مصائب تلفنهای اورژانسی
خودروها تصادف کرده بودند و خانمی که سرش به شیشه جلو ماشین خورده بود عملاً از هوش رفته بود.
خودروها تصادف کرده بودند و خانمی که سرش به شیشه جلو ماشین خورده بود عملاً از هوش رفته بود.
انتخابات مجلس اخیر بود که بسیاری از حامیان لیست موسوم به «یاران انقلاب» بارها ابراز خوشحالی کردند از اینکه برای اولین بار دو نماینده همراستا، همسو و رفیق به نمایندگی از دیار سربداران به مجلس راه یافتهاند.
یادداشتی به قلم مهدی مقصودی
این روزها هر وقت از کنار اداره جهادکشاورزی عبور میکنم، جمعیت زیادی را در حال ورود و خروج میبینم و تعداد زیادی از خودروهای پارک شده که نشان از حضور جمعیتی کثیر از بازدیدکنندگان است.
نزدیک به دو ماه است که عرصه عینی و مجازی کشور، تبدیل به میدانگاه نزاعی دو قطبی شده است و هر چه میگذرد، هزینههای این قطبی شدن افزایش مییابد.
سال اول که دانشگاه شهری دور از زادگاه قبول شده بودم، حس غربت عجیبی هر روز سراغم میآمد. تجربهای که معمولاً دانشجویان راه دور، در چند ماه اول با آن دست به گریباناند.
باز هم تمام رسانههای ایران و بعضی رسانههای فارسیزبان خارج از ایران، تیتری از نماینده ما زدهاند. این دوره، بیشتر از تمام ادوار قبلی، خبر از نمایندگانمان تیتر شد.
این روزها بسیاری از افراد شدهاند کپی یکدیگر، اگر بخواهیم فارسی بگوییم، بهتر است بنویسیم همه دارند از یکدیگر گرتهبرداری میکنند.
از فوت مرحوم مهسا امینی تا الآن، علاوه بر بسیاری خیابانها و شهرها، فضای رسانه و خبر نیز حسابی ملتهب و آشفته بوده است. رسانههای رسمی که از بودجه عمومی تغذیه میکنند، در عمل نتوانستهاند با تأمین محتوای مورد نیاز برای جامعه، فضا را مدیریت کنند.
هفته گذشته گذشته به شکل شگفتانگیزی ناگهان متوجه خبر سفر وزیر میراث فرهنگی به سبزوار شدیم، آن هم بعد از اینکه جناب وزیر در معیت دو نماینده آمده بود و رفته بود!