گفتاری در ضرورت راهبردی کردن اندیشه

احمد گلباز

سبزواریان – احمد گلباز: از سال بهمن ماه ۱۳۵۷ تا همین امروز بهمن ۱۳۹۳ دقیقاً ۳۶ سال زمان بر مردم گذشته است و طبق آمار دهی مورخان این یک بازه زمانی می باشد که می توان به بررسی جدید یک پدیده جامعه شناختی دست یافت و عنوان کرد که یک تحول فکری و اجتماعی و فرهنگی در طی این بازه زمانی در جامعه رخ داده است؛ که اقشاری از این جامعه، الگوهایی که ازسوی متولیان (دولت ـ ملت ) ارایه شده بود، آن‌را پذیرفته و با آن خود را تطبیق داده اند و عده ای در این جامعه بعضی از الگوهای ارایه شده را نپذیرفته اما با احترام به قانون و رای اکثریت خود را وفق و عادت داده اند اما در حریم خصوصی خود بدون هنجارشکنی و تظاهر به عین، حرکات و سکنات خود را دارند که متولیان امر با تبلیغات و امور فرهنگی و عوامل دیگر سعی در همگرایی ملی را دارند؛ که در اینجای کار بحث سلیقه های مختلف به میان می آید و بحث جذب حداکثری و دفع حداقلی جا دارد.

حال علت این مقدمه طولانی جهت گفتن این موضوع می باشد که عزیزان یا بهتر، اهالی قلم و سیاست؛ این مردم با جان و مال و گوشت و پوست خود با تمام سختی‌ها و خوشی‌های این مرز و بوم زیست کرده اند. در هنگامه انقلاب ۵۷ و درجنگ تحمیلی که همه دنیا در یک طرف و ملت مظلوم همیشه تاریخ ما در مقابل آن‌ها و چه در محاصره‌های مختلف اقتصادی مقاومت کرده‌اند و علت اساسی این مقاومت که هیچ موقع دگرسالاران و مستکبران و مستبدین نتوانسته اند آن‌ را درک کنند و از آن سر در بیاورند که “این مردم خرده فرهنگ‌هایی دارند که در سپهر کلان آن باعث خرد جمعی ایرانیان می شود” که باعث به زانو درآوردن همه مهاجمان و مستکبران و زورگویان همیشه تاریخ بوده است و این موضوعی است که مردم ایران را برای دیگران غیر قابل پیش بینی می نمایید.

اما کسی که در بطن و در کف زندگی این مردم زیست کرده است می داند که ” این مردم صداقت در اصولی دارند که جهانی و الهی و انسانی و عدالت پرور است”. که بهای هر یک از این اصول را در طول تاریخ با خون‌های جوانان خود پرداخته اند که بالاترین بها بوده است و این واگویه هایی‌ست که مادران ایرانی اصول آن را در گهواره های فرزندان خود با لالایی ها واشعار محلی در گوش دل آنها نجوا کرده اند و پدران ایرانی با ارجاع فرزندان خود به سرچشمه های اصیل خود که دگران از آن اطلاع ندارند آنها را برای زندگی آینده آماده می‌کنند و اینها ابهاماتی خواهد بود برای کسانی که این مردم را همیشه از بالا رصد و روانشناختی و طبقه بندی می‌کنند و همیشه بیراه رفته اند.

و این امتیاز مردم ایران بوده که آنها خرده فرهنگ‌های خود را از چشمان دگرسالاران حفظ کرده اند و این برگ برنده ما بوده است و ما را از گردنه‌ های خطیر عبور داده است و یکی از آن اصول، صداقت در گفتار است که مردم ایران در تشخیص آن استاد هستند و اگر خواهان وصل و نمایندگی این مردم باشیم باید بدانیم که در تشخیص صداقت، مردم این مرز و بوم استادند و اصل عدالت را از امام علی(ع) آموخته اند و از مادران و پدران خود همیشه بیاد دارند پس تا اصول این ملت را نشناخته اید دستی دراز نکنید که فشرده نخواهدشد و اگربه حیله ای دست آن‌ها را فشردید مواظب شانه خود باشید.