… کویِ گلستانم آرزوست!
رنجنامهای برای کوی گلستان؛ قلب زخمی سبزوار
رنجنامهای برای کوی گلستان؛ قلب زخمی سبزوار
ستاره شرق، علی نورآبادی:
نامش را «کوی گلستان» گذاشتهاند، اما اینجا نه از گل خبری هست و نه از گلستان. شاید کسانی که این نام را انتخاب کردند خیال میکردند اگر کوچههای این محله به نام گلها بگذارند گلها خودشان میرویند و میپنداشتند با روییدن این گلهای خیالی، محله نیز گلستان خواهد شد. مثلی است که گفتهاند: «آن را که خواب است میشود بیدار کرد اما آنکه خودش را به خواب زده است نمیتوان بیدارش کرد.» این، حکایت مسئولان ماست که ۴۰ سال است خود را به خواب زدهاند. «کوی گلستان» تنها موضوعی است که همه دستگاهها و مسئولان درباره آن اتفاقنظر کامل دارند، بدون استثناء؛ البته برای نادیده گرفتن و بیتوجهی به آن. انگار یک توافق ضمنی بین همه دستگاهها و مسئولان شهری انجام شده است که برای کوی گلستان کاری نکنند.
بهترین نشانه برای این خوابزدگی مسئولان، همین بس که تاکنون افراد زیادی درباره وضع وخیم و اسفناک کوی گلستان هشدار دادند و زنگهای خطر زیادی را به صدا درآوردند اما مسئولان نشنیدند و نمیشنوند چون ظاهراً نمیخواهند بشنوند؛ یک نمونه از این هشدارها:
پنج سال پیش سلسله یادداشتها و گزارشهایی با عنوان «پرونده ویژه کوی گلستان» در پایگاه سلام سربدار و دیگر رسانههای شهرستان منتشر شد. در این پرونده که تا ۴۰ قسمت ادامه داشت، مسائل مختلف این محله از زوایای مختلف بررسی شده بود. نخستین قسمت این پرونده با عنوان «آقای فرماندار دست گلتان درد نکند!» در تاریخ ۲۱ آذر ۹۱ منتشر شد؛ و آخرین آنها نیز با عنوان «چه کنم چه کنم مدیریت شهری سبزوار درباره کوی گلستان همچنان ادامه دارد» در ۴ مرداد ۹۴ منتشر شد. البته بعدازآن هم به مناسبتهای مختلف، مطالب زیادی درباره مشکلات کوی گلستان منتشر شده است تا هشدارهای مکرری برای مسئولان شهری باشد؛ اما هیچکدام از این زنگ خطرها شنیده نشده و آن هشدارها را تاکنون که جدی نگرفتند.
مسئولان شهری جوری با کوی گلستان برخورد میکنند که انگار اصلاً چنین محلهای در شهر وجود ندارد! با تمام توان میکوشند که کوی گلستان را پنهان و مسائل و مشکلاتش را لاپوشانی کنند. سعی میکنند از کنارش عبور نکنند و حتی اگر گذرشان هم به آن سمت افتاد رویشان را برمیگردانند. اگر چنین نیست پس چرا کاری برایش نمیکنند؟ چند سالی است که بحث بازآفرینی محلات حاشیهای شهرها مطرح شده است و در سبزوار ۱۰ محله برای این طرح مشخص شده و کارهایی انجام شده است، چرا کوی گلستان را بهعنوان یکی از این محلات انتخاب نکردند؟ و اگر انتخابشده چرا کاری برای آن نمیکنند؟ وضع محلات حاشیه شهر وخیم است اما آیا وضع کوی گلستان، بسیار وخیمتر و اسفناک تر نیست؟ مسئولان حتی کوی گلستان را از مسئولان کشوری و استانی هم پنهان میکنند. اگر چنین نیست چرا این مسئولان را برای بازدید به کوی گلستان نمیبرند تا ببینند که این محله در چه وضعی است و چه میگذرد؟ فراموش نمیکنیم که حتی برخی مسئولان شهرداری در دورهای میخواستند طرح دیوار کشیدن دور محله کوی گلستان را اجرا کنند. برای چه؟ برای اینکه وضع وخیم کوی گلستان دیده نشود. اینها طنز نیست و قصد شوخی نداریم، واقعاً چنین طرحی داشتند و حتی درباره آن مصاحبه هم کردند و موجود است!
مسئولان محترم شهری چه بخواهند و چه نخواهند، «کوی گلستان» وجود دارد و در مرکز شهر هم قرار گرفته است. آقایان، حضرات! محله ۸ هکتاری کوی گلستان هست، وجود دارد، چرا خودتان را به ندیدن میزنید؟ با ندیدن و روی برگرداندن شما که کوی گلستان از بین نمیرود و یا گلستان نمیشود. کوی گلستان، «قلب زخمی» سبزوار است؛ و کار این زخم از عفونت و چرک هم گذشته و به مغز استخوان رسیده است. بهجای نادیده گرفتن باید این زخم را جراحی کرد. پیشرفت شهر بدون جراحی این زخم عمیق امکان ندارد. رونق و پیشرفت شهر از ساماندهی و بازسازی کوی گلستان آغاز میشود. چرا کوی گلستان به چنین وضع وخیم و اسفناکی درآمده است و چرا این زخم اینقدر عمیق شده است؟ آیا این وضع اسفناک، حاصل غفلت و بیتوجهی در ۴۰ سال گذشته نیست؟ آیا فکر نمیکنید اگر کوی گلستان هم مانند محلههای دیگر دیده میشد به چنین وضعی درنمیآمد؟ همه تلاش مسئولان محترم در سه چهار دهه گذشته این بوده که همین وضع موجود را حفظ کنند اما نمیدانند که با غفلت و بیتوجهی، وضع موجود حفظ نمیشود بلکه بدتر و بدتر میشود، چنانکه میبینیم. «کوی گلستان»، معیار و محک خوبی است. مردم با این معیار میتوانند درباره کارنامه کاری و مدیریتی همه دستگاهها و مسئولان شهری در ۴۰ سال گذشته قضاوت کنند.
شاید یکی از دلایلی که مسئولان سعی میکنند کوی گلستان را پنهان کنند همین مسئله است که خودشان زیر سؤال میروند. شاید یکی از دلایلی که مسئولان کشوری و استانی را به کوی گلستان نمیبرند همین است که میترسند خودشان و عملکردشان زیر سؤال رود. میترسند که آن مقام کشوری یا استانی بپرسد شما در این ۴۰ سال چه کردید و چه میکنید؟ و چرا این محله به چنین وضعی افتاده است؟ آنوقت چه پاسخی دارند؟ آیا واقعاً غیر این است؟ هرکدام از دستگاهها و مسئولانی که در طول ۴۰ سال گذشته کاری برای کوی گلستان کردند، اعلام کنند. سبزوار از ابتدا تا کنون ۳۹ شهردار داشته است، هرکدام از این حضرات که کاری در این محله کرده است، منتشر کند. هرکدام از فرماندارانی که قدمی برای این محله برداشتهاند بگویند. تا حالا ۵ دوره شورای شهر داشتیم، کدام دوره شورا کاری برای کوی گلستان کرده است؟ و قس علی هذا…
وضع کوی گلستان، بهترین محک و معیار برای قضاوت درباره عملکرد مجموعه مدیریت شهری سبزوار در ۴۰ سال گذشته است. آیا واقعاً غیرازاین است؟ اساساً وضع کنونی کوی گلستان، بهترین دلیل بر این است که هیچکدام از این دستگاهها و مسئولان کاری در این محله نکردند. قطعاً اگر هرکدام از این مسئولان محترم گامی هرچند کوچک برای کوی گلستان برداشته بودند ما و مردم بیخبر نبودیم. چطور است که همین مسئولان وقتی کوچهای را آسفالت و یا دیواری را رنگ میکنند در بوق و کرنا میکنند تا مبادا خداینکرده کسی بیخبر بماند اما در کوی گلستان اقدامی انجام بدهند و به کسی نگویند؟ چگونه است که همین مسئولان وقتی میخواهند در آینده کاری بکنند – یعنی هنوز کاری نکردند – از هفتهها و ماهها قبل، عالم و آدم را خبردار میکنند اما در این محله کاری کرده باشند و کسی نداند؟ اگر هرکدام از این دستگاهها و مسئولان در ۴۰ سال گذشته یک آجر – و نه بیشتر- روی آجر دیگر گذاشته بودند مطمئناً وضع کوی گلستان بهتر از این بود. جالبتر این است که همه این حضرات در هر فرصتی که گیر میآورند درباره پیشرفت شهر سخنرانی میکنند و هر تریبونی که دستشان میافتد از رونق و آبادانی شهر میگویند. خودمان و مردم را گول نزنیم، چگونه میشود سبزوار پیشرفت کند درحالیکه قلبش زخمی است؟ آیا سخن گفتن از آبادانی شهر درحالیکه در مرکزش چنین محلهای با چنان وضع اسفناکی وجود دارد، مضحک نیست؟ البته مسئولان محترم در همه این مدت هیچوقت در قول و وعده دادنها کم نیاوردهاند. مسئولان هر وقت لازم بوده در عکس یادگاری گرفتن در کوی گلستان کم نیاوردهاند. از وعدهووعید مسئولان گذشته میگذریم چون مثنوی هفتاد من خواهد شد با یک جستجوی ساده میتوان حرفهای آنها را درباره کوی گلستان پیدا کرد. در اینجا فقط حرفها و قولهای چند تن از مسئولان فعلی را برای نمونه میآوریم:
۱- فرماندار ویژه سبزوار
قاسم شعبانی فرماندار قبلی ۵ سال مسئولیت داشت اما هیچ کاری برای کوی گلستان نکرد و رفت. احمد برادران ۵ سال است که فرماندار ویژه سبزوار است در این ۵ سال برای کوی گلستان چه کرده است؟ آیا در این ۱۰ سال نمیشد کاری برای این محله کرد؟ شاید تنها اقدامی که جناب فرماندار برای کوی گلستان کرده، امضای قراردادی با دانشگاه حکیم سبزواری باشد. به گفته مسئولان در این طرح، قرار بود مطالعات ساماندهی و بازآفرینی محله کوی گلستان انجام شود تا فعالیتهای بازآفرینی بهصورت علمی اجرا شود. تعیین محل و حریم دقیق کوی، مطالعه وضع کنونی آن و تهیه نقشههای اجرایی و برنامههای بازآفرینی ازجمله مواد این قرارداد ۱۵ مادهای بود. این قرارداد ۲۵ بهمن ۹۵ بین دو طرف امضا شد یعنی حدود دو سال میگذرد، اما هیچ خبری از سرانجام آن در دست نیست. مسئولان دانشگاه هم هیچ گزارشی از آن ندادند که طرح به کجا رسیده و در این دو سال چه کردند؟
معاون برنامهریزی فرمانداری سبزوار در ۲۸ شهریور ۹۷ گفته است: «به دلیل اینکه در حوزه اقدامات ساختمانی و عمرانی در کوی گلستان تأخیر ایجادشده این است که کوی گلستان به بازآفرینی نیاز دارد. بافت این منطقه و ساختمانها فرسوده است و مقاومت آنها در برابر زلزله پایین است که این حوزه نیازمند یک اقدام اساسی و حقوقی است. برای تغییر در مدل نوسازی در کوی گلستان باید این طرح را تغییر داد که جایگاه قانونی آن کمیسیون ماده ۵ در استان است. یک مشاور باید این کار را انجام دهد و پسازاینکه کار نهایی و مصوب شد، آن را بهعنوان یک قطعه در طرح تفصیلی جایگزین طرح قبلی کنیم بهطوریکه عقبنشینی انجام نشود و بتوانیم مجوز صادر کنیم که واحدهای مسکونی درجا نوسازی کنند.»
شاید وقتتان را بگیرد اما لطفاً یکبار دیگر این جملات را بخوانید. آیا چیز خاصی از آن دستگیرتان میشود؟ غیرازاین است که معاون محترم «برنامهریزی» فرمانداری تازه بعد از پنج سال مسئولیت یک سری کلیات و بدیهیات را گفته است؟ مثلاً «کوی گلستان نیاز به بازآفرینی دارد»، یا «کوی گلستان فرسوده است و نیازمند یک اقدام اساسی و حقوقی است.» آیا خندهدار نیست که کسی بعد پنج سال مسئولیت اجرایی، تازه چنین اظهاراتی بکند؟ کسی نیست بگوید همه اینها درست و بدیهی است و همه میدانند، شما چهکار کردی؟ کی باید این اقدامات اساسی و حقوقی را انجام میداد؟ چه کسی باید طرح را در استان پیگیری میکرد که تصویب شود؟ مگر شما معاون «برنامهریزی» نبودی؟ چه کسی باید چنین برنامهریزیهایی میکرد؟ گفتن چند جمله کلی و بدیهی بعد از پنج سال که دردی را اهالی کوی گلستان و شهر سبزوار حل نمیکند!
بههرحال روزه سکوت جناب فرماندار هم همچنان ادامه دارد. روزه سکوت، برای مسئولان اجرایی از مستحبات مؤکد و نیکو است اما امیدواریم که او روزه «عمل» نداشته باشد. البته اگر فرمانداری در این پنج سال کاری برای کوی گلستان کرده بود حتماً مردم یا لااقل اهالی کوی گلستان خبردار میشدند؛ اما از اینها که بگذریم، برادران در جلسه تودیع و معارفهاش جملهای کلیدی گفت و قول مهمی داد. آیا خودش یادش هست؟ گفت: «سبزوار را به معنای واقعی به جایگاه دومین شهر استان برسانیم». بعد پنج سال آیا سبزوار به جایگاه دوم استان رسیده است؟ مگر ممکن است شهری در جایگاه دوم استان باشد اما در مرکزش چنین محلهای با چنان وضعی اسفناکی داشته باشد؟ چگونه امکان دارد که سبزوار باوجود کوی گلستان شهر دوم استان باشد؟ بههرحال آقای برادران، کارنامه عملکرد شما درباره کوی گلستان چیست؟ آیا شما هم به همان راهی که قبلیها رفتند، خواهید رفت و سعی میکنید با روزمرگی بگذرانید تا دوره مسئولیتتان به پایان برسد؟ اگر اینگونه نیست امکان ندارد کسی ۵ سال چیزی را واقعاً پیگیری کند و بهجایی نرسد. بخواهید یا نخواهید کوی گلستان جزء دو سه اولویت اول سبزوار است و بهنوعی کلید پیشرفت سبزوار است. آقای برادران حتماً میدانید که سبزوار بدون ساماندهی و بازسازی کوی گلستان به جایگاه واقعیاش که گفتید، نخواهد رسید. هر چه قدر هم رویتان را برگردانید کوی گلستان قابل قایم کردن و نادیده گرفتن نیست!
۲- نماینده سبزوار
رمضانعلی سبحانیفر در مصاحبهای در شنبه ۵ بهمن ۱۳۹۲ ضمن ابراز تأسف از وضع وخیم کوی گلستان تأکید کرده بود که ساماندهی کوی گلستان را «بهطورجدی» پیگیری میکند:
«بسیار وضع نابسامانی دارند. بارها گفتهام، قبل از اینکه وارد مجلس هم شوم بارها درجاهای مختلف به مسئولان تذکر دادهام. زندگی آنها از زندگی یک روستانشین هم سختتر است. مسئولان زیاد آنجا رفتهاند؛ اما در چند سال اخیر به توافقات خوبی رسیدهاند. با توجه به اینکه مردم کوی مشکلات عدیدهای دارند و پذیرفتهاند که از بافت خارج شوند. مسئولان باید این فرصت را مغتنم بدانند و بهسرعت تغییرات و بازسازی را انجام دهند. من مطمئنم این اتفاق بهزودی خواهد افتاد با توجه به قولی که شهردار داده و طرح جامعی که دارد پیاده میشود، بودجهای هم در اعتبارات دیدهشده اگر تخصیص یابد بافتهای فرسوده سروسامان میگیرد. من هم مثل شما که دغدغه آنها را دارید نماینده و وکیل آنها هستم از شهردار و مسئولان اجرایی میخواهم که هر چه سریعتر مقدمات کار را فراهم کنند تا بهمحض آمدن طرح جامع وارد عملیات اجرایی شوند و مردم از این وضعیت خارج شوند. من ازلحاظ انسانی میگویم وقتی وضعیت آنها را میبینیم نمیتوانیم بیتفاوت از کنارشان بگذریم و احساس مسئولیت میکنیم. الآن که خود اهالی وسط آمدهاند از آنها میخواهم کمک کنند و شهرداری هم همکاری جدی داشته باشد تا با توافق همدیگر کار را شروع کنند. آن موقع که میخواستم رأی بگیرم به این عزیزان قولی ندادم اما بعد از انتخابات که با چندنفری از بزرگان کوی صحبت داشتم گفتم بهطورجدی دنبال این موضوع هستم. درعینحال من مجری کار نیستم. به خاطر همین ما هم پیگیریم و بهطورجدی دنبال میکنیم.»
حدود ۵ سال گذشته است؛ و دوره اول نمایندگی آقای سبحانیفر تمام شده است. این نماینده محترم در دوره اول نمایندگیاش برای کوی گلستان چه کرده است؟ بیش از یک سال از دوره دوم نمایندگی آقای سبحانیفر هم سپری شده است آیا او همچنان پیگیری حل مشکل کوی گلستان است؟ این پیگیریها به کجا و چه نتیجهای رسیده است؟
۳- نماینده سبزوار
«مسئولان قبلی فقط شعار دادهاند اما ما بهصورت عملی وارد شدهایم.» این جمله حسین مقصودی نماینده فعلی سبزوار در مصاحبهای در تاریخ ۱۹ مرداد ۹۲ است:
«این منطقه هم ازنظر اجتماعی و از دیدگاه شهرسازی برای سبزوار بهعنوان یک مشکل بزرگ و یک چالش مطرح است. شما اشاره کردی زلزله ۴ ریشتری ولی خانههایی که ما دیدیم با یک لگد هم خراب میشد! بله واقعاً بسیار بسیار وخیم و وحشتناک است؛ اما جالب است بدانید که مردم کوی گلستان هیچکدام کارگر نیستند همه از کسبوکار و شغل خودشان امرارمعاش میکنند. طرح بهسازی کوی را کمیسیون ماده ۵ استان هم مصوب کرده و ما در حال پیگیری فروش اوراق مشارکت هستیم. اهالی هم به این نظر رسیدهاند که باید همراه مسئولان حرکت کنند. درمجموع خدمات دولتی به اهالی خوب بوده است. طرحی که برای کوی تعریفشده هم تجاری و هم مسکونی است. این طرح در کارگروههای تخصصی شهرداری و شورای شهر تصویب شده است. خوشبختانه کمیسیون ماده ۵ استان هم طرح را تصویب کرده است. آقای صلاحی استاندار قبلی خراسان از محل بازدید کرد و بهشدت پیگیر بود تا این مشکل حل شود. قطعاً استاندار جدید هم تأکید بر حل این قضیه خواهد داشت. نمایندگان مجلس، شورای شهر و مدیریت شهری و مردم، همه دستبهدست هم دادهاند تا بتوانیم کار بزرگی در این منطقه انجام دهیم و مشکل حل شود. متأسفانه سالهای سال چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب مسئولان شعار زیاد دادهاند، حرف زیاد زدهاند، بازدید زیاد کردهاند چه مسئولین کشوری، استانی یا شهرستانی؛ اما بهجرئت میتوانم بگویم تنها جایی که بهصورت عملی واردشده حوزه شهرداری و سیاستگذاری در شورای شهر است. آقای صلاحی هم بهشدت تأکید بر حل این قضیه داشتند. اگر بخواهیم این اشکال برطرف شود یک اجماع مدیریت شهری را میخواهد که بهصورت عملی وارد قضیه شوند نه بهصورت شعار. از همینجا هم اعلام میکنیم که چه بانکهای خصوصی و چه سرمایهگذاران خارج از شهرستان کسانی که توان سرمایهگذاری در منطقه را دارند شهرداری و شورای شهر و مدیریت شهری برای سرمایهگذاران فرش قرمز پهن میکند. بهخصوص در این نقطهای که ۱۰۰ درصد سوددهی بسیار بسیار عالی دارد.»
آن «اقدام عملی» که او میگوید، چیست؟ آقای مقصودی الآن نماینده است اما آن موقع شهردار سبزوار بود و یکی از پایههای اصلی برای اقدام عملی! اگر واقعاً اقدام عملی صورت گرفته بود که وضع کوی گلستان هنوز مثل سابق نبود. بیش از ۵ سال گذشته است و ظاهراً «فرش قرمزهایی» که مقصودی برای پهن کردن زیر پای سرمایهگذاران عنوان میکند هنوز به سبزوار نرسیده است چون او الآن هم که نماینده شده در آخرین نشست خبریاش از سرمایهگذارها میگوید. او در نشست خبری خود که اوایل مرداد ۹۷ برگزار شد در پاسخ به سؤال خبرنگاران گفت:
«ما پیگیری و طرحش را در کمیسیون ماده ۵ استان تصویب کردیم و سرمایهگذاری هم از اصفهان داشتیم؛ اما به دو مانع برخوردیم ۱- شورای شهر همراهی نکرد چون شهردار انتخاب نکردند و نتوانستیم آن را آنطور که دلمان میخواست به نتیجه برسانیم. طرح معطل ماند و چون من دو سال بیشتر شهردار نبودم طرح بعدش رها شد. این در حالی است که طرح در کمیتههای میراث و منظر شهری کمیسیون ماده ۵ استان گیر کرد و آنها مخالفتهایی با طرح قبلی داشتند. طرح کوی گلستان به علت کوتاهیها و عدم پیگیری مسئولان شهرستان هیچوقت به تصویب نهایی کمیسیون ماده ۵ نرسید. ۲- عدم همراهی مردم که خیلیها سند نداشتند. در سبزوار عزم ملی برای حل این مشکل نیست. باید کنسرسیومی برای بازسازی آن تشکیل شود. کوی گلستان، خطری بسیار بزرگ (تأکید بر بسیار بزرگ) در کمین سبزوار است. کوی گلستان، ظرفیت فرهنگی و اقتصادی است که میتواند سبزوار را دگرگون کند. من به خاطر همین ظرفیت در زمان شهرداری در آنجا حضور پیدا کردم. من نمایندهام و کار اجرایی ندارم، فرمانداری و شهرداری و شورا باید کاری کنند. من یک سرمایهگذار بزرگ در تهران دارم که میتواند کل کوی گلستان را بخرد و به اهالی پولی بدهد که بروند. به شرطی که شهرداری پایکار بیاید برای بازسازی آن و برایش موانع ایجاد نکنند. مثل شهربازی نکنند.»
نمیدانیم چرا مسئولان تا وقتی خودشان مستقیماً مسئول اجرایی هستند کاری نمیکنند اما همینکه جابجا شدند و کنار رفتند، میگویند باید این کار را کرد و آن کار را کرد. اگر باید این کارها را کرد چرا خود شما که در دورهای که مسئولیت داشتید نکردید؟ چه کسی باید این کارها را بکند؟ مگر غیر از شما مسئولان کس دیگری هست؟ وقتی آقای مقصودی شهردار سبزوار بود اهالی کوی نامههای متعددی برای رسیدگی به وضع وخیم محلهشان نوشتند و این نامهها منتشر شده است، آقای مقصودی چهکار عملی و ویژهای برای ساماندهی و بازسازی این محله کرد؟
۴- شهردار سبزوار
سیدعلی کوشکی، تیر ۱۳۹۵ زمانی که میخواست برای شهردار شدن رأی بگیرد در جلسه علنی شورای شهر، «عدم رسیدگی به بافت گلستان» را یکی از ۲۰ چالش سبزوار عنوان کرد و در برنامه ۳۰۰ صفحه خود، «بازسازی کوی گلستان» را یکی از برنامههای اصلی خود عنوان کرده بود. حدود دو سال و نیم از آن موقع گذشته است، جناب شهردار گزارش بدهد که برای بازسازی این محله و رفع این چالش شهر چه کرده است؟ سؤال از این واضحتر؟ اگر شهرداری در این مدت کاری برای کوی گلستان کرده بود آیا مردم بیخبر میماندند؟ شهرداری سبزوار با روابط عمومی بیشفعالی که دارد اگر چالهای را پر کند، یا دیواری را رنگ کند و یا بوته را بکارد همه سایتها و کانالها و گروههای مجازی و غیرمجازی و مکتوب و شفاهی پر میشود، چگونه ممکن است که شهرداری در کوی گلستان کاری کرده باشد و تاکنون خبری و چیزی منتشر نکرده باشند و یا چیزی نگویند؟ چگونه است که عکسهای قهوهخوری جناب شهردار با مدیران توحیدشهر در وسط میدان این منطقه، فضای مجازی را پر میکند اما از محله کوی گلستان خبری داده نمیشود؟ ایکاش گلهایی که شهرداری، اسامی آنها را بر کوچههای کوی گلستان چسبانده است، روییده بودند تا آقای شهردار در لابهلای گلهای محله گلستان مینشست و با اهالی آنجا هم چایی میخورد. مگر میشود شهرداری در این دو سال و نیم کاری در این محله کرده باشد و شهر بیخبر باشد؟ جالب اینکه آقای شهردار در همان جلسه تأکید کرده بود: «اگر طرحهایم طی دو سال اجرایی نشد از شهرداری میروم». اگر آن جزوه ۳۰۰ صفحهای برنامههای شهردار در دسترس مردم نباشد اما متن کامل صحبتهای او در جلسه علنی شورای شهر در دسترس است. ما نمیخواهیم و نمیگوییم که جناب شهردار بروند یا نروند؛ این کار با ما نیست. با طرحهای دیگر او هم فعلاً کاری نداریم و صحبت ما در این یادداشت فقط درباره «کوی گلستان» است. خلاصه چالشهای شهر و طرحهایی که شهردار در آن جلسه عنوان کرده بود را عیناً میآوریم؛ قضاوت درباره آنها با خوانندگان و مردم. چالشهای شهری سبزوار:
«عدم وجود قانون برای نماسازی ساختمانها- نداشتن مراکز تجاری در خیابانهای اصلی- گسترش ساختوسازهای غیرقانونی در مناطق الحاقی- نداشتن ورودی مناسب شهر- نداشتن سیل بند در غرب توحید شهر- نداشتن دسترسی مناطق به سجاد شهر و توحید شهر- بلاتکلیفی بافت امیریه- عدم رسیدگی مناسب به بافت گلستان- نبود ضابطهمند بودن مرتفعسازی- نداشتن ورودی مناسب برای کلاته سیفر- عدم رعایت ساخت پارکینگ مناسب در ساختوسازها- مشکلات ترافیکی در هسته مرکزی شهر- نبود فضای سبز در مناطق حاشیهای- نداشتن کمپ مناسب زائران داخل شهر- نبود نمایشگاههای دائمی- کمتوجهی به بحث گردشگری و توریست- نداشتن سفرهخانه سنتی- نداشتن فرهنگسرا و خانه فرهنگ- نداشتن سایت برای بهروزرسانی نیازهای مردمی.»
کوشکی همچنین با اشاره به برنامههای ۳۰۰ صفحهای خود برای شهرداری سبزوار، بخشی از آنها را اینگونه بیان کرد:
«ایجاد منطقه مخصوص مرتفعسازی در شمال غرب دانشگاه پیام نور- احداث پارک جنگلی در شمال توحید شهر- بازسازی کوی گلستان و بافت امیریه- ایجاد بازار میوه و ترهبار در مسکن مهر- اتصال امامزاده شعیب به کمربندی- انتقال زندان به جاده بید برغمد- ایجاد منطقه ۳ شهرداری در توحید شهر و سجاد شهر- ایجاد سفرهخانه و رستوران در پارک شهدای گمنام- ایجاد مرکز فرهنگی ورزشی درمانی- اجرای برنامههای آموزش شهروندی- ایجاد فضای سبز در حاشیه پلیسراه- ایجاد مجتمع رفاهی در توحید شهر.»
۵- رئیس سابق شورای شهر سبزوار
دوشنبه ۳۱ فروردین ۹۴ جلسهای با حضور همه مسئولان شهری سبزوار (شهرداری، فرمانداری و دیگران) و محمد رکنی معاون اداره کل میراث فرهنگی استان در سبزوار برگزار شد. موضوع این جلسه تعیین تکلیف کوی گلستان بود. گزارش دقیقی از مصوبات یا توافقات احتمالی این جلسه منتشر نشد و مسئولان هم چیزی نگفتند؛ اما این جلسه حواشی هم داشت. کاظم کرامت رئیس وقت شورای شهر سبزوار به نشانه اعتراض، جلسه را ترک کرد. وی در مورد علت خروج خود از جلسه گفت: «چندین سال است که طرح در رفتوآمد است و امروز و فردا میشود. الآن هم مباحث قومی را مطرح میکنند. من قبلاً هفتهای یکبار داخل کوی گلستان میرفتم و آنجا دوستانی داشتم اما الآن سه چهار سال است پایم را آنجا نگذاشتهام چون رویم نمیشود که بروم. مردم ما را مسئول این تأخیرها میدانند درصورتیکه در برخی موارد ما کارهای نیستیم.»
بیش سه سال از آن جلسه گذشته است و هنوز ظاهراً طرح بازسازی کوی گلستان همچنان بین سبزوار – مشهد در رفتوآمد است؛ البته اگر در بین رفتوآمدها کلاً از بین نرفته باشد؛ و احتمالاً جناب کرامت هم دیگر به کوی گلستان سر نزده است. آن موقع که رئیس شورای شهر بود از اینهمه تأخیرها و بدقولیها خجالت میکشید به کوی گلستان برود حالا که یک عضو عادی شورا است که حتماً از مسجد جامع آنطرفتر نمیرود که مبادا اهالی کوی گلستان سایهاش را ببینند. شاید دیگر مسئولان شهری هم مانند کرامت بعد از چهل سال غفلت و کمکاری درباره کوی گلستان، خجالت میکشند اهالی کوی گلستان را ببینند برای همین به این محله سر نمیزنند!
۶- مدیرعامل سازمان بهسازی و نوسازی شهرداری
بعدازآن جلسه سبزوار، جلسه دیگری چهارشنبه ۹ اردیبهشت ۹۴ در مشهد تشکیل شد که در آنهم همه مسئولان سبزواری حضور داشتند. یک هفته بعدازآن جلسه مهدی برزویی مدیرعامل سازمان نوسازی و بهسازی شهرداری سبزوار خلاصه آن جلسه را اینگونه بیان کرد: «با توجه به اینکه مسئولان اداره کل میراث فرهنگی استان عوضشدهاند، طرح قبلی که برای کوی گلستان تهیه شده بود خاتمه یافته اعلام شد. قرار شد با مشاور جدید طرح اجرایی جدیدی تهیه شود. بعد از تهیه، تصویب و ابلاغ این طرح ما وارد فاز اجرایی خواهیم شد.»
این در حالی بود که برزویی پیش از برگزاری آن جلسه با اشاره به خرید سرای معمارزاده در کوی گلستان گفته بود: «ما نتوانستیم در این رابطه نسبت به طرح، با قوانین و مقررات دولتی کاری برای این محله انجام دهیم از این حیث شهرداری خود برای ورود به دیگر اجزای این بافت کار را از اینجا آغاز کرد و معتقد است که کلید فتح گلستان در سرای معمارزاده است.»
در آن مقطع، چند حرف متفاوت و متضاد از مهدی برزویی درباره کوی گلستان خواندیم. آدم میماند با این تناقضگویی آقایان چه کند؟ از طرفی از تصویب طرح اجرایی در جلسه استان میگویند و از طرف دیگر میگویند پیگیریهای دولتی بهجایی نرسیده است و ما خودمان سرا را خریدهایم و این کلید فتح کوی گلستان است. اصلاً مگر میشود بازسازی کوی گلستان را بدون تصویب طرح آن در کمیسیون ماده ۵ استان آغاز کرد؟ همه میدانند که بدون تصویب طرح، شهرستان کوچکترین دخل و تصرفی در کوی نمیتواند داشته باشد، پس سخن از «فتح کوی گلستان» چیست؟
بر گذشتهها افسوس نمیشود خورد چون فایدهای ندارد؛ اما حال که به گفته مدیرعامل سازمان نوسازی و بهسازی شهرداری سبزوار، آقایان «کلید فتح کوی گلستان» را بهدست آوردهاند در این سه سال چه کردند؟ تا حالا بهانه این بود که تا طرح تصویب نشود نمیتوانیم کاری کنیم و یا تقصیر را گردن استان میانداختند اما حال که ظاهراً همهچیز دست خودشان بوده است چه گلی به سر کوی گلستان زدند؟ بیش از سه سال گذشته است و هنوز از فتح کوی گلستان بهدست شهرداری و سازمان بهسازی و نوسازی شهرداری خبری نیست. کوی گلستان همچنان وضعش وخیم و وخیمتر میشود و سرای معمارزاده هم رو به تخریب است. اساساً در سه سال گذشته هیچ خبری نداریم که سرنوشت این طرحهای متعدد برای بازسازی کوی گلستان به چه سرنوشتی گرفتار شدند؟ سازمان بهسازی شهرداری در این مدت چه کرده است و اساساً چه میکند؟
7- رئیس کمیسیون فرهنگی و گردشگری شورای شهر
مسعود پسندیده در دوره گذشته شورای شهر، عضو و در این دوره رئیس کمیسیون فرهنگی و گردشگری شورای شهر است. در فروردین ۹۵ همایشی به نام «کیچه» با موضوع کوی گلستان برگزار شد. پسندیده در ۱۰ فروردین آن سال در نشست خبری این همایش گفت:
«اگر از اهالی کوی گلستان بپرسید انتظارات شما از مسئولان چیست؟ بهعنوان اولین پاسخ خواهند گفت: لطفاً دیگر شعار ندهید. همیشه مسئولان میآیند میگویند ما میخواهیم اینجا یک سری کارها بکنیم ولی نمیکنند. مدیریت شهری سبزوار حالا دیگر تصمیمات قبلی را دنبال نمیکند و ما نمیخواهیم اهالی کوی گلستان را از آنجا به هر جای دیگری کوچ دهیم؛ زیرا نگاهمان این است که آنها شهروندان رسمی سبزوار هستند و حتی از بسیاری از سبزواریهای دیگر سبزواریترند! در اینکه در حق اجتماعی مردم گلستان اجحاف شده شکی نیست این افراد باید از حقوق برابر با مابقی شهروندان برخوردار باشند. مشکلات موجود در این کوی متأسفانه بیش از صدسال است که رویهم جمع شده است. تغییر چهره قلب شهر با مشارکت اهالی کوی گلستان امکانپذیر است. ما نمیخواهیم دچار افراطوتفریط شویم؛ یعنی ازیکطرف بگوییم اینها ازآنجا بروند و محله تخریب و بازسازی شود یا برعکس بگوییم کوی گلستان اصلاً باید دستنخورده به همین شکل باقی بماند. سازمان نوسازی و بهسازی شهرداری نیز چند سالی است خیلی نسبت به این محله دقیق شده و مخصوصاً در کمیته بازآفرینی شهری هم تصمیمات خوبی برای آنجا گرفته شده است و همه مسئولان درگیر این کار هستند. این همایش در راستای برجستهسازی مشکلات اجتماعی اهالی کوی گلستان و جلب مشارکت دستگاههای اجرایی برپا شده است. در کنار بحث عدالت اجتماعی که باید حتماً رعایت شود، موضوع دیگر نگاه گردشگری به محله کوی گلستان است. برای بهترین میهمانهای غیر سبزواری وقتی میخواهیم یک پیشنهاد خوب در حوزه گردشگری داشته باشیم آنها را به کوی گلستان میبریم و استقبال زیادی هم میکنند.»
همایش «کیچه» هم تمام شد و هیچ اتفاقی در کیچههای کوی گلستان نیفتاد. قرار بود آن همایش، آغاز باشد اما انگار پایان شد. از خود شورای شهر که بگذریم، آیا کمیسیون فرهنگی و گردشگری شورا کاری برای کوی گلستان کرده است؟ سه سال از برگزاری آن همایش گذشته است و بازهم «اگر از اهالی کوی گلستان بپرسید انتظارات شما از مسئولان چیست؟ بهعنوان اولین پاسخ خواهند گفت: لطفاً دیگر شعار ندهید. همیشه مسئولان میآیند میگویند ما میخواهیم اینجا یک سری کارها بکنیم ولی نمیکنند.»
۸- عضو شورای شهر سبزوار
علیاکبر فروغی مقدم ۱۹ اردیبهشت، در هیاهوی روزهای قبل از انتخابات، یادداشتی با عنوان «کوی گلستان سبزوار رنگ بهار را به خود میبیند؟» نوشت:
«ساکنان کوی گلستان سبزوار از مشکلات متعددی همانند وضعیت بهداشتی نامناسب، نبود سیستم فاضلاب، ایمنی نامناسب محلات، خرابی شبکه فرسوده آب، خانهها و منازل غیراستاندارد و فرسوده، خرابی آسفالت معابر و نداشتن شناسنامه برای برخی از اهالی رنج میبرند. قریب ۷ سال است که اهالی پیگیر مشکلات محله هستند و به تمام ارگانها و حتی ریاستجمهور هم نامههای ارسال کردهاند ولی اکنون هیچ کار مثبتی در این مدت برای بهبود وضعیت اهالی از سوی هیچ نهاد دولتی و غیردولتی انجام نگرفته است. بدون تعارف، بسیاری از مسئولان و مدیران سبزوار از سه دهه گذشته خواسته یا ناخواسته و آگاهانه و ناآگاهانه نتوانستهاند کاری مثمر ثمر برای بافت خزاندیده گلستان انجام دهند. علت و انگیزه اصلی این پنهانکاری هم وضع اسفبار کوی است. چون میدانند کوی گلستان آینه عملکرد مدیریت شهری سبزوار در ۳۰-۴۰ سال گذشته است. هر کس گذرش به آنجا بیفتد قطعاً اولین سؤالی که به ذهنش میرسد این خواهد بود که چرا وضع کوی اینگونه است؟ و آنها پاسخ قانعکنندهای برای این سؤال ساده ندارند. بدون رودربایستی با کوی گلستان میشود درباره مدیریت شهری سبزوار قضاوت کرد نه با آسفالت چهار تا کوچه و خیابان؛ هرچند که همین چهار تا کوچه کوی گلستان را هم در سه دهه گذشته یک آسفالت مناسب نکردند. مهمترین درخواست اهالی درواقع بهسازی و عمران کوی گلستان است. آنها برای بهسازی خانههای ناپایدار خود نیاز به ساختوساز و همراهی شهرداری دارند. خانههایی که بعضاً با سقفهای چوبی و سازه ضعیف و غیراستاندارد هرلحظه ممکن است با حادثهای طبیعی خرابیها و خسارات زیادی را برای اهالی به بار آورد.
اما آنچه در طول سالیان همواره در خصوص طرح بازسازی کوی گلستان مطرحشده بیان این موضوع بوده که کلیات پروژه در کمیسیون ماده پنج به تصویب رسیده و قرار است که برای جزییات این طرح با توجه به وجود این بافت در هسته مرکزی و بافت تاریخی شهر، میراث فرهنگی استان خراسان رضوی نظر مساعد خود را اعلام کند که هنوز خبری از آن نشده و همین امر سبب شده که بارها مسئولان شهرداری اعلام کنند تا پاسخی از میراث فرهنگی دریافت نشود امکان ورود به بحث بهسازی و نوسازی این محله وجود نخواهد داشت! درهرصورت حالا وقت آن رسیده که بهدوراز شعارها و وعدهها به کوی گلستان، این کوی خزان با پیگیریهای مجدانه و کفشهای آهنی برای جلب سرمایهگذاران برای بهسازی و بازپیرایی و بهرهگیری از ایدههای معماران شهرسازی نگاهی دیگر داشت: در این رابطه پیشنهادانی مثل:
۱- تبدیل کاروانسرای معمارزاده (که در این کوی واقعشده) به رستوران سنتی، بازارهای مدرن به شیوه سنتی، کافیشاپ، هتل تاریخی با ورود سرمایهگذاران بخش خصوصی
۲- احیای هنرهای دستی اهالی در راستای توانمندسازی و درآمدزایی
۳- ایجاد درمانگاه ویژه اهالی
۴- احداث امکانات رفاهی، فرهنگی، پارک محله، جهت بهرهمندی اهالی از تفریحات و سرگرمی
۵- راهاندازی پایگاه اورژانس اجتماعی
۶- ساخت مدرسه با کمک خیرین مدرسهساز در مقاطع مختلف و… مطرح میشود.»
نامه و یادداشت نوشتن و مصاحبه و سخنرانی کردن در روزهای قبل از انتخابات، بازار داغی دارد و البته خرجی هم ندارد. در روزهای انتخابات، آدم داغ است و برای جمعکردن چند رأی، هرجایی میرود و هر حرفی را میزند؛ اما شرط آن است که بعدازآن که مردم انتخابمان کردند حداقل به حرفها، قولها و وعدههای خود پایبند باشیم. کوی گلستان سبزوار رنگ بهار را به خود میبیند؟ چه کسی باید بهار را برای این محله به ارمغان بیاورد؟ این عضو و دیگر اعضای شورای شهر چهکار خاصی در این زمینه کردند؟ این عضو شورا میگوید: «بدون رودربایستی با کوی گلستان میشود درباره مدیریت شهری سبزوار قضاوت کرد»؛ جانا سخن از زبان ما میگویی! تمام حرف این مقاله هم همین است؛ پس مردم هم با کوی گلستان درباره عملکرد گذشته و حال مدیریت شهری سبزوار قضاوت میکنند.
۹- امامجمعه و روحانیت
مردم وقتی صدایشان در دستگاهها شنیده نمیشود و دستشان به مسئولان شهری نمیرسد معمولاً به امامجمعه متوسل میشوند. امامجمعه هر شهری، پناه مردم است. حتماً امامجمعه سبزوار میداند که برخی از نمازگزاران مسجد جامع که پشت سرش نماز میخوانند از اهالی کوی گلستان هستند. آیا تا بهحال پای درد دل آنها نشسته است؟ در هر شهری اگر امامجمعه با کاری مخالفت کند معمولاً آن کار انجام نخواهد شد و برعکس، اگر امامجمعه اقدامی را بخواهد و جدی پیگیری کند قطعاً به نتیجه خواهد رسید. در هشتمین بخش از «پرونده ویژه کوی گلستان» این سؤال پرسیده شده بود:
«آیا روحانیت محترم در این سالها وظیفه خود را در قبال کوی گلستان انجام داده است؟ راست و حسینی، روحانیون ما چند بار برای سخنرانی به هیئت یا مسجد کوی گلستان رفتهاند؟ قطعاً این پاسخ که از ما دعوت نشده است پذیرفتنی نیست چون برفرض که چنین باشد وظیفه روحانیت ایجاب میکند که خودشان باید سراغ آنها بروند نه اینکه منتظر دعوت باشند. سؤال این است: آیا روحانیون رفتند و مردم کوی گلستان آنها را نپذیرفتند؟ چند نفر از روحانیون شهرستان تا حالا داخل کوی رفته و وضع مردم اینجا را از نزدیک دیدهاند؟ آیا اصلاً در عمرشان هرچند گذرا به کوی گلستان سری زدهاند؟ آیا روحانیون شهرستان میدانند که در کوی گلستان گاه دو یا سه خانواده در یک خانه زندگی میکنند و آیا روحانیت ما درباره چنین زندگیها و مسائل دینی و اخلاقی آن هیچ مسئولیتی ندارد؟
امامجمعه محترم بارها در نماز جمعه نسبت به تخلفات اصناف مختلف و یا بدحجابها تذکر و هشدار داده است که بهجای خود خوب است، اما تا حالا چند بار درباره وضع وخیم و اسفبار کوی گلستان تذکر و هشدار داده است؟ خود حاجآقای مغیسه بهعنوان امامجمعه شهرستان چند بار به کوی گلستان رفته تا از نزدیک وضع زندگی مردم کوی را ببیند؟ حاجآقای مغیسه تا حالا چقدر برای ساماندهی و بازسازی کوی گلستان پیگیری جدی کرده است؟ آیا از مسئولان خواسته است که پیگیر حل مشکلات آنها باشند؟ این سؤالات غیر از امامجمعه درباره روحانیون سرشناس و مطرح دیگر شهرستان هم صادق است. آیا آنها هم به کوی گلستان رفتهاند؟ آیا با مشکلات و مسائل مردم این کوی آشنا هستند؟ چقدر پیگیر حل مشکلات آنها بودهاند؟ بدون شک این ما هستیم که باید به داد مردم کوی گلستان برسیم. اینکه آنها خودشان نخواستند یا اجازه نمیدهند «بهانه»ای بیش نیست. کی ما بهطرف آنها رفتیم که آنها نیامدند و کی ما دست یاری بهطرف مردم کوی گلستان دراز کردیم که آنها دست یاری ما را نگرفتند؟ قطعاً اگر در این چهل بعد از انقلاب روحانیت به کوی گلستان ورود پیدا میکرد وضع مردم این کوی اینقدر وخیم و حاد نمیشد که حالا بعد از چهار دهه برای حل مشکلات آنها اینهمه دستوپا بزنیم. بههرحال وظیفه روحانیت در قبال کوی گلستان انکارناپذیر است و اگر تاکنون کوتاهیای در این زمینه صورت گرفته است این کوتاهی و قصور پذیرفته نخواهد بود. روحانیت باید به وظیفه خود در قبال کوی گلستان و مردمش عمل کند.»
۱۰- بسیج
هشدارها درباره کوی گلستان تنها منحصر به مسئولان شهری نیست این هشدارها شما نهادهای انقلابی را هم میشود. در ۱ تیر ۹۲ در چهاردهمین قسمت «پرونده ویژه کوی گلستان»، یادداشتی با عنوان «چرا بسیج پیادهروی به مشهد را فراموش نکرد اما کوی گلستان را فراموش کرد؟» منتشر شد و انتظار میرفت که مانند عرصههای دیگر بسیج درزمینۀ حل مشکل کوی گلستان هم خطشکن شود و کاری بکند. در بخشی از آن یادداشت آمده بود:
«چرا پیادهروی به مشهد را فراموش نکردیم اما کوی گلستان را فراموش کردیم؟ زیارت و عشق به امام رضا (ع) بهجای خود اما چرا هرسال ۲۳۰ کیلومتر را تا مشهد پیاده میرویم اما به کوی گلستان که در چند قدمی ماست سری نمیزنیم؟ آیا اصلاً خبر داریم در کوی گلستان چه میگذرد؟ آیا گاهی نگاهی میاندازیم که ببینیم چراغ خانه همسایه دیواربهدیوارمان روشن است یا نه؟ اینها سؤالات بزرگی است که خیلی از ما باید به آن پاسخ بدهیم، آیا پاسخی داریم؟
روستاهای بدون آب و برق و جاده زیاد دیدهایم اما مردم همین روستاها هم زندگی روستایی معمولی و عادی خود را دارند. وضع زندگی مردم این روستاها اصلاً مانند کوی گلستان وخیم نیست. زندگی در کوی گلستان اصلاً عادی نیست و مردم کوی واقعاً شرایط استثنایی و حادی دارند. سالهای گذشته شاهد بودیم که گروههای جهادی از دانشگاههای شهرستان و حتی خارج از استان برای خدمترسانی به روستاهای سبزوار رفتهاند. چقدر خوب است که یکی دو گروه جهادی بهجای رفتن به روستاهای دورافتاده به کوی گلستان در قلب شهر بروند. درست است که کوی گلستان برای گروههای جهادی خارج از شهرستان ناشناخته است و آنها نمیدانند که ممکن است در مرکز شهری چنین جایی وجود داشته باشد؛ اما کوی گلستان برای گروههای جهادی و بسیج شهرستان که ناشناخته نیست. چرا در این سالها بسیج و گروههای جهادی برای بهبود وضع آنجا کاری نکردند؟ راستی نمیدانم آیا در بسیج یا دانشگاههای سبزوار مانند دانشگاههای دیگر اصلاً گروه جهادی داریم یا نه؟ اگر گروههای جهادی چند سال بهجای سفر به روستاها به کوی گلستان بروند قطعاً اینجا از غربت درآمده و تغییری در وضع وخیم مردم به وجود خواهد آمد. حضور دانشجویان جهادی قطعاً میتواند کمکاری و غفلت چند دهه نهادهای رسمی را جبران کند. اگر ادارات دولتی و نهادهای مسئول به هر دلیلی نمیخواهند یا نمیتوانند برای ساماندهی و بازسازی کوی گلستان کاری بکنند دانشجویان و گروههای جهادی که میتوانند.»
پنج سال از آن هشدار و آن یادداشت گذشت و همچنان بسیج با کوی گلستان بیگانه است. بیگانگی بسیج در حالی است که بسیج جزء اولین نهادهایی بود که در سال ۷۳ برای اجرای طرح ملی جلوگیری از فلج اطفال وارد کوی گلستان شد؛ اما این ارتباط نهتنها بیشتر و محکمتر نشد بلکه کلاً قطع شد. انتظار میرفت که آن ورود، مقدمهای برای اقدامات عملی بعدی بسیج برای ساماندهی و بازسازی کوی گلستان باشد؛ اما متأسفانه این اتفاق نیفتاد.
- حال و روز الآنِ ما
به قبل از انقلاب کاری نداریم اما بعد از انقلاب، مسئولان سه نوع برخورد با کوی گلستان داشتهاند. یا کاملاً تجاهل کردند، یعنی روی برگردانده و خود را به ندیدن و نشنیدن زدند. یا زبانی چیزی گفتند اما عملاً هیچ کاری نکردند. برخورد سوم هم این بوده است که آقایان سری جنبانده و آهسته از کنارش گذشتند، به عبارت خودمانی حوصله دردسر نداشته و با روزمرگی گذراندند تا دوره مسئولیتشان طی شود.
البته باید انصاف داشت و اقدامات انجامشده را بیان کرد. در این مدت در دو سه مقطع کارهایی در کوی شده است اما این کارها ظاهری و صوری بوده است. این کارها بیشتر از آنکه اساسی و مبنایی باشد تبلیغاتی و خبرسازی برای رسانهها بوده است. مثلاً اسفند ۹۱ سایت شهرداری تیتر زد: «شهرداری سنگفرش کردن کوچه گلستان را شروع کرد.» یعنی شهرداری میخواست کوچههای کوی گلستان را سنگفرش کند. اقدامی ظاهری که فقط در یکی از ورودیهای کوی و نصف یکی از کوچه انجام و بعد هم به حال خود رها شد. حسین دولتآبادی مدیرعامل وقت سازمان نوسازی و بهسازی شهرداری به ایجاد مبلمان شهری، نورپردازی و احداث فضای سبز متناسب با منظر بافت کوی گلستان اشاره و گفته بود: «قرار است در فاز دوم اجرای بهسازی بافت جداره سازی اطراف محل با مشارکت اهالی این منطقه صورت بگیرد.»
شهردار وقت و حسین دولتآبادی توجیهات زیادی برای این کارشان کرده بودند اما خودشان هم بهخوبی میدانستند که این کارها ظاهری و صوری بوده و مشکل کوی گلستان را حل نمیکند. آخر جدارهسازی و گلمالی خانههایی که فرسوده و پوسیده است چه مشکلی را میتوانست حل کند؟ اصلاً «جدارهسازی» یعنی چه؟ یعنی دوباره میخواستند دور خانههای خراب و مردم کوی گلستان دیوار بکشند و قایمشان کنند که کسی آنها را نبیند! درد اهالی کوی چیز دیگری بود که همه مسئولان میدانستند مشکل کوی گلستان و درد اهالی این کوی همان بود که در گزارش تبلیغاتی شهرداری آمده بود: «کوی گلستان که درواقع یکی از بافتهای فرسوده سبزوار محسوب میشود، بافتی است که در اثر وقوع حوادث طبیعی بیشترین خسارت را متحمل میشود. بهسازی این محله یکی از آرزوهای اهالی این منطقه است که بارها از مسئولان خواسته شده است.» و دیدیم که آن گلمالیها و جدارهسازیها مشکلی را حل نکرد که نکرد؛ و حتی همان گلمالی و جداره سازی هم ادامه پیدا نکرد.
گلمالی، جدارهسازی و آسفالت تکراری شده بود؛ در این اقدامات ظاهری و صوری در دوره شهرداری فعلی به نوع دیگری تکرار کردند. هدیه و به عبارتی شاهکار شهردار فعلی برای اهالی کوی گلستان این بود که کوچههایشان اسمدار شد. اسامی گلهای مختلف را روی چند تابلو آبیرنگ نوشتند و بر سینه دیوار کوچههای محله کوبیدند. به این خیال که با نامگذاری گلها بر روی کوچهها این محله، گلستان خواهد شد؟ غافل از اینکه با نوشتن نام گلها جایی گلستان نمیشود. به این مقامات و مسئولان محترم باید گفت:
خانه از پایبست ویران است
خواجه در بند نقش ایوان است.
خودشان هم خواستند
تا ۱۰ – ۱۲ سال گذشته بهانه مسئولان برای کاری نکردن در کوی گلستان این بود که «اهالی کوی» نمیخواهند. برفرض که این ادعا – مگر میشود کسی نخواهد خانهاش بازسازی و محلهاش آباد شود؟ – درباره ۳۰ سال اول بعد از انقلاب درست باشد؛ اما مسئولان برای ۱۰ سال گذشته چه پاسخی دارند؟ از مراجعات مکرر حضور اهالی کوی گلستان به دستگاههای مختلف هم که بگذریم، حداقل از سالهای ۸۷ – ۸۸ نامههای مکتوب اهالی کوی گلستان با امضاهای متعدد موجود است که بارها از مسئولان درخواست رسیدگی به محلهشان را کردند. نامههای مکتوب آنها به فرمانداری، شورای شهر، شهرداری، اداره آب و… وجود دارد و منتشر هم شده است. حرف اصلی همه این نامهها هم این است که: «به داد ما برسید». همه این دستگاهها برای کوی گلستان چه کردند؟ آیا مسئولان به داد اهالی کوی گلستان رسیدند؟
برای ساماندهی و بازسازی کوی گلستان تاکنون چند طرح قرار بوده است اجرا شود. نخستین طرح مربوط به حدود ۱۰ سال پیش است که شرکت مشاوری از تهران آن را تهیه کرده بود. این طرح تا تصویب در کمیسیون ماده ۵ استان هم پیش رفت اما به علت غفلت و کوتاهی شورای شهر سوم به تصویب نرسید و نهایی نشد. مسئولان شورای شهر و شهرداری وقت میگفتند که این طرح اشکالاتی دارد و ما میخواهیم آنها را برطرف کنیم. رفت که اشکالات را برطرف کنند و دوباره طرح را برای تصویب به استان بفرستند اما رفتند که رفتند! نه از طرح خبری شد و نه از طرح کننده! بعدازآن سازمان بهسازی و شهرداری مدعی تهیه طرحی جامع برای ساماندهی کوی گلستان دارد تهیه میکند. با یک جستجوی ساده بهراحتی میتوان مصاحبهها و وعدههای مکرر مدیرعامل این سازمان را میتواند پیدا کرد که هی قول میداد که طرح، ۲ ماه دیگر، ۶ ماه دیگر و سال دیگر آماده میشود؛ اما نشد که نشد. آخرین آنها هم تفاهمنامهای بود که بین شهرداری و دانشگاه حکیم سبزواری برای تهیه طرحی برای بازسازی کوی گلستان امضا شد. حدود ۲ سال از امضای این طرح میگذرد و هنوز نه از آن طرح خبری هست و نه از چگونگی آن و نه از نحوه عملی شدن آن.
از مسئولان شهرستان که بگذریم، مسئولان استانی هم کار عملی خاصی برای کوی گلستان نکردند. ۱۸ آذر ۱۳۹۳ رئیس دفتر عمران و بهسازی شهری راه و شهرسازی خراسان رضوی از ابلاغ سیاستهای راهبردی و کلی نحوه مداخله و ابلاغ طرح ویژه محله بافت فرسوده گلستان شهر سبزوار تعیین خبر داده بود. محمدعلی منصوری با بیان اینکه مشکلات این محله در جلساتی با حضور فرماندار شهرستان و رئیس ستاد بازآفرینی محلات ناکارآمد شهری سبزوار بررسی شد، گفته بود: «با تفاهمنامه فیمابین اداره کل راه و شهرسازی و میراث فرهنگی و شهرداری سبزوار طرحهای معماری و اجرایی بافت حداکثر ظرف ۳ ماه توسط شهرداری تهیه و در کمیته ویژه و تخصصی که با حضور نمایندگان اعضای ستاد تشکیل و موردبررسی قرار خواهد گرفت. با این طرح، مشکلات ۸ ساله این بافت مرتفع و زمینه اجرای طرحهای پیشبینیشده فراهم میشود.»
- راه
آنچه مشخص است اینکه کوی گلستان با طرح و وعدهووعید، سامان نمییابد. این کار، بیشتر از آنکه طرح و برنامه بخواهد، جرئت و جسارت و اراده و همت میخواهد. مسئولان شهری سبزوار میترسند وارد کوی گلستان شوند؛ میخواهند هر طور شده دوره مسئولیتشان بگذرد و برای خودشان دردسر درست نکنند. بازسازی و ساماندهی کوی گلستان جرئت و جسارت و اراده و همت میخواهد. ساماندهی و بازسازی وضع وخیم و اسفناک این محله، اقدام و عمل میخواهد نه حرف و سخن! بخواهیم یا نخواهیم کوی گلستان در قلب سبزوار وجود دارد، بخواهیم یا نخواهیم این قلب، زخمی است، بخواهیم یا نخواهیم کوی گلستان یکی از دو یا سه چالش اصلی سبزوار است. بخواهیم یا نخواهیم سبزوار بدون ساماندهی و بازسازی کوی گلستان، پیشرفت نمیکند. بخواهیم یا نخواهیم مشکل کوی گلستان با لاپوشانی حل نمیشود. همه مسئولان گذشته و فعلی (فرمانداران، شهرداران، نمایندگان، امامجمعه، اعضای تمام دورههای شورای شهر، دانشگاهها، سپاه و بسیج و مسئولان دیگر دستگاهها و نهادها…) در به وجود آمدن چنین وضع وخیم و اسفناکی دخیلاند و اگر خداینکرده اتفاقی بیفتد همه آنها باید پاسخگو باشند. «کوی گلستان» از هر منظر -انسانی، دینی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و حتی شهری- که نگاه کنیم یکی از مهمترین مسائل و اولویتهای سبزوار است. آقای برادران! حتماً میدانید کوی گلستان قلب زخمی سبزوار است زخمی که بیش از سه دهه از آن گذشته و ناسور شده است. آقای برادران! نمیدانیم آخرین باری که داخل کوی رفتید کی بوده و چقدر از وضع اسفبار مردم کوی خبر دارید اما بدانید در سه دهه بعد از انقلاب هیچ کاری برای کوی گلستان نشده است! مسئولان شهری! نمیدانیم آخرین باری که مسئولان محترم به کوی گلستان سر زدند کی بوده است اما راستش هر وقت از خیابان بیهق و «کوی گلستان» میگذرم این سؤال توی ذهنم میآید: چطور میتوانیم هرروز این مردم را ببینیم و حتی از آنها خرید کنیم اما بیاعتنا به وضع زندگیشان از کنارشان بگذریم و کاری نکنیم؟ ما قضاوت نمیکنیم اما با «کوی گلستان» بهخوبی میشود درباره همه مسئولان شهرستان سبزوار در چهل سال اخیر قضاوت کرد. «کوی گلستان»، محک خوبی برای سنجش حرف و عمل مسئولان فعلی است. این پرونده یکبار دیگر زنگ خطر درباره وضع وخیم و اسفناک کوی گلستان را با صدای بلندتر به صدا درآورده است امیدواریم این بار مسئولان محترم این صدای بلند را بشنوند و واقعاً کاری بکنند. اگر به هشدارهای ما توجه نمیکنند اما امیدواریم مسئولان محترم حداقل به حرفهای خودشان که در مصاحبهها و سخنرانیها زدهاند عمل کنند تا در قضاوت مردم سربلند باشند؛ و جمله آخر، پرونده کوی گلستان همچنان باز است… همه مسئولیم در برابر وضع اسفناک کوی گلستان مسئولیم و اگر خداینکرده اتفاقی بیفتد باید پاسخگو باشیم.
عکاس: محمود حیطه
*منتشر شده در شماره ۱۴۲ نشریه ستاره شرق
برچسب ها :اسلایدر ، سبزوار ، ستاره شرق ، علی نورآبادی ، کوی گلستان
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰