داستان کوتاه: عکس دونفره واقعی

داستان کوتاه: عکس دونفره واقعی

چند وقتی بود اخلاق خانم‌جان عوض شده بود. همه این تغییر را حس کرده بودند اما کسی روی گفتن نداشت اینکه روبرویش بایستند و بگویند: – خانم‌جان؛ چند وقته دیگه خانم‌جان نیستی، شدی… نه آقاجان که تازگی‌ها حس می‌کرد خانم‌جان بدجوری به او پیله کرده و سعی می‌کرد کمتر جلو چشمش باشد و نه ۶