دیدگاه‌ها برای مروری بر انقلاب پس از ۳۶ سال / بخش دوم بسته هستند
تاریخ انتشار : یکشنبه 19 بهمن 1393 - 23:57
-

مروری بر انقلاب پس از ۳۶ سال / بخش دوم

سبزواریان – دکتر سید ابوالفضل حسینی: در بخش اول، ( اصطلاحات جنبش(نهضت) )، کودتا، اصلاحات و انقلاب تبیین شدند و بیان شد که رویداد سال ۱۳۵۷ در ایران، انقلابی با ویژگی هایی خاص و مؤثر در معادلات استراتژیک منطقه و جهان بود. در این قسمت، مطالبی کوتاه پیرامون نقش رهبری، مردم و مکتب یا ایدئولوژی

dr-abolfazl-hoseini02

استاد دانشگاه

سبزواریان – دکتر سید ابوالفضل حسینی: در بخش اول، ( اصطلاحات جنبش(نهضت) )، کودتا، اصلاحات و انقلاب تبیین شدند و بیان شد که رویداد سال ۱۳۵۷ در ایران، انقلابی با ویژگی هایی خاص و مؤثر در معادلات استراتژیک منطقه و جهان بود.

در این قسمت، مطالبی کوتاه پیرامون نقش رهبری، مردم و مکتب یا ایدئولوژی انقلاب با نگاه تحلیلی- انتقادی خواهد آمد.

[divider]

۱- رهبری

درباره ی ویژگی های رهبری انقلاب(امام خمینی) در بخش قبل، اندکی گفته شد. در این زمینه، سخن، فراوان گفته شده و من نیز نمی خواهم تکرار مکررات داشته باشم. شخصیت، تحصیل و تدریس، سوابق و آثار ایشان روشن و موجود است. اگر در نظام های گذشته (قبل از اسلام و پس از آن) روحانیت بخشی از طبقه ی حاکمه بوده است، در انقلاب اسلامی ایران، یک مرجع دینی، برای اولین بار قدرت را به دست گرفت و از این طریق بخشی از روحانیت شیعه در ایران در راس ارکان حکومت قرار گرفت. این پدیده ای جدید بود و برای جهانیان ناشناخته. البته آزمونی تازه برای روحانیت نیز بود.

نکته ی جالب دیگر، این که امام خمینی در حدود هشتاد سالگی انقلاب را مدیریت کرد و ده سال( تاحدود ۹۰ سالگی) در رأس قدرت بودند.

براستی آیا اگر امام به جای عراق، از سال ۱۳۴۳ به ، فرانسه تبعید می شد، سر نوشت ایران، متفاوت نمی بود؟ امام ِ نجف، امام ِ “حکومت اسلامی” بود، ولی امام ِ فرانسه ، امام ِ “جمهوری اسلامی”. امام حدود سه ماه در فرانسه و در ارتباط مستقیم‌تری با روشنفکران و جهان آزاد قرار گرفته بود.

در عبارت “حکومت اسلامی ” ابهامات زیادی نهفته بود. اکنون نیز حکومت ها، خلافت ها، ولایت ها و امارت هایی به نام اسلامی وجود دارند و بوجود خواهند آمد که هر کدام ویژگی هایی نسبت به دیگران دارند.

قرائت بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در این میان، مبتنی بر فهمی از رهبری به نام ولایت فقیه بود. امام هم در سال هایی که درس های حکومت اسلامی (ولایت فقیه) را مطرح می کرد (حدود سال ۱۳۴۸-۱۳۵۰)، تصورشان بیشتر نظارت فقیه، بر ارکان حکومت بود و امیدی هم به تحقق آن در زمان حیات خود نداشت. حتی در پاسخ ایشان به پیام تسلیت انجمن های اسلامی دانشجویان خارج از کشور، بعد از رحلت مرحوم دکتر شریعتی در تیر ماه ۱۳۵۶ ضمن امیدواری به نسل جوان، در مورد خودشان، عبارت ” نفس های آخر ” را بکار بردند. ( این جانب در این نفس‌هاى آخر عمر امیدم به طبقه جوان عموماً و دانشجویان خارج و داخل اعم از روحانى و غیره مى‌‏باشد) صحیفه امام، ج‏۳، ص: ۲۰۷

با این احوال بود که در کمال شگفتی، حوادث به سرعت پیش رفتند و هنر ایشان در اتحاد ملی و نسل جوان شگفتی ها آفرید. آقای مهندس میر حسین موسوی (نخست وزیر دوران امام خمینی) می گفت که ما، در گفتگو با امام، هیچ احساس نمی کردیم که با یک پیر بالای هشتاد ساله مواجه ایم.

به واسطه ی فرهمندی امام خمینی، هنوز هم بررسی نقادانه‌ی اندیشه و عملکردهای ایشان، مشکل است و این کار، بررسی عالمانه و محققانه را تا حد زیادی دشوار کرده است. چون گمان برخی بر این است که اگر نقاط ضعفی برای ایشان گفته شود، از تقدسشان کاسته می شود. و یا چون مخالفان در خارج از کشور، برای ایشان بد می گویند، هر گونه تحلیل انتقادی در این زمینه را نیز بر نمی تابند. من نگران این هستم که با روش موجود، رابطه‌ی نسل جوان و نوجوان، با تاریخ و فرهنگ خود قطع شود. هم اکنون، می توان آثار این وضعیت را در بسیاری از نسل جوان مشاهده کرد. به قول سعدی :

چشم بد اندیش که برکنده باد عیب نماید هنرش در نظر
گر هنری داری و هفتاد عیب دوست نبیند بجز آن یک هنر

من معتقدم که در باره‌ی مرحوم دکتر شریعتی بیشترین نقد ها صورت گرفته است، اما نقدهای منصفانه و غیر منصفانه و حتی مغرضانه نتوانسته از اهمیت کار و اثر او بکاهد. یکی از رموز ماندگاری شریعتی – علیرغم نا مهربانی های دستگاه های رسمی – همین نقد هاست. در مورد امام خمینی نیز نقدها از اهمیت ایشان نمی کاهد.

اگر ایشان هیچ کاری جز این نکرده بودند که ایران را از مرحله‌ی حکومت شاهنشاهی به دوران جمهوری وارد کردند، برای بزرگی یک انسان کفایت می کند. هرچند که این جمهوری اشکالاتی در سیستم خود داشته باشد. آیندگان، انقلاب را با اصلاحاتی که انجام می دهند، کامل کنند.

در انقلاب ها، کارهای بزرگی انجام می شود، لاجرم اشتباهات بزرگی هم اتفاق می افتد. امام خمینی هم معصوم نبود ولی تاریخ او را به عنوان یک رهبر و شخصیت تاثیر‌گذار شناخته و خواهد شناخت. او در برخی امور آغاز گر بود، نه کامل کننده. او خود، در دوران زندگی اش تغییر کرده است. اگر بیشتر زنده می بود، درجا نمی‌زد و پیش می‌رفت.

درباره‌ی بنیانگذار جمهوری اسلامی، سخن فراوان می توان گفت. این که ایشان چقدر خواست و یا توانست از تجربه‌ی بشر در مدیریت استفاده کند، موضوعی قابل بحث است. نکته‌ی مهم این است که آیا اهداف ایشان در باره‌ی ایران و روش های رسیدن به آن ها، نیاز به باز نگری دارد یا نه؟ اساساً، چرا باید سطح توقع از ایشان تا این حد بالا باشد؟ دیگران چه گفته و چه کرده اند؟ پس از ایشان چقدر جلو آمده ایم؟ آیا در مواردی عقب گرد نداشته ایم؟ مدیریت امام در مسائل مختلف نقد و بررسی شده است؟

khomaini-shariati-mosaddeq۲- ایدئولوژی انقلاب

ایران در خاور میانه‌ی اسلامی واقع است و در تاریخ شکوفایی فرهنگ و تمدن اسلامی نقش آفرین بوده است. ویژگی های فکری – فرهنگی- اعتقادی- ژئو پلیتیک و… ایران در بین کشور های اسلامی هم سبب تمایز است. با این حال نام اسلام می تواند پیوند دهنده‌ی مجموعه‌ی ملل این کشور ها باشد، بشرطها و شروطها. در عین حال به خاطر برخی از تفاوت ها، و سوء فهم ها و… زمینه هایی برای اختلاف افکنی، تفرقه و جنگ های بین مسلمانان هم وجود دارد. این است که روحانیان مذاهب مختلف اسلامی بیش از پیش نیاز مند شناخت از شرایط جهان امروز هستند. در غیر این صورت شاهد همین سیاه روزی ها و جنگ های خانمان بر انداز موجود به نام اسلام، در کشور های اسلامی بوده، هستیم و خواهیم بود. بیش از یک قرن است که سیدجمال الدین اسد آبادی درد را تشخیص داد ولی جای بسی تاسف است که هنوز روحانیان و رهبران کشور های اسلامی راه او را نمی شناسند و نمی روند.

بر اساس آنچه رهبری انقلاب، شهید مطهری و سایر بزرگان، بار ها گفته اند، ایدئولوژی انقلاب، اسلام است. تعبیر ایدئولوژی، در کاربرد های دوران انقلاب، تقریباً معادل مکتب، آیین و دین است که راهنمای عمل است. عمومیت یافتن این کلمه در بین مسلمانان ایران، بیشتر متاثر از آثار شریعتی است. در قرائت بنیانگذار انقلاب، اسلام دینی است سیاسی و اسلام برنامه ی زندگی است.( با این حال ایشان از اصطلاح ایدئولوژی کمتر استفاده کرده اند).

بر روی یک نوع از اسکناس های پس از انقلاب که عکس مرحوم مدرس نقش بسته بود، این عبارت هم از قول آن مرحوم وجود داشت که “سیاست ما عین دیانت ماست”.

اسلام سیاسی، در ایران با قرائتی شیعی غلبه یافت. در این قرائت هم، جنبه‌ی خاصی برجسته شد،” اسلام فقاهتی”. این دیدگاه پس از رفراندوم ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ و در جریان تصویب قانون اساسی، باریکتر شد، یعنی از”اسلام” به “شیعه”، از آن به “اسلام فقاهتی” و از آن به قرائتی به نام “ولایت فقیه”. این قرائت بعد رحلت بنیانگذار نظام، در تغییر قانون اساسی، به “ولایت مطلقه‌ی فقیه ” تبدیل شد.

در این باره، در این اندک، نمی توان بیشتر توضیح داد، با این حال که مطالب بسیار زیادی در باره‌ی ولایت فقیه در کتاب های درسی، نشریات، مجامع دینی و رسانه ها مطرح می شود، زمینه ی مناسبی برای تحلیل انتقادی این موضوع، در حوزه ی اندیشه – حتی در دانشگاه ها- وجود ندارد. در عین حال که قانون اساسی در عمل، محور فعالیت های سیاسی و اجرایی در کشور است، اما ابهام های فکری برای نسل های جوان، وجود دارد. در دهه های اخیر، تاکید بر اعتقاد به ولایت فقیه بر همه‌ی امور دیگر، در گزینش ها سایه ا فکنده است. این وضع، نوعی ریاکاری را در جامعه دامن زده است. این گونه رفتارها، در جامعه‌ی ایرانی نوعی دوگانگی شخصیتی را پرورش داده است که قابل بررسی جدی است.

فرو کاستن اسلام به یک ایدئولوژی، انتقاد اساسی دکتر سروش به شریعتی (در کتاب فربه‌تر از ایدئولوژی)است. (نقد بنده بر قرائت سروش از ایدئولوژیِ مورد نظر شریعتی در سال ۱۳۷۸ در قالب سوالی توضیحی، در اردوی دفتر تحکیم وحدت در تبریز، به ایشان عرضه شد. دکتر سروش توضیح مرا و پاسخ خود را در کتاب “سیاست نامه-۲ ” نقل کرده اند.)

قرن ۱۹ روزگار سر بر آوردن ایدئولوژی های گونه گون بود ، ولی پایان قرن بیستم، ظاهراً، زمان پیدایش اندیشه های ضد ایدئولوژی بود. این موج، در روزگار جهانی شدن، پدیده‌ی عجیبی نیست. واضع نظریه‌ی پایان تاریخ، فوکو یاما، پس از شهرت کامل، نظریه اش را پس می گیرد و…!!

اگر قدری جامع تر به ابعاد فکری و اندیشه در انقلاب اسلامی نگاه کنیم، هم باید سابقه‌ی نظریه‌ی ولایت فقیه را در اندیشه های فقهای پیشین مورد بررسی قرار داد و هم سایر اندیشه های مصلحان مسلمان را به ویژه از سید جمال تا انقلاب، از نظر گذراند.

مردم، شریعتی را “معلم انقلاب” نامیدند. اتفاقاً نسل انقلاب در ُبعد اندیشه و فکر بیش ازهمه، مرهون اندیشه های شریعتی است. زبان و قلم شریعتی، در دهه‌ی پنجاه و پیش از انقلاب، موثرترین متون تئوریک بوده اند. باین حال، باید دانست که شریعتی برای یک انقلاب اجتماعی و سیاسی، عجله ای نداشت! او معتقد بود که دو سه نسل می‌بایست کار جدی فکری بشود، و گرنه در شرایطی که آگاهی لازم وجود نداشته باشد، دشمن را اگر از در برانی، رنگ عوض خواهد کرد و از پنجره باز خواهد گشت و بر سرنوشت انقلاب حاکم خواهد شد.

انقلاب ما از نظر تئوری، ضعف های جدی داشته است. غالب انقلابیون نمی‌دانسته اند مشخصاً چه می خواهند، اما اکثراً می دانستند که چه نمی خواهند. برای آنکه موضوع قدری ملموس تر شود، مثالی ذکر می کنم.

در ماه های منتهی به پیروزی انقلاب، یکی از مشهور ترین روحانیون سخنور، چند شب در مسجد جامع سبزوار سخنرانی می کرد. استقبال به گونه ای بود که با سیم‌کشی به مساجد اطراف و خیابان ها و نصب بلندگو آن سخنرانی ها در مرکز سبزوار پخش می شد. سخنور نامی در پایان از همه می خواست حدود ۱۰ دقیقه پا به زمین بکوبند و “شعار مرگ بر شاه ” بدهند.

همین چهره‌ی معروف روحانی، در سخنرانی شان و در ترسیم چهره جمهوری اسلامی، می فرمودند که: “ما، در جمهوری اسلامی نیاز به قانون اساسی نداریم . قانون اساسی ما، قرآن است.”

فداییان اسلام که به واسطه‌ی چند ترور در گذشته، برای عده ای الگو بودند، چه دستورالعمل اجرایی برای سیستم حکومت جدید می توانستند ارائه دهد؟

خیلی از چیز ها برای بزرگان هم روشن نبود. البته با سرعتی که انقلاب گرفته بود، این وضع قابل درک بود. باید بپذیریم که هم از لحاظ تئوری و هم از نظر کادر انسانی مجرب برای مدیریت کشور، ضعف اساسی وجود داشت. پس از پیروزی، افراد جبهه‌ی ملی و نهضت آزادی هم که بعضاً تجربیاتی داشتند، به سرعت کنار گذاشته شدند.

جریان های رادیکال و تند در شرایط سال های اول انقلاب در گیرودار سیاسی کاری ها افتادند. فرصت های زیادی از دست رفت. انقلاب می خواسته الگویی برای جهانیان باشد، امروز باید نشان بدهد که از نظر تئوری چقدر پیش رفته ایم؟ چه حرف های نوی برای جهان داریم ؟ چه مدل های اجرایی را برای کشور های دیگر می توانیم ارائه دهیم؟ اگر قرار شود که در قانون اساسی تجدید نظر صورت گیرد، چه اصلاحاتی باید انجام شود تا حقوق بشر(حق الناس) و دموکراسی( مردمسالاری) و عدالت اجتماعی (عدل و قسط) بیش از پیش در آن گنجانده شود؟ و آیا جریانات سیاسی برای تکامل این نظام نظریات اصلاحی دارند؟

۳- مردم

مردم، بیشترین همراهی و تبعیت را در جریان انقلاب، با رهبری داشتند و تقریباً از همه‌ی طبقات و اقشار اجتماعی مشارکت داشتند.

به یاد می آوریم روز ۱۲ بهمن را که امام خمینی در بهشت زهرا در همان ساعات اول ورودشان به ایران، گفتند که چون مردم مرا قبول دارند، دولت تعیین می کنم. آن چه در سال های پس از انقلاب می بایست مورد توجه جدی قرار می گرفت، انسجام مردم در نهاد های مدنی، احزاب، شوراها و سازمان های غیر دولتی (مردم نهاد) بود.

در انقلاب، حضور مردم شکل خاص خود را دارد، اما پس ازاستقرار نظام و در جهان جدید رفتار های پوپولیستی و عوامگرایانه می توانند تاثیر محدودی داشته باشند. در دراز مدت این شیوه مانع از رشد وتوسعه ی اجتماعی و سیاسی است. نقد هایی جدی بر تحزب در غرب و میزان مشارکت سیاسی مردم در انتخابات مطرح است، اما این به معنای کمال ما، در این زمینه نیست.

شعار های “حزب، فقط حزب الله” و “حزب، فقط حزب علی ” و ناساز گاری با برخی احزاب، تا حد زیادی به وجهه‌ی ما در جهان لطمه زده است. به رسمیت شناختن تنوع سلیقه ها، به ویژه در قالب احزاب، نشان میزان درجه برخورداری جامعه از آموزش رواداری و تحمل است. هنوز کاستی های موجود بر سر راه احزاب، زیاد است. هزینه‌ی کار سیاسی و حزبی بسیار بالاست. احزاب بی ریشه ای فقط در زمان انتخابات سری بر می آورند و تا… بعد.

نیروهای فوق قانون، گاه عرصه را بر جریانات قانونی تنگ می کنند. قانون اساسی کشور ما سیستم چند حزبی را پذیرفته است. اگر وزارت کشور و قانون احزاب، اندکی می پذیرند، نیروهای غیبی نمی گذارند که احزاب ریشه داری در کشور جان بگیرند. اگر ببینند که رقیب مقبولیت بیشتری دارد و تهمت و افترا به اینکه از آمریکا چمدان پر از دلار برایتان می رسد! نیز نتیجه نداد، با اعلام غیر شرعی خواندن آنها! و کار هایی از این قبیل، به جای روش‌های قانونی، دمار از روزگار شان در می آورند.

امید واریم پس از این، هم احزاب و هم حاکمان، رویه ی خویش را تصحیح و اصلاح کنند.

بیشترین کوتاهی ها در اجرای قانون اساسی، در بخش مربوط به بخش حقوق ملت است. خیرخواهان این مرز و بوم تاکیدشان بر این مطلب است. و قانونگریزان، این فصل از قانون اساسی را زیر پا می گذارند. این یک معیار، برای تشخیص خدمت و خیانت کسانی است که دستی در قدرت و حکومت دارند.

اکنون وضعیت مردم از جنبه های رفاه اقتصادی، رشد اخلاقی، اشتغال، از دواج، بهداشت و سایر شاخص های توسعه در چه سطحی هستند؟

این ها مواردی است که در جای خود قابل طرح به ویژه با نگاهی تحلیلی است.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بسته شده است.