کد خبر : 15614
دیدگاه‌ها برای گرگ‌های ریاکار بسته هستند
تاریخ انتشار : شنبه 17 شهریور 1397 - 9:28
-

گرگ‌های ریاکار

صدای ناله یکی از اهالی روستا که ۲۷ گوسفندش خفه‌شده بودند، چیزی نبود که بشود از کنارش راحت گذشت! یک نفر اهل چنین روستایی، چقدر سرمایه دارد؟ هر گوسفند چقدر قیمتش می‌شود؟ چطور می‌تواند بعدازاین کمرش را راست نگاه دارد و در این اوضاع اقتصاد و اشتغال، دوباره بایستد؟ فقط یک نفر نبود! یکی ۵

صدای ناله یکی از اهالی روستا که ۲۷ گوسفندش خفه‌شده بودند، چیزی نبود که بشود از کنارش راحت گذشت! یک نفر اهل چنین روستایی، چقدر سرمایه دارد؟ هر گوسفند چقدر قیمتش می‌شود؟ چطور می‌تواند بعدازاین کمرش را راست نگاه دارد و در این اوضاع اقتصاد و اشتغال، دوباره بایستد؟ فقط یک نفر نبود! یکی ۵ تا یکی ۲۰ تا یکی ۸ تا و … هرکسی تعدادی تلفات داده بود و همه‌جا صحبت از هیولای مخوفی بود که چوپان‌ها حریفش نمی‌شدند! چوپان‌های مناطق ما، شیرمردانی هستند که گرگ و کفتار و گله‌های شغال و مکاری روباه را کنترل می‌کردند! حالا این موجود عجیب‌وغریب چه بود و از کدام ممر وارد زندگی آن‌ها شده که شغلشان را این‌طور مختل کرده؟ دنبال پاسخ این پرسش رفتم و این جواب‌ها را پیدا کردم!

 

خطای اول

همه بدبختی‌های شایع، از یک خطای انسانی و تکرار آن شروع می‌شوند! مثل فیلم‌های سینمایی که هیولاهای دست‌ساز بشر، از خودش قربانی می‌گیرند، این بار یک موجود دست‌ساخت، زندگی مظلوم‌ترین قشر مردم را نابود کرده است! درصد بسیار زیادی از مردم روستاهای شهرستان سبزوار و شهرستان‌های همسایه، از طریق دامداری و دام‌پروری ارتزاق می‌کنند. ۷۳ درصد روستائیان در غرب خراسان رضوی به‌صورت سنتی به دام‌پروری مشغول هستند. ۷۴۰ هزار رأس دام در غرب خراسان رضوی وجود دارد که ۷۰۰ هزار رأس آن را دام‌های سبک تشکیل می‌دهند. این رگ حیاتی توسط دندان‌های موجودی زیرک، نترس و بی‌رحم به نام «گرگاس» بریده‌شده و حالا این دامدارانِ زیان‌دیده، حال‌وروز خودشان را «سیاه» می‌بینند!

بعد از کل جست‌وجو و پرسش و مطالعه به این نتیجه رسیدم که «گرگاس را خودمان خلق کرده‌ایم!»

گرگاس در دو مرحله توسط اهالی منطقه تولید شد: مرحله اول، زمانی که به دلایل غیرقابل ذکر، توله‌سگ ماده در طبیعت رها می‌شد. این سگِ بی‌پناه که ازنظر تیره و ریشه، با گرگ‌ها یکسان است، توسط این حیوان مورد جفت‌گیری ـ و احتمالاً تجاوز ـ قرار می‌گیرد. این سگ در خانواده گرگ‌ها بزرگ می‌شود و غنیمت جنگیِ اردوگاهِ رقیب، برای گرگ‌های نر در هر دوره ۱۶ توله به دنیا می‌آورد. دوره‌های زایمان این ماده‌سگ‌ها شش‌ماهه است و این تعداد توله، یک و نیم برابر توانایی گرگ‌های ماده است!

به همین دلیل سرعت زادوولد در میان گرگاس‌ها بیشتر است. نکته جالب اینکه این هیبریدِ گرگ و سگ، مانند قاطر و یابو، خنثی نیست و جنسیت دارد و می‌تواند خودش نیز زاد ولد کند! به‌این‌ترتیب، هرماه جمعیت گرگاس‌ها در منطقه بیشتر می‌شود!

 

خطای دوم

حالت دوم تولد گرگاس، زمانی بود که بعضی بومی‌ها، سعی کردند با ترکیب نژاد سگ و گرگ، حیوانی قوی‌تر و باهوش‌تر برای حراست از گله خود به وجود بیاورند! آن‌ها توله گرگ‌ها را زنده گیری می‌کردند و با سگ‌ها به جفت‌گیری انداختند. به‌اصطلاح ادبیات کهن ما «گُشن‌گیری» کردند!

این موجودِ به دنیا آمده ازیک‌طرف خوی سگ دارد و با انسان آخت می‌گیرد و از طرف مقابل وحشی‌گری گرگ دارد و زمان غذا، به‌راحتی حمله می‌کند. در جریان دستگیری فردی که این گرگاس‌ها را دریکی از مناطق اطراف پرورش می‌داد، فیلم‌هایی ضبط‌شده که به شکل آشکاری این تناقض هویت را نشان می‌دهد!

این گرگاس، نه‌تنها نمی‌توانست از گله و خانه کسی حفاظت کند که با رسیدن به بلوغ و تقویت خوی گرگانه‌اش، خود عامل حمله و خسارت می‌شد. شما این حرکات را تا سن ۱۸ ماهگی از او نمی‌بینید، بعدازاین سن نشانه‌های گرگ در او پدیدار می‌شود. سگ‌های گرگی کمتر از ۱۸ ماه جوان بوده و بسیار بازیگوش و وفق پذیر هستند، آن‌ها در این سن هدایت‌پذیر و سازگار با مردم می‌باشند. رهاسازی گرگاس در طبیعت، شبیه رها کردن یک مینِ بدون خنثی‌سازی، عاملی می‌شد برای گسترش جامعه این موجود خطرناک!

شبیه سگ! شبیه گرگ!

تعبیری که برای ویژگی‌های گرگاس به‌کاربرده می‌شود این است: جسورتر و درنده‌تر از گرگ و باهوش‌تر و نترس‌تر از سگ!

رئیس اداره محیط‌زیست سبزوار در یک مصاحبه می‌گوید: گله‌های گرگاس توانایی پیمودن ۷۰ کیلومتر مسیر را در هرروز دارند. از این حیث آمار مشخصی از جمعیت آن‌ها در غرب خراسان رضوی وجود ندارد و تنها می‌دانیم که آن‌ها هر بار به‌صورت گله‌های هفت تا ۱۰ تایی حمله می‌کنند.
علی قرایی کارشناس ارشد رشته محیط‌شناسی نیز گفته: گرگ‌ها فقط در شرایط فشار بیش‌ازحد گرسنگی آن‌هم در زمستان به انسان حمله می‌کنند اما امکان حمله گرگاس‌ها به انسان در هر فصلی وجود دارد. این جسارت گرگاس‌ها موجب کاهش ترس گرگ‌ها از انسان‌ها نیز شده است.
در میان تحقیقات، با این نکته برخوردم که مردم محلی گاهی اعتقاددارند که گرگاس توسط نهادهای رسمی مانند محیط‌زیست رهاسازی شده است؛ اما با مراجعه به محیط‌زیست، متوجه شدم این باور از اساس غلط است.

حمیدرضا صادقی دراین‌باره گفت: افزایش جمعیت گرگ‌ها مورد رضایت محیط‌زیست نیست. این شایعه از سوی برخی افراد که اداره محیط‌زیست این حیوانات را در طبیعت رها می‌کند کذب است. این باور که گرگ‌ها پلاک دار هستند نیز غلط است. سازمان حفاظت محیط‌زیست هیچ گرگی یا گرگاسی را پلاک نکرده تا در طبیعت رها کند.

حمید صادقی با اعلام اینکه چون این حیوان خوی درندگی گرگ را دارد و مقداری به سگ شباهت دارد بیشتر برای نگهبانی گله مورداستفاده قرار می‌گیرد افزود: اهالی منطقه پس‌ازاینکه گرگاس به دنیا می‌آمد گردنبند به این حیوان می‌بستند و این موجب می‌شد وقتی‌که بزرگ می‌شد به خاطر شباهتش به گرگ، مردم فکر کنند این گرگ‌هایی است که مأموران محیط‌زیست پلاک کرده و در طبیعت رهاسازی کرده‌اند درصورتی‌که این‌گونه نیست.

بحران

در سال‌های دور مردم توان رویارویی با گرگ‌ها را داشتند اما با اضافه شدن گرگاس به خانواده گرگ‌ها دیگر دفاع از دام‌ها به‌تنهایی در توان ساکنان روستاها نیست.
البته تمام این اظهارات قابل‌تأمل و تردید هست. در مطلبی که نگاهی علمی به گرگاس داشت خواندم: «هرچند غیرقابل‌انکار است که این معضل وجود دارد که سگ گرگ‌ها خسارات و صدمات انسانی و کشاورزی ایجاد می‌کنند اما نمی‌توان بدون بررسی‌های دقیق و علمی و وجود شواهد مشخص، همه این تلفات را به آن‌ها نسبت داد و ترسی مضاعف از افزایش جمعیت آن‌ها را خلق کرد. چراکه گرگ‌ها نیز به دلایل فشار بر جمعیت، کمبود طعمه، سرما و … به زیستگاه‌های انسانی نزدیک می‌شوند و به گله‌ها و انسان‌ها حمله می‌کنند، اتفاقی که از گذشته تا حال بارها در مناطق مختلف ایران به‌ویژه در زمستان مشاهده‌شده است و تازگی ندارد.» (منبع: سایت سرپوش)

 

راهکار

باوجود و گسترش این خطر، لازم است در مورد روش‌های مقابله با آن تفکر و بحث شکل بگیرید. منابع رسمی لازم است در مورد آن هشدار دهند و تمهیدات لازم برای مقابله با آن به کار گرفته شود.

در حال حاضر این نکات در مسئله مقابله با گرگاس‌ها مطرح‌شده است:

  • دفن لاشه‌ها: دفن نامناسب لاشه‌های حیوانی باعث خو کردن درندگانی چون گرگاس به فضاهای شهری و روستایی می‌شود. بازم است اهالی، در دفن این لاشه‌ها دقت لازم را به خرج دهند تا به دست خود این موجودات را به مناطق خود جذب نکنند.
  • عقیم‌سازی توله‌سگ ماده: درست است که کشتار و دفن ماده‌سگ‌ها نوعی بی‌رحمی است اما تلفات چند ده‌تایی گله‌های گوسفند نیز هم بی‌رحمی است و هم بی‌انصافی! (گرگاس‌ها گاهی تا ۲۰ گوسفند را می‌کشند اما فقط بخش‌های خاص دو گوسفند را می‌خورند!) پس لازم است یا توله‌سگ‌ها با روشی استاندارد نگه‌داری شوند یا اگر وادار به رهاسازی آن‌ها شدند، حتماً عقیم شده باشند. توله‌سگ‌های حامله، حرام‌زاده دورگه خود را در جامعه گرگ‌ها به دنیا می‌آوردند و ازآنجاکه گرگ نر و ماده آلفا به‌هیچ‌عنوان اجازه حضور فرد غریبه‌ای را در خانواده خود نمی‌دهند، گرگ سگ‌های رهاشده توسط روستاییان، از دل طبیعت طردشده و به‌ناچار برای تغذیه کردن به حاشیه شهرها و روستاها آمده و به دلیل خوی وحشی‌گری خود، منجر به صدمات و تلفات انسانی و کشاورزی می‌شوند.
  • شناسایی: گرگاس‌ها توسط گله‌داران و اهالی به‌راحتی قابل‌شناسایی هستند اما مردم عادی به‌خوبی نمی‌توانند تفاوت آن را از گرگ تشخیص دهند. این تشخیص می‌تواند جلو خطرات جانی را بگیرد. در مطلبی رسمی در مورد این موجودات نوشته‌شده: «یکی از تفاوت‌های عمده آن‌ها با گرگ‌های خالص، نحوه قرارگیری سر بر روی تنه است؛ زیرا گردن گرگ سگ‌ها کشیده بوده و سربالایی دارد؛ اما در گرگ خالص سر در امتداد بدن قرارگرفته است.» گرگاس‌ها ظاهری بسیار شبیه به سگ‌ها دارند اما باطن آن‌ها خوی درنده‌ای از جنس گرگ‌ها دارد و همین مسئله باعث چند برابر شدنِ مشکل مقابله با آن‌ها شده است! سگ‌های نگهبان به دلیل هم‌سنخی با گرگاس‌ها، در مورد حضور آن‌ها اعلام‌خطر نمی‌کنند و واکنش نشان نمی‌دهند و گرگاس برای ورود به حریم گله‌ها و طویله‌ها، مسیری هموارتر از گرگ‌ها و شغال‌های گرسنه دارد.
  • مسائل قانونی: یکی از بزرگ‌ترین معضلات حال حاضر در مورد گرگاس، مسائل قانونی مربوط به آن است. درصورتی‌که مسئولان امر حاضر باشند، ستاره شرق حاضر است از زبان یک کارشناس و مسئول، مسائل قانونی مربوط به گرگاس را تشریح و منتشر کند تا تکلیف زیان‌دیده‌ها به‌خوبی مشخص شود. اهالی از این مسئله گله‌مند بودند که این حیوانات درنده تحت حمایت محیط‌زیست هستند که البته بعد از مراجعه حضوری به این اداره این پاسخ را دریافت کردم که این باور کاملاً اشتباه است. محیط‌زیست و نیروهای آن، ضامن حفاظت از حیوانات در زیستگاهشان هستند. کسی حق ندارد با مراجعه به زیست‌گاه‌های آزاد، اقدام به قتل گرگ، گرگاس یا هرگونه طبیعی دیگری کند.

اما به این شکل نیست که در صورت صدمه رساندن به مال و جان مردم، در محیط شهری و روستایی، اداره یا سازمانی، مانع دفاع مردم از جان و مالشان شود! البته مردم محلی نیاز به آگاهی‌رسانی مناسب دارند تا بتوانند از خود دفاع کنند. در مورد رهاسازی گرگاس‌ها نیز موضع مشخص و محکم مسئولان این حوزه گفته شد که به‌هیچ‌عنوان چنین نیست و گرگاس محصول اشتباه رایج خود کسانی است که در منطقه زندگی می‌کنند.

 

پایان

این مطلب به پایان رسید و قصد آن اعلام زنگ خطر و ارائه اطلاعات و آگاهی بود. ذهن‌های انباشته از شایعه و حرف‌های بی‌پایه و اساس، نمی‌توانند تصمیم درستی بگیرند، ایده درست بیندیشند و راه نجات خود را بیابند؛ بنابراین در راستای رسالت رسانه سعی شده اطلاعات قطعی موجود در این زمینه ارائه شود. طبیعی است که هنوز اقدامات و آگاهی‌های زیاد دیگری وجود دارد که رسانه نیاز به همکاری مسئولان و کارشناسان امر دارد تا بتواند رسالت خود را به شکل بهتر و مناسب‌تر انجام دهد. پس این مطلب را نقطه آغازی بدانیم برای ارائه آگاهی‌های بیشتر در مورد خطرات این هیولای کویر و موجودات احتمالیِ مشابه.

 

 

*منتشر شده در شماره ۱۲۳ هفته نامه ستاره شرق

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بسته شده است.