پرسیدم، گفتند: اینها کارمند همینجا بودهاند، چموخم کار را یاد گرفتهاند و داخل اداره میچرخند، اگر قراردادی، وام و تسهیلاتی، استخدامی، واگذاری به بخش خصوصی یا چیزی بود، سریع بقاپند! خواهشاً سیر شوید! لطفاً نوبت بدهید به کسانی که بین سالهای ۶۰ تا ۷۰ در این جغرافیا به این دنیا آوردهاید! بگذارید آنها هم سهمی داشته باشند!
نسلِ گذشته، خود را صاحب انقلاب و کشور میداند و اساساً مخالف همهپرسی است و حتی از گفته شدن این «اصل» قانونی توسط «رئیسِ جمهوری ایران» دلخور میشود! چون نسل جدیدها هم در این تصمیم شریک میشوند و آن نسل، هنوز چنین چیزی را «صلاح» نمیداند! آنها هنوز در انتخابات ریاستجمهوری و مجلس و شوراها هم دل به شک هستند و برایشان سؤال است که یکمشت «بچه» چطور با رأیهایشان دارند آینده خودشان را تعیین میکنند؟
فقط اصولگرایان شهرستان و منطقه ما این طور نیستند! مگر بزرگان اصلاحطلبی کجا به نسل جدید میدان دادهاند؟ تازه برای شعار «جوانگرایی» که میخواهند کار کنند یک دهه شصتیِ ۳۵، ۳۶ ساله را بر مسئولیتی بیتأثیر میگمارند! آنهم از میان ژنهای خوب خودشان! دوروبرتان را نگاه کنید! این بزرگانی که صندلی را هم اگر ـ خدایی نکرده ـ واگذار میکنند، میسپارند به پسر و دختر و عروس و داماد خودشان و دوستانشان! کی نوبت جوانهای ۲۰ ساله و ۳۰ ساله است؟ تکلیف ژنهای بد چه میشود؟ هنوز صبر کنیم؟
از ما که گذشت، دهۀ شصت آمده بود که دانشجوی دانشگاه باشد و سرباز و التماسکنندۀ بازار کار و … حداقل برای نسلهای بعد، یک مقدار پیر شوید!
برچسب ها :جوانگرایی ، سبزوار ، علی ششتمدی ، کرسی ریاست ، نسل اول انقلاب
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰