کاشفی سیتی

مکانی بسیار بسیار بسیار و بازم هم بسیار بسیار شلوغ (که چه عرض کنم شلوغ‌پلوغ) که کلاً هر کاری داریم میریم اونجا. مشکل ما نیستا؛ کلاً هرچی لازم داریم اونجاس. این مکان بسیار عزیز سبزوار، برای ما سبزواری‌ها حکم مدرسان شریف رو داره. به این صورت که:

کجا داری میری؟ کاشفی؛ از کجا داری میای؟ کاشفی؛ خرید کجا برم؟ کاشفی؛ دور دور کجا بریم؟ کاشفی؛ تلفن ۲۹ دو تا ۶

یه خاصیت جالب دیگه کاشفی اینه که شما می‌تونی جواب دو سؤال و محصول متفاوت رو اینجا بدی!

به این صورت که:

1. آقا ببخشید کجا می‌تونم گوشی اپل و تلویزیون سه‌بعدی بگیرم؟ برو کاشفی برادر
2. سلام ننه جو مِرُم بِرُم لیف و کیسه و صعبی سفیدا برای حموم بخرم؛ بکوج برم؟ برو کاشفی ننه‌جان!

نه خدایی لیف و کیسه؟ تلویزیون سه‌بعدی؟ اینا رو آوردن کنار هم؛ الآن خواستن به این حال بدن یا به اون؟

یه مشکل دیگه‌ای که در این مکان هست کمبود جای پارکه. پارک ماشین نه ها؛ پارک آدم. جای ماشین که چه عرض کنم، جای واستادن آدم هم نیست! شما اگه اونجا سر شب کار داشته باشی، باید زودتر بری واسه ایستادن خودت جا بگیری!

من یه پیشنهاد دارم به مسئولین، می‌تونید از این‌طرف، چهارراه بیهق رو از اون طرف چهارراه دادگستری رو ببندید بعد رفت‌وآمد به کاشفی رو بلیتی کنید. گرون هم بگیرد ها! اگه دیدید کسی نیومد مجانیش کنید، همه که اومدن تو، سه چهار تا شیر و پلنگ ول کنید، بگید خوب حالا خروجی ۱۰۰ هزار تومن!

باز غوغا می‌کند؛ فریاد و غوغا کاشفی

کیف مادر، جیب بابا، عصر فردا کاشفی

خط و گوشی، ساز و آواز، پسته و اوشو

جنس برقی، جنس شرقی، چیپس و سویا، کاشفی

مثل موجی که شتابان سوی ساحل می‌رود

منو تاکسی، سمت بیهق، اصل دریا، کاشفی

منو هادی، او و عباس، دیگران هم جملگی

عمه عصمت، بی‌بی کلثوم، خاله لیلا، کاشفی

هم پاریس و هم فرانسه هم دبی

هم سومالی، هم مراکش، هم کنیا، کاشفی

عید مبعث، عید شعبان، عید خم

صبح نوروز، عصر جمعه، شب احیا، کاشفی

کو خدیجه؟ کو سحرناز؟ کو نسترن

کو ملینا؟ کو حدیثه؟ کو پریا؟ کاشفی

گر ندیدی فامیلت را چند سالی دراز

سوی بیهق، بیخ دیوار، سمت بالا، کاشفی

*منتشر شده در شماره ۷ هفته نامه ستاره شرق