نوای دلپذیر سازهای ایرانی!

نوای دلپذیر سازهای ایرانی!

سبزواریان – سیدجلال سیدان: پنج‌شنبه، سومین شب اجرای جشنواره‌ی گلبانگ ۲، با اجرای گروه مهرآیین به سرپرستی آقای علیرضا اکبری، هنرمند توانای شهرمان در قالب موسیقی سنتی، با حضور نوازندگان خانم و آقا و سازهای ایرانی دف، نی، سنتور و تنبک و خوانندگی جوان خوش‌صدا و با استعداد آقای فرامرز ایزی آغاز شد. در مقدمه

شبی شاد و دلپذیر با موسیقی پاپ!

شبی شاد و دلپذیر با موسیقی پاپ!

سبزواریان – سیدجلال سیدان: چهارشنبه، دومین شب اجرای جشنواره موسیقی گلبانگ۲ با حضور انبوه جوانان و نوجوانان، همراه خانواده‌ها و دوستانشان، در سالن کاشفی اداره ارشاد آغاز شد. دکور زیبا، سازهای زهی و کوبه‌ای، نوازندگان و خوانندگان جوان! جلوه‌ای خاص به سالن اجرا بخشیده بود. برنامه با قطعات کوتاه و بلند با کلام و برخی

استقبال از بهمن انقلاب با جشنواره موسیقی

استقبال از بهمن انقلاب با جشنواره موسیقی

سبزواریان – سیدجلال سیدان: بهمن‌ماه هر سال یادآور خاطره‌ی جانفشانی‌ها، ایثارها،اتحاد و همدلی، مبارزه، تلاش و سرانجام پیروزی انقلاب اسلامی شکوهمند مردم ایران و دوازدهم بهمن آغاز دهه فجر انقلاب اسلامی و جشن‌های ملی و مذهبی است. سبزواریان با برگزاری جشنواره‌ی موسیقی (سنتی و پاپ) به استقبال دهه‌ی فجر می‌روند. از یکم تا هشتم بهمن‌ماه،

داستان کوتاه: نگاه

داستان کوتاه: نگاه

تخته شاسی را با یک دست گرفت و مداد را با فشار روی کاغذ کشید. طرح کم کم جان می‌گرفت و نگاهش می‌کرد. یاد روزی افتاد که هم کلام با افسر شهیدی، زمزمه کرده بود: روزی که از تو جدا شم؛ روز مرگ خنده‌هام‌ـه روز تنهایی دستام؛ فصل سرد گریه‌هامـه و مرد که دنبالش آمده

هشت اسفند روز حکیم سبزواری و مکتب فلسفی خراسان در سبزوار گرامی داشته می شود

هشت اسفند روز حکیم سبزواری و مکتب فلسفی خراسان در سبزوار گرامی داشته می شود

سبزواریان: رئیس کمیسیون فرهنگی شورای شهر سبزوار گفت: مراسم بزرگداشت فیلسوف بزرگ شرق، حکیم حاج ملاهادی سبزواری و مکتب فلسفی خراسان که حول وجود این فیلسوف فرزانه شکل گرفته است، در روز ۸ اسفند سال جاری در سبزوار برگزار می شود. به گزارش مجله اینترنتی اسرارنامه، مهدی مقصودی روز چهارشنبه در گفتگویی با خبرنگار این

داستان کوتاه: بازم نتونستم

داستان کوتاه: بازم نتونستم

دوباره کنار ساحل بودم. اینبار ویلچری در کار نبود. اون نبود. پشتش به من نبود. همه چیز همون طوری که طراحی کرده بودم بی نقص بود. تقریبا بی نقص. فقط یک عیب وجود داشت. اینبار اون نبود. سمت راستم یک رستوران با دیوارهای شیشه ای گذاشته بودم با فاصله ی پنج شش متری از بیشترین

کودک سبزواری فالش نبینمت!

کودک سبزواری فالش نبینمت!

تا به خود آمدیم دیدیم در تالار کاشفی انگشت شماری عشق موسیقی دورهم نشسته ایم، البته سالن از قبل هماهنگ شده بود وگرنه کاشفی به این سادگی ها پا نمی دهد بگذریم. دور هم نشستیم و ساز زدیم و نشست موسیقی زاده شد. نه اینکه ما موسیقی را کشف کرده باشیم دقت داشته باشید دوستان

داستان کوتاه: دو نفر ساده

داستان کوتاه: دو نفر ساده

مرد روی داربست ایستاده بود و هر چند دقیقه سطل خالی را به چنگک آویزان می کرد و پایین می فرستاد. از دو مردی که پایین مشغول کار بودند یکی جوان با پیراهن چهارخانه نیمدار و شلوار کتان کرم رنگ که سر زانو هایش کمی خورده شده بود و پاچه هایش نخ کش با موهایی

باغت آباد سینما

باغت آباد سینما

سبزواریان: سینما بهمن سبزوار به همت مدیریت جدید و تغییر فضای فرهنگی و هنری کشور، می‌رود تا دوران اوج خود در دهه‌ی شصت را دوباره زنده کند. البته با توجه به انواع و اقسام سرگرمی‌های دنیای مجازی و غیرمجازی، انتظار صف‌های طولانی جلو سینما و نیمکت گذاشتن در راهروها را نداریم، ولی همین که این

پدرم آدم بزرگی بود…

پدرم آدم بزرگی بود…

همچنان معتقدم که لحظات طنز، درست وقتی سراغت می‌آیند که اصلاً انتظارشان را نداری. مثل آخرین باری که آخر شب به پمپ‌بنزین رفتم و یکی از همکلاسی‌های روزگارِ قدیم را دیدم که سیاهپوش پدرش بود و نقل‌قول رشادت‌های آن مرحوم شد و مرا بدجوری گرفت و همان شب این شعر به دنیا آمد. [divider] پدرم آدم