نکند دارید ادا در میآورید؟!
احسان محمدی بانِم شِگِل بانِم شِ … این جملهای از یک بازی نیمه بررهای بود. دختر و پسر در روستایی کور و دور نزدیک مرز عراق دست هم را میگرفتیم و بازی میکردیم. هنوز هم نمیدانم طی چه تهاجم فرهنگی و نفوذ کدام عامل استکباری وارد فرهنگ ایلیاتی ما شدهبود، چون تلویزیون نداشتیم، اصلاً روستا